دنیایی را تصور کنید که تمام افراد آن هر روز با انگیزه از خواب بیدار شده و سر کارشان می روند. متاسفانه بسیاری از کسب و کارها ترکیب مهلکی از بی علاقگی، پارانویای سیاسی و خودشیفتگی هستند.
هشت مدیرعامل و عضو بنیاد Oracle تک استراتژی خود را برای ایجاد یک تیم قدرتمند و نخبه به اشتراک گذاشته اند.
1. افراد عادی را تحت تاثیر قرار داده و از آنان افرادی خارق العاده بسازید
تعداد کمی از ما صاحب مشاغلی رویایی همچون ستاره راک یا ورزش حرفه ای هستیم. بسیاری از مشاغل به واقع معمولی هستند. پس چگونه می توان میزان مشارکت هر کارمند را به حداکثر رساند؟ خصوصا هنگامی که احساس بی علاقگی، بی انرژی بودن و بی اهمیتی دارند.
روش های رهبری سنتی حول محور کنترل می گردند. مدیران انتظارات خود را تعریف کرده و سپس میزان برآورده شدن این انتظارات را بررسی می کنند. به هرحال این روش رهبری بالا به پایین چندان تاثیرگذار نیست. در شرکت های موفق امروزی، عمده تصمیمات از پایین به بالا گرفته می شوند و میزان پاسخگویی در سطح پایین تری قرار دارد.
در این روش، به جای تلاش برای کنترل، باید میل به آموختن داشته باشیم. بهترین رهبران فارغ از جایگاهی که در شرکت شان دارند، همواره تلاش می کنند تا از افراد عادی، نیروهایی خارق العاده بسازند و این کار را با فعالیت های شان انجام می دهند. - به نقل از دوتی هرمان، مدیرعامل شرکت داگلاس الیمان، یک شرکت فعال در حوزه املاک و مستغلات که فروش سالیانه اش برابر با 27میلیارد دلار است.
2. اهداف بزرگی تعیین کنید
رهبران تاثیرگذار اعضای تیم خود را با افق دیدشان تحت تاثیر قرار داده و به تیم شان کمک می کنند تا برروی مهم ترین وظایف تمرکز داشته باشند و هر چیز اضافه دیگری را حذف می کنند.
اهداف بزرگی که تیم تان را تحت تاثیر قرار داده و به آنها انگیزه می دهد، تعیین کنید. سپس برنامه ای بریزید تا بدین اهداف دست پیدا کنید. افراد قدرتمند با چالش های بزرگ هیجان زده می شوند. هنگامی که سعی در دستیابی به هدف بزرگی داشته باشید این افراد برای کمک کردن به شما رغبت بیشتری خواهند داشت.
علاوه بر این، از امتیاز مربی بهره مند شوید. تمام تیم های ورزشی خوب جهان مربیانی دارند که عامل دستیابی به نهایت عملکرد هستند، پس برای تیم های مان از مربی گری داخلی استفاده می کنیم. افراد نقطه اتکای موفقیت تان هستند، پس حمایت کردن از آنها بالاترین اولویت ممکن است. - ملانی پرکینز، کمک موسس و مدیرعامل کانوا، که بیش از یک میلیارد دلار ارزش دارد.
3. بازخوردهای بدون قضاوت را تشویق کنید
کارل سیگن، فضانورد یک بار گفت: «چیزی با عنوان سوال احمقانه وجود ندارد». البته که این مساله کاملا بدیهی است، اما اکثر مردم در قبول آن مشکل دارند. اگر افرادتان از سوال پرسیدن وحشت دارند، پس مسلما از ارائه پیشنهادات خود وحشت بیشتری خواهند داشت.
تمامی کسب وکارها برای رشد خود نیازمند به پیشنهادات کمک کننده هستند. از کارمندان ورودی گرفته تا مدیران، تمامی افرادی که در خط مقدم کسب و کارتان هستند، اغلب بهترین ایده ها را دارند. از طرف دیگر، عامل محدودکننده مدیران عامل افق دید اعضای هیات مدیره است.
یک روش برای تشویق کارمندان به ابراز آزادانه عقایدشان، برگزاری جلسات توفان فکری است. ما در شرکت خود به صورت هفتگی جلساتی را برگزار کرده و عقاید خود را بدون قضاوت بیان می کنیم. شعار ما این است که چیزی به عنوان ایده بد وجود ندارد، به جز آنهایی که بیان نمی شوند. - لیز هررا، موسس و مدیرعامل شرکت I build your brand.
4. افرادی را استخدام کنید که با فرهنگ سازمانی تان همخوانی دارند
به هنگام استخدام باید همواره افرادی را جذب کنید که بیشترین تناسب و هماهنگی را با فرهنگ سازمانی تان داشته باشند. ما در هر دو شرکت ClickMeeting و GetResponse هدف مشترکی داریم: فراهم کردن بهترین راه حل ممکن برای مشتریان و لذت بردن از این کار. ما یک تیم هستیم و خودتان می توانید ببینید.
هنگامی که ما به دنبال افراد جدید هستیم، همیشه افرادی را ترجیح می دهیم که جاه طلب بوده و نگرش تیمی داشته باشند. اگر با تیم خود متصل و مرتبط باشید، هرگز یک مدیر باقی نخواهید ماند. بلکه رهبری در کلاس جهانی می شوید که موفقیت را برای خود و کل شرکت به ارمغان می آورد. - سایمون گرابوسکی، موسس و مدیرعامل شرکت ClickMeeting.
5. هر فرد را در جایگاهی مناسب قرار دهید
تعریف وظایف هر فرد چیزی در ورای توصیف یک شغل است؛ این تعریف بایستی نقاط قوت افراد را با کارهایی که به واقع از انجام آنها لذت می برند، مرتبط سازد. هماهنگ کردن مسئولیت ها با نقاط قوت به معنای بهره وری هرچه بیشتر است، که به واسطه آن احساس رضایت کرده و به نهایت پتانسیل خود دست پیدا می کنند. این مساله در مورد رهبری نیز صدق می کند. هر چیزی را که در دایره تمرکزی تان قرار نمی گیرد و یا از انجام آن لذت نمی برید، به دیگران محول کنید.
مهم ترین بخش ماموریت تان باید ارزش های محوری، افق و فرهنگ سازمانی باشند تا بتواند بهترین افراد را به شرکت تان جذب کند. این افراد انتظارات شما را درک کرده و از تصمیم گیری برای پیشبرد شرکت تان احساس انرژی مضاعف می کنند. - جس لنوول، مدیر شرکت فهرست نگاری برای بنگاه داران، که بیش از 10 سال سابقه فعالیت داشته و کسب و کارش در مدت پنج سال بیش از 300 میلیون دلار فروش داشته است.
6. با تیم خود آشنا شوید
برای تبدیل شدن به یک رهبر قدرتمند بایستی با اعضای تیم تان وقت صرف کنید. کارمندان تان باید بدانند که به ایشان اهمیت می دهید و برای کمک کردن به آنها متعهد هستید. پیروزی های آنان را جشن گرفته و آنان را به کسب پیروزی های بعدی تشویق کنید. عوامل انگیزش آنان را کشف کنید. از اعضای تیم تان در مورد خانواده شان، اشتیاق، امیدها و رویاهای شان بپرسید. با این آگاهی بهتر می توانید به آنها انرژی بدهید تا اهداف بزرگ تری را انتخاب کرده و به طور پیوسته عملکرد خویش را ارتقا ببخشند.
بخشی از شناخت تیم این است که به آنان اجازه دهید شما را بشناسند. نشان دهید که شما هم دقیقا مثل آنها هستید. هالووین گذشته من تمامی افراد را تشویق کردم تا لباس مخصوص بپوشند. با ارائه مثال رهبری کنید، دستیابی به اهداف شخصی تان عامل انگیزش خوبی است و به افراد نشان می دهد که هر چیزی در زندگی ممکن است. - کِرِگ هندلی، کمک موسس و مدیرعامل ListenTrust.
7. کارکنان خود را تشویق کرده تا حوزه نبوغ خود را آشکار کنند
در جهان امروز تمرکز بیش از هوش اهمیت دارد. هنگامی که یک فرد موفق تمرکز می کند و در حوزه نبوغ خود کار می کند، نتایج محیرالعقولی را به ارمغان خواهد آورد. چگونه می توانید به افراد مستعد خود کمک کنید تا در حوزه نبوغ شخصی شان فعالیت کنند؟
پاسخ ساده است: توانمندی های آنان را با ظرفیت شان هماهنگ کنید. همه ما توانایی های متعددی از قبیل فروش، حل مساله و یا مهندسی داریم، اما زمان مان محدود است و از همین رو ظرفیت محدودی داریم. در جایگاه رهبر، وظیفه اصلی تان این است که مطمئن شوید اعضای تیم عمده وقت خود (ظرفیت) را صرف حوزه نبوغ (توانمندی) خویش می کنند.
برای یافتن حوزه نبوغ تان این سوال را از خود بپرسید: «اگر قرار بود این ماه فقط دو ساعت کار کنم، زمان خود را صرف چه کاری می کردم؟» این سوال به شما کمک می کند تا سریعا یک یا دو نمونه از مهارت هایی که دستیابی به پتانسیل حقیقی تان را ممکن می سازد، کشف کنید. - شاران سریواتسا، سرمایه گذار فرشته و مدیرعامل شرکت Kingston Lane، یک پلتفرم اجرایی در حوزه فناوری املاک و مستغلات.
8. به خاطر داشته باشید که رهبری یک شغل درونی است
اگر می خواهید رهبر قدرتمندی باشید باید روی خودتان کار کنید، هوش عاطفی و هوش هیجانی خویش را بسازید و قدرت ریسک پذیری خود را بالا ببرید. این یک فعالیت درونی است.
هنگامی که به سازمان های مختلف مشاوره می دهم، با برخی اشتباهات سطح C برخورد می کنم. یک نمونه از این اتفاق زمانی رخ می دهد که رهبران به واسطه نفس، ترس، مقاومت نسبت به تغییر و بی رغبتی شان در مقابل ریسک پذیری متوقف می شوند؛ یک اشتباه دیگر مربوط به زمانی است که رهبران از ایجاد انگیزش در اعضای تیم شان خودداری می کنند.
هوش عاطفی یک مهارت فراگرفتنی است که آگاهی عاطفی، مهربانی و تفکر را کنترل می کند. با تنظیم احساسات خود و خواندن احساسات دیگران، تفکراتی جالب و قدرت حل مساله به ذهن خواهند رسید. هوش هیجانی یک مرحله از هوش تکاملی بشر با کارکردی دقیق است که درک آنی بسیار خوبی دارد و برای فهم مسائل به داشتن تمامی اطلاعات و جنبه های موضوع نیازی ندارد.
هوش هیجانی و عاطفی خود را ایجاد کنید تا به طرز فکر خارق العاده ای دست پیدا کرده و عملکرد خود را به بهترین شکل ممکن ارتقا بخشیده و سطح مالی-اقتصادی خویش را بهبود ببخشید
چگونه باید این کار را انجام دهید؟ محیطی آکنده از کنجکاوی، خلاقیت، مثبت نگری و نوآوری ایجاد کنید. به اعضای تیم خود گوش داده و ببینید چه چیزی موجب انگیزش آنها می شود. حوزه نبوغ و کارایی بهینه آنها را کشف کرده و آن را به کار ببندید. به یاد داشته باشید که نوآوری و هوش اعضای تیم خود را بدون پاداش نگذارید. - مارینا رز، موسس و ارتقادهنده Quantum DNA Acceleration، یک تکنیک انقلابی برای رشد کوانتومی در زندگی، سلامتی و کسب و کار.