عمده موسسان شرکت ها کسب و کار خود را به گونه ای راه اندازی نکرده اند که تا ابد شرکتی کوچک باقی بمانند. پس با فرض اینکه کسب و کارتان را با هدف رشد دادن آن راه اندازی کرده اید، هنگامی که به برنامه رشد کار خود نگاه می کنید، احتمالا یک سوال را از قلم انداخته اید: «کدام کسب و کار را می توانم خریداری کنم؟»
این عدم موفقیت در پرسش چنین سوالی، علل متعددی دارد. شما ممکن است به کسب و کارتان به مثابه کودک خود نگاه کرده و خریداری کردن کسب و کار دیگران برای تان به منزله قبول قیومت فرزند دیگری باشد که حتی او را نمی شناسید. ممکن است فکر کنید که از پس هزینه های مالی آن برنمی آیید یا شاید فکر کنید خریداری کردن کسب و کارهای دیگر برای بازیگران بزرگ است و این استراتژی به کار شما نمی آید.
حقیقت این است که ایجاد رشد از طریق خریداری کردن کسب و کار دیگران، استراتژی ای است که برای هر کسب وکاری مناسب است. این مساله تنها به کاری که می خواهید انجام دهید بستگی دارد.
شما می خواهید از بازار سهم داشته باشید
واضح ترین دلیل برای خریداری کردن کسب و کارهای دیگران، شکست دادن یک رقیب است. یکی از مزیت های خریداری کردن کسب و کار رقیب مستقیم، این است که شما این صنعت را به خوبی می شناسید و برای اجرایی کردن و تسهیل عملکرد آن آماده هستید. شما ممکن است بخواهید فعالیت های آنان را با تسهیلات خودتان ترکیب کنید و یا با استفاده از فضایی که آنها در اختیار دارند، تشکیلات خود را وسعت ببخشید. یک هشدار! مطمئن شوید که فروشنده از این مرحله انتقالی پشتیبانی نموده و خود را کنار می کشد. پشیمانی فروشنده نکته قابل توجهی است و هزینه بالایی دارد. شما می توانید با مذاکره در مورد امور مالی فروشنده، او را تشویق کنید. این کار به شما کمک می کند تا مالیه مورد نیاز برای معامله را تامین نمایید.
شما می خواهید وارد بازار جدیدی شوید
فرقی نمی کند که برند شما در منطقه تمرکزی تان تا چه حد شناخته شده باشد، به محض اینکه فراتر رفته و بخواهید وارد بازار جدیدی شوید، مشکلاتی بروز خواهند کرد. اگر قصد توسعه کسب و کارتان به استان و یا کشور جدیدی را داشته باشید، خریدن یک برند معتبر محلی مزیت رقابتی بسیار خوبی به حساب می آید. خریداری کردن دو یا چند برند و قرار دادن آنها تحت یک برند واحد، می تواند سرعت روند پیشرفت را افزایش دهد. شرکت Altice که ابتدا در هلند تاسیس شد، این تاکتیک را پیاده کرد. این شرکت در سال 2015 شرکت Suddenlink و سپس Cablevision را خریداری کرده و سپس در سال 2016 آنها را تحت یک برند واحد با نام Optimum روانه بازار کرد. در سال 2017 این شرکت به چهارمین ابرشرکت تامین کننده اینترنت بدل شد و سرمایه ای معادل 2.2 میلیارد دلار رقم زد.
اگر شرکت شما کوچک بوده و یا یک استارتاپ نوپا است، احتمالا نمی خواهید میلیاردها دلار خرج کرده و در بازار ملی به چهارمین بازیکن تعیین کننده بدل شوید، اما اگر می خواهید وارد یک بازار منطقه ای جدید بشوید، می توانید از این رویکرد استفاده کرده و برای خود مزیت رقابتی ایجاد کنید.
شما می خواهید ایجاد تنوع کنید
شاید پرسروصداترین اتفاق در این حوزه، خریداری شدن شرکت Whole Foods از سوی شرکت آمازون بود. این یک مثال کلاسیک از ایجاد تنوع است که می توان از آن درس های زیادی آموخت. آمازون بازار محصولات فناوری را در اختیار داشت، حال با ورود به بازار محصولات تازه 365 محصول جدید را به صورت آنلاین ارائه می کند. افزون بر این می توان توانایی پیشنهاد قیمت های پایین تر را اذعان کرد. برای مطالعه بیشتر نمونه های برنده می توانید مثال والمارت و تریدر را بررسی کنید.
در مورد نحوه برخورداری از مزیت های ایجاد تنوع نشانه هایی وجود دارد، می توانید کسب و کارها را بررسی کرده و ببینید آنها چه چیزی را ارائه می کنند که خودتان ندارید، علاوه بر این با کسب مزیت های رقابتی مذکور می توانید کسب و کار تازه خود را بیش از پیش به موفقیت برسانید.
اندازه، سابقه و موقعیت قرارگیری شرکت تان در بازار به هر شکلی که باشد، خریداری کردن یک کسب و کار دیگر، به شکلی سازمان یافته می تواند بیش از هر کمپین بازاریابی بازگشت سرمایه داشته باشد و به مدت چندین سال برای تان سودآوری خواهد داشت.