نکات بازاریابی ای که می توان از مایکروسافت، والمارت، نتفلیکس و Adobe آموخت

در دنیای کسب و کارهای رقابتی امروز، دیدن رهبران رقیب به مثابه دشمن آسان است. بالاخره وقتی تمام تلاش خود را برای کسب سود به کار می بندید، مقصر دانستن هیچ کس راحت تر از افراد موفق نیست.

حسادت راهکار مناسبی برای بدل شدن به بهترین کسب و کاری که می توانید باشید، نیست، بنابراین به جای آنکه شرکت های بزرگ را به مثابه غول شاخدار ببینید، چرا به موفقیت های شان به عنوان فرصت نگاه نکرده و استراتژی بازاریابی موفق خود را بنیان ننهید؟

شرکت های بزرگ راه را به شما نشان خواهند داد

ممکن است در جایگاه یک شرکت کوچک احساس پایین دست بودن داشته باشید و ناامیدانه از رقابت در بازار کناره گیری کنید. خوشبختانه، بازیکنان بزرگی وجود دارند که در مسیر رسیدن به موفقیت کمک تان خواهند کرد. برای مثال، مایکروسافت برای شرکای خود کمپین های بازاریابی برگزار کرده تا آنها نیز بتوانند جایگاه خود را در بازار تثبیت کنند.

مطلب مرتبط: آنچه شرکت لی در بازاریابی به همه آموخت / یک چاشنی به ما لطف کنید!

اگرچه مایکروسافت نقش موثری در پرکردن این خلأ دارد، اما این شرکت تنها نمونه موجود نیست. البته تمام بازیکنان بزرگ اسرار موفقیت خود را آشکار نمی کنند، اما با این حال تمام کسب و کارها با همتایان بزرگ تر خود رقابت کرده و روش های بازاریابی آنان را مطالعه می کنند.

1-Adobe: روش بازاریابی جریان پیوسته

شرکت Adobe تاکتیک های بازاریابی خود را با کمک پروسه ای که بازاریابی جریان پیوسته نامیده می شود، تغییر داده است. از آنجایی که این شرکت ماه ها صرف طرح ریزی و اجرای استراتژی بازاریابی مدنظرش کرده است، اکنون جلسات هفتگی ای را با هدف نقد و بررسی جریان مستمری از داده ها برگزار می کند. با این روش، شرکت Adobe موج جدیدی از تکنیک های بازاریابی را پیاده سازی کرده تا بتواند با رقبای خود رقابت کند.

این رویکرد نه تنها موجبات پیاده سازی استراتژی های بازاریابی بیشتری را فراهم کرده است، بلکه رویکرد آن را نسبت به کار تیمی بهینه سازی کرده است. با توسعه یک تیم بازاریابی داده مرکزی، این شرکت توانسته برای بازاریابان، مدیران پروژه و تعداد بی شماری از متخصصان یک هاب ایجاد کند.

2- والمارت: زندگی بازاریابان وابسته را آسان تر کنید

بازاریابی وابسته برای بسیاری از شرکت ها روش محبوبی است، اما نقش فعال والمارت در کمک به بازاریابان وابسته شایان توجه است. برای مثال، از آنجایی که تولیدکنندگان محتوا یکی از تاثیرگذارترین بازاریابان وابسته هستند، والمارت یک افزونه وردپرس ایجاد کرده است که به صورت خودکار مطالب مرتبط را با لینک پرداختی Walmart.com تبدیل می کند.

با کمک این افزونه، وبلاگ نویسان می توانند به شکلی موثر خوانندگان را به وب سایت والمارت هدایت کنند و از این طریق فرآیند سودآوری برای بازاریابان وابسته تسهیل می شود. نکته: خدمات خود را با هدف سودآوری بیشتر برای مصرف کنندگان تان در دسترس قرار ندهید، بلکه این کار را برای بازاریابان وابسته تان هم انجام دهید.

3- نتفلیکس: تعلیق و رازآلودگی ایجاد کنید

سادگی و شفافیت یک چیز است، اما رازآلودگی برای بازاریابان ابزار موثرتری است. برای مثال، نتفلیکس را در نظر بگیرید. نتفلیکس حتی برای محبوب ترین برنامه اش(چیزهای غریبه)، هم از سرتیترهای ساده و سروصدای بلند برای جلب مصرف کنندگان استفاده نمی کند. تنها مینیمالیسم نیست که علاقه مان به برنامه های جدید نتفلیکس را تحریک می کند، بلکه عدم اطلاع ما از نحوه ایجاد سرتیترها است.

تبلیغات نتفلیکس تنها شامل یک تاریخ انتشار است، سپس طی هفته های آینده با یک تصویر ویروسی همراه شده و سپس فهرست قسمت های مختلف برنامه بدون هیچ گونه توضیحی منتشر می گردد. این موارد تنها به اندازه ای به ما اطلاعات می دهند که به حدس زدن ادامه دهیم، که این در ادامه به نوبه خود منجر به بازاریابی شفاهی خواهد شد. اگر نتفلیکس تمام جزییات را منتشر کند، دیگر دلیلی وجود ندارد که در مورد جدیدترین برنامه های آن با دوستان و همکاران مان صحبت کنیم. بنابراین، دفعه بعد که تیم بازاریابی تان استراتژی جدیدی را ایجاد کرد، به میزان همهمه ای که می توانید با یک تبلیغ رازآلود و ویدئوی رنگارنگ ایجاد نمایید، فکر کنید.

مطلب مرتبط: درس هایی که از شیوه بازاریابی و مدیریت کسب و کار مک دونالد خواهید آموخت

در نهایت، مادامی رهبران صنعت تان هدف حسادت تان باشد، شکایت کردن از موفقیت آنها، شما را به جایی نخواهد برد. برعکس، از کارهایی که این غول های کسب و کار انجام داده اند درس بگیرید تا بتوانید به جایگاهی که امروز رسیده اند، برسید. با پیاده سازی استراتژی های آن ها، شاید به جایگاهی برسید که یک روز شرکت های دیگر از شما درس بگیرند.