پاسخ های مصاحبه کاری نباید به میزانی باشند که مصاحبه گر را خسته کنند. نظر استخدام کنندگان در مورد میزان مناسب پاسخ دهی به سوالات چگونه است؟
از کجا بدانم در جواب به سؤالات مصاحبه، به اندازه کافی صحبت کرده ام یا نیاز به توضیحات بیشتری است؟
یک مصاحبه کننده به نام لیدیا دی. باورز به این سوال پاسخ می دهد.
پاسخ ایده آل به سؤالات باید به قدری اطلاعات به دست دهد که دستاوردهای فرد را بیان کند، با این حال مصاحبه کننده را با اطلاعات اضافه خسته نکند. اما چطور باید این تعادل را حفظ کرد؟
چهار مورد زیر، الگویی مشخص را برای بیان دستاوردهای فردی نشان می دهند:
موقعیت: چالش یا وضعیتی که با آن روبرو شدید، چه بوده است؟
تکلیف: در پی دست یافتن به چه هدفی بودید؟
عمل: چه مراحلی را برای دستیابی به این هدف طی کردید؟
نتیجه: نتیجه کار چه بود؟
برای مثال، مصاحبه شونده می تواند بگوید: «تیم جدیدی که مدیریتش را برعهده گرفتم، از هدف خود در فروش بسیار عقب مانده بود (موقعیت). هدف من این بود که تیم در مدت شش ماه جزو ۱۰ درصد برتر شرکت در فروش شود (تکلیف). پس از صحبت با اعضای تیم درباره علل عقب بودن، ما به کمک یکدیگر برنامه ای انگیزشی را طراحی کردیم (عمل). تیم من چهار ماه پس از اجرای برنامه، نه تنها به هدفش رسید بلکه از آن نیز فراتر رفت. فروش بیشتر ما باعث شد 100هزار دلار به سود سالیانه شرکت افزوده شود (نتیجه).»
می توانید چند نمونه از پروژه های موفق تان را در نظر گرفته و طبق الگوی بالا، آن ها را خلاصه کنید تا برای مصاحبه ها ی آینده آماده باشید.
بسیاری از افراد، قسمت نتیجه را حذف یا بسیار خلاصه می کنند؛ این کار را نکنید! کارفرمای آینده شما نمی خواهد تنها درباره کارهایی که کرده اید بداند؛ بلکه می خواهد از پیامدهای آن کارها نیز مطلع شود. اگر نتایج قابل سنجشی از پروژه های تان گرفته اید، از آن ها سخن بگویید. حتی اگر این نتایج به صورت اعداد مشخص و شسته رفته ای نباشند؛ یکی دو جمله را به توضیح درباره تأثیر اعمال تان بر کسب و کار کلی شرکت اختصاص دهید.
اما چه باید کرد اگر سؤال های مصاحبه کننده به جای کارهایی که قبلاً کرده اید؛ بیشتر درباره کارهایی باشد که در آینده باید انجام دهید؟
در این موقعیت، باز هم مهم است که از الگوی بالا پیروی کنید. برای مثال، اگر از شما بپرسند که «اگر مشتری اصلی تان قراردادش را لغو کرد؛ چه خواهید کرد؟» می توانید پاسخ دهید: «من در شغل سابقم با چنین موقعیتی روبه رو شده ام. مشتری مهمی ناگهان قراردادش را فسخ کرد (موقعیت). می دانستم که احتمال برگشتن او بسیار کم است، بنابراین این وضعیت را تبدیل به فرصتی کردم تا همگی یاد بگیریم چطور از تکرار این اتفاق جلوگیری کنیم (تکلیف). تاریخچه کار با آن مشتری را یافته و طی جلسه ای با اعضای تیم در این باره بحث کردیم که رابطه مان با مشتری در چه مواقعی خوب بود و در چه مواردی می توانست بهتر باشد (عمل). این عمل باعث شد بتوانیم در ادامه مشتریان خود را بهتر حفظ کنیم (نتیجه).»
این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر بیشتر وقت تان را صرف صحبت درباره کارهای باارزش گذشته بکنید، پاسخ های تان حتماً میزان بالای توانایی های شما را در شغل بعدی تان نشان خواهند داد.
آنقدری به مصاحبه گر اطلاعات دهید تا بفهمد که آنچه می گویید تنها حرف نیست، بلکه قادرید این حرف ها را به عمل نیز درآورید.