6 نشانه شکست برنامه های بازاریابی

   به قلم: جان هاگز

   مدیر بازاریابی دیجیتال در شرکت Storm ID

همه ما در مورد پیروزی های تجاری مان رؤیاپردازی می کنیم، اما در عالم واقع ممکن است پیروزی در میدان رقابت میان کسب وکارها چندان آسان به دست نیاید. بدتر از شکست خوردن در کسب و کار این است که در میان رقبا و حتی همکاران حس تحقیر و شرمساری کنید. این حس اغلب وقتی به وجود می آید که برنامه های بخش بازاریابی نافرجام می مانند.

همه چیز از قبل برنامه ریزی شده است. با اعتماد به نفس کامل و با رویکرد صحیح شروع به کار می کنید، اما کم کم متوجه می شوید که همه نکات لازم را در نظر نگرفته اید. به زودی برنامه بازاریابی شما با شکست مواجه می شود. نداشتن اطلاعات کافی از بازار، و بدتر از آن، عدم آمادگی برای مقابله با چالش ها، باعث می شود کار شما به ثمر نرسد و شکستی شرم آور در کارنامه شغلی تان ثبت شود.

بی توجهی و ناآگاهی نسبت به نقاط ضعف و علامات شکست یک برنامه بازاریابی، فاجعه بار است، اما به آسانی و با رعایت چند نکته ساده می توان از بروز چنین بحرانی جلوگیری کرد. با دیدن یک یا چند مورد از نشانه های زیر، باید وارد عمل شوید و از شکست قریب الوقوع برنامه بازاریابی جلوگیری کنید.

1- مبهم و کلی بودن اهداف بازاریابی

برای دستیابی به هر یک از اهداف بازاریابی، ابتدا باید مطمئن شوید که اهداف شما مبتنی بر داده های معتبر و هوشمندانه (مشخص، قابل اندازه گیری، واقع گرایانه و دارای چارچوب زمانی) طراحی شده اند.

اهداف بازاریابی باید به سؤالات اساسی بازاریابی (چه کسی؟ چه چیزی؟ کجا؟ چه وقت؟ کدام؟ و چرا؟ ) پاسخ دهند. همچنین ضروری است که حوزه هر هدف مشخص شده و معیارهایی برای اندازه گیری و نظارت بر عملکرد مربوط به هر یک از اهداف در نظر گرفته شود.

برنامه بازاریابی باید دارای اهدافی واقع گرایانه، قابل حصول و زمان بندی شده باشد.

مطلب مرتبط : نشانه های ضرورت بر تعطیلی کسب وکار

آیا شما مهارت و منابع لازم را برای رسیدن به این اهداف در اختیار دارید؟ و آیا مهلت مقرری برای رسیدن به این اهداف در نظر گرفته اید؟ اگر قادر به پاسخ دادن به این سؤالات نیستید، به نظر می رسد که اهداف بازاریابی شما قابل حصول نبوده و برنامه بازاریابی شما به نتایج جالبی منجر نخواهد شد.

2- جذب مخاطبان نامرتبط

ممکن است فکر کنید که جذب هر روزه مخاطب به این معناست که مخاطبان به مشتری تبدیل خواهند شد، اما اگر مخاطبانی که جذب می کنید با بازار هدف شما همخوانی نداشته باشد، جذب مخاطب بیشتر لزوما به معنای فروش بیشتر نخواهد بود. اما علت چنین بروز مشکلی چیست؟ احتمالا یکی از موارد زیر، علت بروز این مشکل است:

- در بسترهایی به تبلیغ و ترویج کالا یا خدمات مشغولید که گروه هدف شما از آنها استفاده نمی کنند.

- روش شفاف و دقیقی برای تقسیم بندی مخاطبان ندارید.

- در وبلاگ ها و وب سایت ها از کلیدواژه های مناسبی برای جذب مشتریان استفاده نمی کنید.

3- پایین بودن نسبت مشتری به مخاطب

نسبت جذب مشتری به تعداد کل مخاطبان را حتما ارزیابی کنید. آیا این نسبت از آن چیزی که انتظار می رود پایین تر است؟ اگر این طور است، باید نواقصی را که باعث این مسئله شده پیدا کنید و قبل از ایجاد مشکلات بزرگ تر، به رفع آنها بپردازید. پایین بودن نرخ جذب مخاطب می تواند به علل زیر باشد:

- وبلاگ ها یا وب سایت های مجموعه بهینه سازی نشده اند. به کلیدواژه ها، عناوین و تگ گذاری ها دقت کنید تا مطمئن شوید بخش ارتباطی محتوا را تا حد امکان تقویت کرده اید.

- با استفاده از مطالب تقلیدی نمی توانید مخاطب را متقاعد به خرید کرده یا ارزش برندتان را به مشتری بشناسانید. اطمینان یابید که متون موجود در وب سایت مجموعه به مشکلات مشتریان می پردازند و این مشکلات را حل می کنند. این رویکرد، باعث فراهم کردن بازخورد مثبت برای محصول/خدمات شما خواهد شد.

- در تبلیغات و متون منتشره شما هیچ پیام مشخص و مستقیمی وجود ندارد.

- بازار هدف شما به درستی تعریف و مشخص نشده یا بسیار بزرگ است و برنامه بازاریابی شما نمی تواند کل این بازار را پوشش دهد.

4- برنامه های بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی مثمر نیستند

این مشکل می تواند از تعداد زیاد بازدیدکننده و تعامل بسیار اندک آنها با کسب وکارتان ناشی شود. اگر بازدیدکننده های شما جزو بازار هدف نیستند، پس هر قدر هم تبلیغات شما جذاب باشند، برای آنها کاربردی نخواهند داشت.

دلیل دیگر هم می تواند این باشد که حضور کسب وکار شما در شبکه های اجتماعی کمرنگ است. با دیجیتالی شدن روز افزون دنیای کسب وکار، برنامه های بازاریابی باید در بسترهایی که مورد استفاده مشتریان هستند، اجرا شوند.

برای مثال، شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک، توییتر و سایر بسترهایی از این قبیل اکنون برای جست وجوی شرکت ها استفاده می شوند. بنابراین اگر برنامه بازاریابی شما در این شبکه های عرضه نشود، دسترسی شما به مشتریان بالقوه به شدت کاهش پیدا خواهد کرد.

مطلب مرتبط : سه دلیل اصلی شکست کارآفرینان را بشناسید

5- نرخ دفع بالای کاربران

نرخ دفع کاربر به معنای آن است که بازدیدکنندگان به صفحات و محتویات وب سایت شما جذب نمی شوند و بلافاصله صفحه را ترک می کنند. این موضوع ناشی از چند دلیل باشد:

- صفحات فرود (landing page) یا طراحی نامناسب و عدم ارتباط محتوا با لینک یا تبلیغات منتهی به محتوا

- آسان نبودن استفاده از بخش های مختلف وب سایت

- اشتباهات برنامه نویسی و خطاهای مربوط به بارگذاری محتوا و صفحات

6- استفاده از کلیدواژه های بی کیفیت

وقتی مطالب و صفحات وب سایت از کلیدواژه های مناسب و بهینه سازی شده ای برخوردار نیستند یا ارتباط واضحی بین تبلیغات یا محتوا و کلیدواژه های متن برقرار نیست، تولید محتوا تنها هدر دادن پول است و راه به جایی نمی برد.