به قلم Andrew Askedall
مدیر ارشد طراحی محصول
نخستین مرحله از فرآیند طراحی همیشه جذاب ترین بخش آن است. این مرحله در بردارنده امکان های مختلفی است. در اینجا ما با اقیانوسی بزرگ از امکان و امید مواجه هستیم. به طور معمول وقتی پروژه ای به ما سپرده می شود، اینگونه با خود خیال پردازی می کنیم:«این همان پروژه ای است که مدت ها منتظرش بودم؛ فرصتی که مهر خود را بر عرصه کسب وکارثبت کنم.»
هنگام پیشبرد و مدیریت یک پروژه صدها ایده در ذهن تان و محیط اطراف در حال رقابت برای جلب نظرتان هستند. مرور ایده ها در ذهن مان همیشه راحت تر و موثرتر از بحث پیرامون شان به همکاران یا دیگر افراد است. با این حال در هر دو حالت ما در حال اتلاف وقت مان هستیم. حتی اگر هزار ایده هم به ذهن مان برسد، همه شان کم ارزش هستند. در واقع ارزش طراحی به ایده های منفرد نیست، بلکه حاصل پالایش و بازبینی چندباره یک ایده برتر است.
به طور معمول ما تمایل به حفاظت از ایده های خود در ذهن مان داریم. بدین ترتیب ایده های مان هرچند ابتدایی و نامناسب از سوی ما با جانانه ترین توجیه ها مراقبت می شوند. با این حال در صورت یادداشت ایده های مان بهتر می توانیم به داوری بی طرفانه و ارزشمندسازی طرح های اولیه بپردازیم. پرسش اصلی در اینجا نحوه ارزشمندسازی و تبدیل ایده های نخستین به نمونه های عالی است.
برهمین اساس در اینجا اندرو اسکدال به بررسی سه راهکار مناسب برای دستیابی به این هدف پرداخته است.
1- همیشه دفتر یادداشت همراه داشته باشید
یادداشت نویسی بهترین راه برای تبدیل ایده های ذهنی به طرح های ملموس و عینی است. بسیاری از افراد نسبت به اینکه طرح های شان را آنطور که در ذهن دارند در برگه پیاده نمی کنند، احساس نگرانی دارند. با این حال باید توجه داشت که شما یک کارآفرین هستید نه نقاش یا هنرمندی درجه یک.
نیمی از چالش این مرحله سازگاری و رفع ترس ناشی از انتقاد است. در واقع هیچ ایده ای بدون گذر از کانال های انتقادی مختلف تبدیل به پدیده ای فوق العاده در دوران خود نمی شود. به محض اینکه ترس تان را کنار گذاشتید، علاوه بر دیدگاه های اطرافیان، دنیای دیجیتال نیز به کمک تان خواهد آمد. در این زمینه استفاده از اپ هایی نظیر Invision، Framer و Pop برای سازماندهی طراحی ها توصیه می شود.
من اخیرا از اپ Pop (Prototyping on Paper) برای این هدف استفاده کردم. خوشبخانه این اپ حداقل نیازهای من را برطرفع کرد و می توانم با اطمینان استفاده از آن را به شما توصیه کنم. بسیاری از افراد در معرض انتقاد قرار دادن طرح شان را به دلیل خام و ناپختگی بودن به تاخیر می اندازند. در این زمینه با استفاده از اپ هایی که معرفی شد فرآیند تبدیل یک ایده اولیه به طرحی شایسته نقد سریع تر انجام خواهد شد.
2- یافتن انتقادهای واقعی
نکته مهم در این مرحله به اشتراک گذاری ایده های تان با طراح های مطرح و دیگر افراد ماهر در زمینه کسب وکارتان است. دریافت بازخورد آنها از ابتدایی ترین امور تا پیچیده ترین مراحل به تاثیرگذاری هرچه بهتر طرح های نهایی کمک خواهد کرد.
اگرچه همه انتقادها ارزشمند نیستند، اما شما به عنوان خالق طرح باید همه آنها را دریافت کنید و سپس نقدهای اساسی و صحیح را در راستای بهبود کیفیت ایده تان مورد توجه قرار دهید. در این زمینه نباید به توصیه های دوستانه قانع شوید. به دنبال نقدهای اساسی و مهم باشید. همه ما با نحوه برخورد دوستان بسیار صمیمی و آنهایی که عادت به تعریف از دیگران دارند، آشنا هستیم. برهمین اساس شاید دریافت نقدهای سازنده از سوی افرادی که عادت به تعریف و تمجید بی جهت ندارند، ایده بهتری به نظر برسد. همچنین عکس این ماجرا را نیز باید در ذهن داشت. بدین معنا که از دریافت نقد و توصیه از کسانی که عادت به انتقاد بی جهت و غیرکاربردی دارند، پرهیز کرد.
به عنوان آخرین توصیه در این مرحله به یاد داشته باشید که نقدهای کسانی را که متوجه هسته اصلی طرح تان نیستند به فراموشی بسپارید. در واقع برخی از افراد تنها نسبت به جلوه های بصری و سطحی طرح نقد دارند. این موارد اگرچه در جای خود قابل ستایش اند، اما در مراحل ابتدایی چندان کاربردی نخواهند داشت. برهمین اساس در مراحل آغازین فقط روی نقدهای مفهومی که متوجه هسته اصلی طرح تان است، تمرکز کنید. بهترین راهکار برای ارائه ایده تان در اسرع وقت به منتقدهای حرفه ای تهیه لیستی از افراد است. بدین ترتیب در زمان موردنیاز دقیقا از فهرست افراد مدنظر مطلع خواهید بود.
در نهایت به یاد داشته باشید که در ارائه بازخورد نسبت به نقدهای دیگران آرامش تان را حفظ کنید. در واقع نقد طرح مقابل انتقاد از شما نیست، بلکه توصیه ای در راستای بهبود خروجی نهایی تان است.
3- برای وقت تان ارزش قائل شوید
بیشتر طرح های شکست خورده از مدیریت نامناسب زمان ضربه می خورند. مشکل اساسی صرف زمان بیش از اندازه روی مرحله های خاصی است. از سوی دیگر در مرحله های دیگر زمان مناسب صرف نمی شود و این امر موجب نوعی ناهماهنگی و عدم توازن در پیشبرد پروژه می شود. در اینجا توصیه خاص و فرمول عجیب وغریبی برای غلبه بر چنین مشکلی وجود ندارد. در واقع شما باید شخصا طرح مناسب تان را برای مدیریت بهینه زمان انتخاب کنید.
برخی از ایده هایی پیرامون مدیریت زمان از طرح های تحسین شده و موفق قابل اقتباس است. همچنین برخی از روش های آکادمیک نیز برای مدیریت بهینه زمان وجود دارد. مشکل اساسی این روش ها پیچیدگی بیش از حدشان است. در واقع ما در حوزه کسب و کار با فضای دانشگاهی سروکار نداریم، بلکه راهکاری فوری و ساده برای اجرای سریع می خواهیم. بهترین راهکار جایگزین در این میان تلقی زمان به عنوان سرمایه ای ارزشمند است.
اخیرا شرکت من با موسسه Statsys روی طرحی نوین از نرم افزار آماده سازی متون برای پرینت همکاری می کرد. در این میان روی یکی از الگوریتم های جانبی ساعت ها با یکدیگر مشغول بحث شدیم. در واقع این بخش بیشترین زمان پروژه را به خود اختصاص داد. در نهایت به منظور جلوگیری از اتلاف بیشتر وقت تصمیم به انتخاب الگوریتم از طریق آزمایش نرم افزار نیمه طراحی شده گرفتیم. اگرچه این ریسک بزرگی بود، اما موجب صرفه جویی در وقت و جلوگیری از اتلاف هرچه بیشتر زمان مان شد.
بدون شک انجام یک مرحله از طرح به سرعت راهکار بسیار معقول تری نسبت به اختصاص مقدار بسیار زیادی از زمان برای تصمیم گیری خواهد بود. در واقع در چنین حالتی امکان بازبینی مجدد تصمیم اخذ شده در مراحل بعدی وجود دارد. بدین ترتیب اختصاص بیش از اندازه زمان برای یک مرحله مشخص چندان معقول به نظر نمی رسد. در اینجا باید نوعی تعادل میان بخش های مختلف طرح ایجاد کرد. بدین ترتیب همه مراحل به شیوه ای یکسان و مشابه جلو خواهند رفت و در نهایت با خروجی یکدستی مواجه هستیم. این امر معجزه ارزش گذاری زمان در فعالیت حرفه ای است.