از BMW و Mec تا واشنگتن پست و اپل / برندهای بزرگ چگونه در شبکه های اجتماعی بازاریابی می کنند؟

در دنیایی که منابع اطلاعاتی و ارائه دهندگان خدمات مختلف به شدت متنوع هستند، استفاده از استراتژی و اصول مشخص به منظور ایجاد مزیتی رقابتی برای شرکت و مؤسسه مان ضروری به نظر می رسد. اکنون هر فعالیتی، هرچند پیش پا افتاده، اصول و قواعد مشخصی یافته است. از چیدن میز پذیرایی گرفته تا تجارت بین الملل، همگی تئوریزه شده اند. با این حساب صحبت از اصول بازاریابی به طور کلی و شیوه های بازاریابی در شبکه های اجتماعی چندان تعجب آور نخواهد بود.

فعالیت اصولی و برنامه ریزی در شبکه های اجتماعی به دلیل ماهیت سیال و پیوستگی کامل آن اهمیت دوچندانی دارد. به عبارت ساده، حتی یک گام اشتباه جزئی نیز در شبکه های اجتماعی عواقب بسیار خطرناکی به دنبال دارد. نگاهی به آمار سال گذشته در زمینه شکست شرکت های کوچک و بزرگ در بازاریابی مبتنی بر شبکه های اجتماعی به خوبی بیانگر خطرهای فعالیت در این حوزه است.

به گزارش بیزینس اینسایدر، در سال گذشته از هر 10 اکانت مرتبط با کسب وکار هفت مورد تا پایان سال دست از فعالیت کشیده اند. برهمین اساس سارا داولی در این مقاله به بررسی سازوکار مورد استفاده برندهای بزرگ در بازاریابی مبتنی بر شبکه های اجتماعی پرداخته است. باتوجه به تنوع شبکه های اجتماعی محلی در کشورهای مختلف در این مقاله تنها به شبکه های اجتماعی بزرگ و بین المللی توجه کرده است.

ضرورت شناسایی مخاطب

استفاده از شبکه های اجتماعی بدون آگاهی از ویژگی کاربران آن مانند شرط بندی روی یک مسابقه ورزشی ناشناخته است. بدون شک هیچ کدام از ما در جمعی که نمی شناسیم مسائل بحث برانگیز اجتماعی و اقتصادی را مطرح نخواهیم کرد. برهمین اساس در شبکه های اجتماعی نیز باید ماهیت دوطرفه اش را به خاطر داشته باشیم. در واقع مزیت اصلی شبکه های اجتماعی امکان برقراری دیالوگ بین گوینده و مخاطب است. البته این رویکرد در حوزه کسب وکار صادق است. در اصل شبکه های اجتماعی فضایی برای گفت وگوی کاربران به عنوان افرادی برابر است.

کارهایی که در این مرحله باید انجام دهیم، پژوهش به منظور شناسایی مخاطب ها، انتخاب بهترین زمان برای ارسال پست ها، سایز مناسب تصاویر یا کلیپ های ارسالی و همچنین امتناع از کاربرد جملات و عبارت های نامناسب است. شاید در میان اصول ذکر شده، مورد آخر اندکی عجیب باشد. با این حال اگر جمع مخاطب های مان را فراتر از یک کشور در نظر بگیریم، آنگاه امکان سوءبرداشت از عبارت های ما در زبان های دیگر چندان دور از ذهن نخواهد بود. صفحه رسمی اینستاگرام، با توجه به تعداد بالای فالوورهایش، تلاش قابل توجهی در زمینه امتناع از کاربرد عبارت هایی که در زبان های مختلف معنای گوناگونی دارند، نشان داده است.

یکی از راهکارهای مناسب در زمینه هماهنگی پست های مان با سلیقه های مخاطبان توجه به نظر آنهاست. به این ترتیب کانال های ارتباطی با مخاطب ها از اهمیت بالایی برخوردار می شود. ایجاد تیم پشتیبانی قدرتمند و فعال به شما در زمینه دریافت سریع تر مخاطب ها و اعمال توصیه های شان در تولید محتوای آتی کمک خواهد کرد.

پایان دوره روبات ها

اگرچه سیستم های مدیریت خودکار شبکه های اجتماعی در برخی موارد کمک شایانی به افراد در مدیریت حساب های شان می کند، با این حال باید استفاده از آنها را فراموش کنیم. این به معنای خداحافظی با نرم افزارهای تولید خودکار توئیت، بررسی پیام های فیس بوک و پاسخگویی به کامنت های کاربران در اینستاگرام است. امروزه مردم توانایی بالایی در تشخیص مدیریت اتوماتیک حساب ها از نحوه عملکرد ادمین های واقعی دارند. علاوه بر این نکته، اقدام اغلب شبکه های اجتماعی مبنی بر حذف و مسدودسازی اکانت های دارای مدیریت خودکار را نیز باید مدنظر داشت. براین اساس در صورت شناسایی اکانت تان در این طرح ها باید به کلی قید فعالیت در آن شبکه اجتماعی را بزنید.

تهیه محتوای رسانه ای جذاب یکی از ناتوانی های بزرگ سیستم های خودکار در زمینه مدیریت شبکه های اجتماعی است. در واقع این سیستم ها براساس هوش مصنوعی یا اطلاعات از پیش داده شده شان فعالیت می کنند. برهمین اساس پژوهش مؤسسه تحقیقاتی هاروراد بیزینس از کاهش محبوبیت صفحات دارای مدیریت خودکار حکایت دارد. نحوه عملکرد برند Mec در زمینه تولید محتوا تحسین برانگیز است. این شرکت که در زمینه تولید تجهیزات طبیعت گردی و کوهنوردی فعالیت دارد، از کوهنوردان و علاقه مندان به طبیعت برای تولید محتوای خود کمک می گیرد. به این ترتیب علاوه بر معرفی افراد مطرح در زمینه طبیعت گردی، با هزینه ای اندک تصاویر و ویدئوهای باکیفیتی از سراسر دنیا در اختیار مخاطب ها قرار می دهد.

رستگاری با پاسخگویی سریع به کامنت ها

به گزارش خبرگزاری تخصصی econsultancy بیش از 53درصد کسانی که در توییتر پرسش هایی در صفحات مرتبط با کسب وکار طرح می کنند، انتظار پاسخگویی در کمتر از یک ساعت را دارند. در این آمار در مواقعی که مخاطب اعتراضی را ارائه کرده باشد، به 72درصد خواهد رسید.

حضور در شبکه های اجتماعی به معنای ایجاد فضایی بزرگ به منظور برقراری ارتباط مستقیم میان کسب وکارتان و مشتریان است. در این فضا نباید وقت مخاطب ها را تلف کرد. اگر این فضا برای شما حوزه بازاریابی است، برای بسیاری از کاربران دیگر تنها سرگرمی کوچکی محسوب می شود. برهمین اساس انتظار توجه و همراهی مداوم از سوی کاربرانی که به شبکه های اجتماعی تنها به چشم سرگرمی نگاه می کنند بیش از اندازه آرمان گرایانه است. به عنوان مثال، در اینستاگرام حفظ فالوورها یا تلاش برای افزایش آنها مشروط به توانایی ما در پاسخگویی سریع به مخاطب است. در غیر این صورت، طرف مقابل انگیزه اش برای همراهی با ما را از دست خواهد داد.

صحبت پیرامون اهمیت پاسخگویی سریع به کاربران بدون آزمایش این اصل در مورد برندهای بزرگ چندان جالب نخواهد بود. برهمین اساس به اکانت رسمی اپل، تسلا، Bmw، مایکروسافت و تیم پشتیبانی اینستاگرام در فیس بوک، توییتر و اینستاگرام پیام دادم. برای اپل و اینستاگرام زمان پاسخگویی در کمال تعجب تنها 8 دقیقه بود. این آمار برای Bmw و تسلا 11 دقیقه و مایکروسافت 16 دقیقه است. بدترین آمار آزمایش من متعلق به صفحات تیم های ورزشی است. این اکانت ها به طور میانگین 35دقیقه پس از ارسال پیام پاسخ شما را خواهند داد.

برای بسیاری از کسب وکارها پاسخگویی به پرسش های کاربران روزها و شاید هفته ها به طول می انجامد. نگاهی به تفاوت مدت پاسخگویی شما با برندهای برتر به خوبی دلیل شهرت و موفقیت بیشتر آنها در عرصه شبکه های اجتماعی را بازگو خواهد کرد. با توجه به این اطلاعات شاید اکنون زمان بازبینی در ساختار تیم پشتیبانی تان فرا رسیده باشد.

جادوی هشتگ ها

هشتگ ها راهکار بسیار مؤثری در راستای افزایش بازدید مطالب در شبکه های اجتماعی است. با این حال در برخی موارد همین جادوی فوق العاده امکان گمراهی کاربران را فراهم می کند. انتخاب نادرست هشتگ ها در برخی موارد جست وجو و دسترسی به آنها از سوی کاربران را دشوار خواهد کرد. برهمین اساس انتخاب دقیق آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.

همچنین باید به خاطر داشت که استفاده از هشتگ های بیشتر به معنای بیشتر دیده شدن نیست. اینکه پست های شما در اغلب هشتگ های محبوب توییتر یا اینستاگرام حضور داشته باشد، هویت کسب وکارتان را در دیدگاه مخاطب کلیشه ای خواهد ساخت.

به طور معمول در هر کسب وکاری برخی کلیداژه ها برای جلب نظر مخاطب وجود دارد. توصیه من در اینجا استفاده از همین هشتگ هاست. به عنوان مثال خبرگزاری واشنگتن پست در زیر هر مطلبش تنها از حداکثر چهار هشتگ استفاده می کند. همچنین باید توجه داشت که هشتگ ها را در دل متن به کار ببریم. اینکه برخی از اکانت ها هشتگ ها را در پایان مطلب به صورت پشت سرهم درج می کنند از زیبایی بصری مطلب خواهد کاست.