بازاریابی محتوایی یکی از زیرشاخه های تازه تأسیس حوزه بازاریابی است. این بخش خرد نیز مانند حوزه مادر هدف جذب هرچه بیشتر مخاطب برای برندها را در سر دارد. براساس پژوهش های صورت گرفته بازاریابی محتوایی در سال های اخیر موردتوجه بسیار زیادی قرار گرفته است. نگاهی به کمپین های بازاریابی سه سال اخیر بیانگر نقش تأثیرگذار این حوزه در موفقیت کسب وکارهای مختلف خواهد بود.
حتما ببینید: ارزش آفرینی با کلمات حرفه ما است.
برهمین اساس در این مقاله سوزان گانلیوس به بررسی چهار رویکرد موفق در زمینه بازاریابی محتوایی می پردازد. نحوه گردآوری اصول این مقاله براساس تحلیل برترین کمپین های بازاریابی در سال 2017 بوده است.
هنگامی که در سال 2014 نخستین بحث ها پیرامون بازاریابی محتوایی صورت گرفت، هیچ کس انتظار پیشرفت سریع این حوزه را نداشت. در نزدیک به چهار سال این حوزه فراز و فرودهای بی شماری را به خود دید. ابتدا به منظور درک بهتر باید بازاریابی محتوایی را به دقت توضیح داد. در بازاریابی محتوایی به جای تأکید بر المان های فرعی مانند حضور شخصیت های مشهور یا جلوه های ویژه بر تأثیرگذاری محتوای سازنده کمپین تأکید می شود. این بدان معناست که تمرکز و هزینه اصلی باید معطوف به نگارش متن و المان های مرکزی کمپین باشد.
در حال حاضر، به رغم موفقیت های برخی از برندهای خلاق در زمینه تولید محتوای جذاب، اغلب شرکت ها با مسئله ناتوانی در تولید محتوای جدید مواجهند. در واقع امروزه به اغلب کمپین ها که نگاه می کنیم، ردپایی آشکار از الگوهای بازاریابی دیگر در آنها به چشم می خورد.
به گزارش هاروارد بیزینس، یکی از علت های شکست 60درصدی کمپین های سال 2016 همین تکرار محتوا بوده است. با این حال صحبت از ضرورت تولید محتوای جدید در مرحله عمل چندان ساده نیست. یکی از بهترین روش ها در راستای دستیابی به این هدف تمرکز روی کمپین های موفق است. در واقع آنچه در این مقاله بدان ها اشاره کرده ام، رویکردهای برندهای موفق در زمینه بازاریابی موفق بوده است.
معمای تولید محتوا
بازاریابی محتوایی عمدتا به دلیل سازگاری با بودجه محدود کسب وکارهای کوچک مورد توجه قرار می گیرد. با این حال به گزارشTechDigg، برندهایی نظیر اپل، فیس بوک و گوگل نیز که از بودجه مطلوبی برخوردار هستند مبالغ قابل توجهی را به این حوزه نوپا اختصاص داده اند. خبر بد برای برندهای تازه تأسیس و آنهایی که بودجه های محدود دارند، هجوم برندهای ثروتمند به حوزه بازاریابی محتوایی در سال جدید میلادی است. برهمین اساس باید انتظار رقابت های فشرده ای را در این حوزه داشت.
افزایش رقابت در هر حوزه ای نیاز به تولید محتوای باکیفیت تر را ضروری می کند. برهمین اساس راه اندازی تیم تولید محتوا یکی از نیازهای هر کسب وکاری محسوب می شود. هدف از راه اندازی این بخش، تمرکز ویژه و مستقل از حوزه های دیگر روی ایده پردازی بازاریابی است.
جاش دنینگ، نویسنده و پژوهشگر حوزه بازاریابی معتقد است در سال پیش رو ارائه ایده های جدید به مخاطب مستلزم ترک تقلید از سایر کمپین هاست: «امروزه دیگر مردم به تبلیغات و کمپین های بازاریابی توجه چندانی ندارند. مهم ترین علت این رویکرد مخاطب، تقلید ناشیانه بازاریاب ها از یکدیگر است. اوضاع به گونه ای شده که هر محتوایی را چند روز بعد در تبلیغ برندی دیگر مشاهده می کنیم.»
برای شروع نیاز به صرف هزینه بسیار زیادی نیست. راه اندازی صندوق ایده ها یکی از کم هزینه ترین اقدامات در این راستا محسوب می شود. این صندوق به منظور جمع آوری ایده های کارمندان مختلف شرکت در طول روز تهیه می شود. براین اساس در پایان هر هفته ده ها ایده متنوع خواهید داشت. اجرای آزمایشی این طرح در روزنامه نیویورک تایمز با خروجی جالبی همراه بود. به گزارش بخش کسب وکار این خبرگزاری، از هر هشت ایده ارائه شده سه ایده تقریبا نوآورانه به دست آمده بود. همین امر پیشرفت مطلوبی را در تولید محتوای شرکت ها خواهد داشت.
هنر هفتم در آستانه فراموشی
نیمه نخست دهه 90 میلادی شاهد رونق کلیپ های تبلیغاتی بود. با این حال بازاریابی ویدئومحور به زودی جایگاه خود را از دست داد. با این حال نگاهی به حجم مصرف ترافیک اینترنت در سطح جهانی سیگنال های مهمی را به دست اندرکاران حوزه بازاریابی خواهد داد. به گزارش گاردین، پیش بینی ها حاکی از اختصاص 80درصد مصرف ترافیک اینترنت در سال 2019 به دانلود و تماشای ویدئوهاست. این آمار در سالی که گذشت تنها 45.6 درصد بود. همین میزان مصرف فعلی نیز برای توجه بیشتر به هنر هفتم کافی به نظر می رسد.
پیشرفت های دوربین های واقعیت مجازی یا VR در زمینه توجه به بازاریابی ویدئو محور بسیار مؤثر بوده است. در واقع برخی از تبلیغات تحسین برانگیز چند سال اخیر با محوریت نمایش روی این دوربین ها طراحی شده اند.
همچنین استفاده از سرویس ارتباط تصویری زنده که از سوی شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و اینستاگرام ارائه شده است نیز راهکار خلاقانه ای برای ارتباط با مشتریان به حساب می آید. این بخش به ویژه در اینستاگرام محبوبیت فراوانی دارد. برندهایی نظیر Nvidia که در زمینه تولید بازی های کامپیوتری فعالیت دارند با استفاده از همین سرویس اخبار تازه خود را منتشر می کنند.
در هر صورت بررسی های دانشگاه میشیگان حاکی از اهمیت روزافزون تبلیغات تصویری در بازاریابی محتوایی است. بدون شک توسعه ابزارهای نمایشی در این زمینه سهم انکارناپذیری دارد. امروزه در هر موبایل و تبلتی اکانت مشاهده ویدئو به صورت آنلاین وجود دارد، بنابراین باید بهترین استفاده را از این موضوع در حوزه تبلیغات و بازاریابی کرد.
شخصی سازی محتوا
گزارش ها حاکی از افزایش سرمایه گذاری شرکت ها روی متنوع سازی تبلیغات و شخصی سازی آن برای مخاطبان هدف گوناگون در سال 2018 است. برهمین اساس بیزینس اینسایدر کاهش 20درصدی مخاطب های برندهایی را که همچنان به شیوه های فعلی شان پایبند بمانند پیش بینی کرده است.
بدون شک شخصی سازی محتوا در شرایطی که خلق محتوای بازاریابی دشوار شده، بسیار پیچیده خواهد بود. برهمین اساس ابتدا با اقتباس از کمپین های جاری خود در پی خلق الگوهایی برای قالب های مختلفی نظیر شبکه های اجتماعی و ایمیل ها باشید. این امر به شما در تولید محتوایی مستقل و متفاوت از یکدیگر کمک خواهد کرد. در این صورت با موفقیت در این فرآیند طولانی قادر به جذب مخاطب از طیف های مختلف خواهید بود.
این نکته که هر مخاطبی از نوع خاصی از منبع اطلاعاتی استفاده می کند در اهمیت یابی شخصی سازی محتوا تأثیر قاطعی داشته است. به این ترتیب جذب مخاطب های مختلف نیازمند شناسایی منابع اطلاعاتی و شبکه هایی است که در آنها حضور دارند. به طور خلاصه، به منظور شخصی سازی محتوا باید در قالب هایی نظیر شبکه های اجتماعی گوناگون و رسانه های مختلف حضور فعال داشته باشیم.
هر مشتری یک بمب بازاریابی
نزدیک به یک دهه از طرح ایده بازاریابی به وسیله مشتریان می گذرد. از همان زمان نیز لوازم این مدل از بازاریابی برای بسیاری از شرکت ها دور از دسترس بود. در واقع ایده اصلی در این طرح فراهم سازی بستری برای مشتریان وفادار شرکت به منظور ترغیب سایر افراد به خرید از برند هدف است.
پرسشی که در اینجا باید بدان پاسخ داد، چرایی گرایش به سوی چنین شیوه ای از بازاریابی است. به نظر بسیاری از کارشناس ها از جمله کیمبرلی موریسن افراد تمایل روان شناختی بیشتری به قبول اطلاعات از سوی اطرافیان شان دارند. برهمین اساس امروزه امپراتوری برندها در زمینه فروش و بازاریابی بر دوش مشتریان شان خواهد بود. این الگوی بازاریابی به طور معمول با استفاده از هشتگ ها در شبکه های اجتماعی و رسانه های مختلف دنبال می شود.
اینستاگرام و یوتیوب یکی از محبوب ترین بسترهای بازاریابی مشتری محور هستند. خوشبختانه سرمایه گذاری روی این حوزه نیازمند صرف هزینه خاصی نیست. تنها باید اعتماد یکسری از مشتری های خود را جلب کنید، بقیه ماجرا از سوی همین مشتریان ادامه پیدا خواهد کرد.
به عنوان نکته پایانی باید بر اهمیت به روز بودن در بازاریابی محتوایی اشاره کرد. امروزه هر حوزه از کسب وکار با سرعت بسیار بالایی در حال تغییر است. برهمین اساس به منظور ارائه بهترین عملکرد در حوزه بازاریابی باید با چشمانی باز تغییرات این حوزه را مورد بررسی قرار داد.