بررسی دوگانه حوزه کسب وکار در هاروارد بیزینس / پس انداز یا درآمدزایی؟

اگر فقط نگاهی ساده به افراد پیرامون مان بیندازیم، می توانیم اوضاع بسیاری از آنها را در قالب ساختار یک کلنی مورچه ها تحلیل کنیم. در واقع بیشتر افراد در طول زندگی شان به دنبال ذخیره کردن هستند. فرقی ندارد این فرآیند در مورد حقوق ماهانه، ارث یا حتی یک خودنویس ساده باشد؛ آنچه در این ماجرا اهمیت دارد، فرآیند ذخیره سازی است.

نکته جالب در این میان امکان تحلیل رفتارهای خودمان در قالب این مدل مورچه ای است. باور کنیم یا نه، اغلب ما تنها به دنبال ذخیره و پس انداز حقوق های ماهانه مان هستیم. شاید هیچ دلیلی برای این میزان اعتیاد به پس انداز وجود نداشته باشد، اما روان شناسان معتقدند فرآیند پس انداز به انسان ها آرامش و اطمینان خاطر می دهد.

درحالی که اغلب افراد به دنبال پس انداز بیشتر هستند، متفکران کارآفرین به خوبی اهمیت پس انداز را درک کرده و زیرکانه به دنبال سرمایه گذاری هم هستند. اگرچه یک حساب چند میلیون دلاری آرزوی هر انسانی است، اما تنها افرادی که به اهمیت درآمدزایی توجه می کنند، صاحب چنین حساب های بانکی می شوند. فرآیند درآمدزایی نیز در دنیای کارآفرینی مدرن تا حد زیادی یکسان است: مشکلات مختلف در زمینه های گوناگون را پیدا کرده و راهکاری ارائه دهید.

تصور کنید در بازار کسب وکارتان از جانب دولت اصلاحات اقتصادی به اجرا درآمده است. در چنین اوضاعی، به طور معمول، کاسبان محافظه کار به دنبال جلوگیری از ضرر بیشتر هستند. درحالی که سرمایه داران موفق و حرفه ای، اگرچه به اندازه دیگران دچار ضرر می شوند، به دنبال فرصت های تازه ای هستند که این طرح اقتصادی به ارمغان می آورد. شاید به همین دلیل است که معمولاً برندها و موسسات بزرگ پیش از همه در موقعیت مناسب حاضر شده و فرصت های طلایی را شکار می کنند.

در مثال بالا افراد گروه نخست که به دنبال کاهش ضررها بودند، متفکران اقتصادی معمولی را تشکیل می دهند. گروه دوم عمدتا شامل متفکرانی با سطح جهانی است که چشم اندازهای وسیعی دارند. تفاوت بنیادین دو گروه نامبرده در نوع نگاه شان به شرایط و حوادث است.

متفکران معمولی تنها به دنبال اهداف کوتاه مدت هستند، که بیشتر متضمن حفظ وضع موجود است، درحالی که متفکران سطح جهانی جست وجوگر فرصت ها و آماده تغییر شرایط  هستند. اگر می خواهید عضو گروه نخست باشید،تبریک می گویم، ساده ترین راه ممکن را انتخاب کرده اید، چراکه اصلاً نیازی به تغییر سبک زندگی و فعالیت تجاری تان نیست. تمثیلی که در جنبش وال استریت به کار رفته بود (99درصد در برابر یک درصد) به طور کامل بیانگر اوضاع شماست: عدم تغییر مساوی است با حفظ شرایط موجود.

اگر به دنبال بهبود وضعیت زندگی و کسب وکارتان هستید، باید اندکی سختی و دشواری را به جان بخرید. در واقع هیچ کدام از ما بدون وجود عاملی خارجی به سوی فعالیت بیشتر نخواهیم رفت. این دقیقا همان نکته ای است که آنتونی رابینز، روان شناس و سخنران مشهور آمریکایی، بارها و بارها روی آن تأکید کرده است. اگر می خواهید تغییری در شرایط فعلی تان ایجاد کنید، به دنبال محرکی قوی باشید. در مورد افراد مختلف این محرک متفاوت خواهد بود. برای مثال رابینز در یک خانه کوچک زندگی می کرد و انگیزه خرید منزلی مجهز و یک ازدواج موفق او را به سوی تلاش بیشتر پیش برد.

یکی دیگر از تفاوت های عمده متفکران سطح جهانی با افراد معمولی در شیوه مواجه با بازار سهام است. درحالی که متفکران جهانی به دنبال سرمایه داری هوشمندانه در کنار پذیرش ریسک های پیش روی هستند، متفکران معمولی تنها در صدد کسب سود و دور زدن سازوکار جاری هستند. در واقع گروه اخیر سود بدون ریسک را می خواهد که در اغلب اوقات تبدیل به شکاری مناسب برای کلاه برداران می شود.

همچنین متفکران موفق ترسی از سرمایه گذاری میلیونی و کلان برای کسب سود ندارند. درحالی که گروه مقابل آنها به شدت از سرمایه گذاری بلندمدت و صرف هزینه در ابتدای راه هراس دارد. اگر عضو گروهی هستید که مانند سرمایه دارها، صاحبان کسب وکارهای بزرگ و کارآفرینان فکر می کنید، همچنان بر همین سبک تفکر و زندگی استوار بمانید. اما اگر به گروه مقابل که محافظه کارهای سنتی بازار کسب وکار هستند، تعلق دارید، شاید زمان تغییر فرا  رسیده باشد. برخی از ایده هایی که به منظور تغییر شیوه مدیریت اقتصادی تان می توانید بدان ها توجه کنید به شرح زیر است:

- تعیین بودجه مشخص برای امور جاری یکی از راهکارهای مناسب برای تنظیم هزینه های جاری است. برای اجرای این استراتژی دسترسی به قبض هزینه های سه ماه گذشته ضروری است تا براساس آنها هزینه های جاری را تنظیم و با حذف خرج های بی مورد بیشتر پس انداز کنید.

- تلاش برای سازماندهی امور مالی بدون در اختیار داشتن لیستی دقیق از اهداف امکان پذیر نیست. در همین راستا بایستی در پی یافتن اهدافی که به دنبال آنها هستیم، باشیم. در حوزه کسب وکار اهدافی مانند توسعه محدوده تحت پوشش یا جذب مشتریان بیشتر اهداف معقولی هستند.

- امروزه ابزارهای در دسترس فعال های حوزه ای مختلف کسب وکار پیشرفت چشمگیری به خود دیده است. برهمین اساس شاید اندکی جست وجوی بیشتر شما را به استفاده از ابزارهای مدرن تر و کم هزینه تر هدایت کند. به عنوان مثال پیش از این اغلب شرکت ها سرویس مخصوصی برای جابه جایی کارمندان شان داشتند. با این حال پیشرفت تکنولوژی آنها را به سوی سیستم های آنلاینی مانند اوبر سوق داد تا با هزینه ای کمتر خدمتی بهتر را دریافت کنند.

- برای کسانی که توانایی پس انداز شخصی ندارند، استفاده از سیستم های پس انداز خودکار راهگشا به نظر می رسد. این سیستم ها براساس میزان درآمد و هزینه های پایه شرکت به صورت ماهانه بخشی از سودتان را به حسابی مخصوص انتقال می دهد. به این ترتیب در پایان سال مبلغ مشخصی به عنوان پس انداز شرکت در اختیار خواهید داشت. نکته مهم در مورد این سیستم جلوگیری از برداشت وجه از حساب ویژه پس انداز تا پایان هر سال است.