برندسازی شهری چارچوب و ابزاری برای ایجاد تمایز، تمرکز و سازماندهی مشخصه های برتر و رقابتی یک شهر فراهم می آورد که البته باید ریشه در واقعیت ها داشته باشد. از آنجا که شهر ها برعکس محصولات، صاحب و متولی مشخصی ندارند، چالش های برندسازی شهری، متنوع تر و پیچیده تر است.
فارغ از اینکه چه مدلی را برای تدوین وپیاده سازی برند شهری انتخاب کنیم، الزاماتی وجود دارد که مدیران و طراحان برند شهری باید به آنها پایبند باشند. در این نوشتار لیستی از باید ها و نبایدهای برندسازی شهری را فهرست می کنیم تا در طراحی و پیاده سازی فرآیند، یادآور نکاتی راهبردی برای مدیران پروژه باشد.
بایدهای برندسازی شهری
- جلب حمایت و پشتیبانی مقامات ارشد دولتی و شهرداری.
- واقیعت گرایی در بیان یافته ها و پنهان نکردن ابعاد نامناسب هویت شهری.
- در نظر گرفتن بودجه لازم برای تأمین مالی هزینه های پروژه در مراحل مختلف.
- پافشاری بر پیاده سازی هویت برند شهری در ارتباطات و بازاریابی شهر مورد نظر.
- انجام متوالی و منظم ممیزی برند برای حصول اطمینان از همراستایی و اثربخشی فعالیت ها.
- اطمینان از اینکه همه ابعاد شهر، به عنوان یک موجودیت زنده و پویا شناسایی و بررسی شده است.
- ارتباطات مستمر با ذی نفعان و القای این حس که آنها جزئی از پروسه هستند و نه نظاره گر صرف.
- درنظر گرفتن اینکه برندسازی یک فعالیت بلندمدت است و برنامه های کوتاه مدت تنها در مسیر جزئی کردن اهداف بلندمدت طراحی می شوند.
- در نظر گرفتن همه ذی نفعان و میزان تأثیر گذاری آنان. (کسب و کارها، مدیران شهری، سازمان های هنری و ورزشی، ساکنان و دولت مرکزی) با برنامه ریزی و ارتباطات مؤثر باید مشارکت همه ذی نفعان را جلب کرد.
- تشکیل تیم راهبری از نمایندگان شهرداری، شورای شهر، سازمان گردشگری و نمایندگان کسب وکارها و معتمدان محلی. همچنین یک تیم مشاوره شامل متخصصانی از علوم اجتماعی، مدیریت شهری، مدیریت پروژه و برندسازی در کنار تیم راهبری باشند.
نبایدهای برندسازی شهری
- جایگزین نکردن تبلیغات شهری با برند سازی شهری. برندشهری با تجربه و احساس قوام می یابد و باید بر واقعیات استوار باشد درحالی که برنامه های تبلیغی اغلب آمیخته با اغراق است.
- حذف گروهی از ذی نفعان در تدوین و پیاده سازی برندسازی شهری
- خلاصه کردن و تقلیل سند هویت برند شهری در لوگو و شعار برند شهری
- بالابردن انتظارات ذی نفعان از نتایج و آثار برندسازی شهری
- اجرای کمپین های تبلیغاتی پرهزینه و سطحی
- به کارگیری افراد خودمحور و انتقادناپذیر در کمیته های راهبردی و مشورتی
- تعجیل برای کسب نتایج و خروجی های مورد انتظار
- متوقف ماندن برای پاسخ به منفی بافان که در همه مراحل به آنها برمی خوریم
- تأکید بر کسب نتایجی که منطبق بر واقعیت نیست. مثلا انتخاب شعاری ورزشی برای شهری که هویت رقابتی آن در حوزه فناوری است.
- پیشروی فرآیند بر پایه تصورات مبهم از برندسازی. باید تفکیک بین بازاریابی و تبلیغات برای شهر و برندینگ شهری برای متولیان امر کاملا شفاف باشد.
محقق و مشاور برندسازی و بازاریابی.