اصطلاح بازاریابی و برندسازی برای افراد متفاوت معانی گوناگونی دارد. به طور تقریبی اغلب افراد برندسازی را در پیوند با خرج هزینه های گزاف به منظور ایجاد تصویری مطلوب از یک برند در افکار عمومی می دانند. اگرچه این رویکرد هنوز هم کاربردهای خاص خود را دارد، با این حال جهت گیری بسیاری از شرکت ها در راستای کاهش هزینه های جاری شان موجب توجه به راه حل های کم هزینه تر شده است. در همین راستا کریستیانا نیوبری، نویسنده مرکز تحلیلی Hootsuite، در این مقاله نگاهی به موقعیت های بازاریابی در فضای مجازی با محوریت اینستاگرام انداخته است.
نگاهی به آمار خیره کننده اینستاگرام در جذب 700 میلیون کاربر فعال در هر ماه بیانگر پتانسیل بالای آن برای فعالیت گوناگون کسب وکارهای مختلف است. پرسش اصلی در اینجا میزان تمایل افراد به پیوند با یک برند در بیرون از قاب چنین شبکه های اجتماعی است. خبر خوب در مورد اینستاگرام آمادگی کاربرانش به منظور خرید یا پیوند با شرکت های خلاق حوزه بازاریابی مجازی در خارج از قاب این اپ است.
براساس آمارهای رسمی 80درصد کاربران اینستاگرام حداقل یک صفحه مربوط به حوزه کسب وکار را دنبال می کنند. همچنین از این میان حدود 120 میلیون کاربر هر ماه از راه های گوناگون (مانند مشاهده لینک سایت اصلی در بیوگرافی حساب های کاربری یا ارسال پیام خصوصی) به برندهای دارای اکانت در اینستاگرام متصل می شوند.
آمارهای ارائه شده بیانگر اهمیت توجه به این فضای مستعد و پیاده سازی بخشی از پروژه برندسازی شرکت ها در این کانال ارتباطی است. یکی از مهم ترین گام های فعالیت موثر در اینستاگرام و به طور کلی هر شبکه اجتماعی جذب مخاطب است.
در هر صورت باید مخاطبی وجود داشته باشد تا تلاش های شما در راستای تولید محتوای رسانه ای توجیه پذیر شود. یکی از نخستین راهکارهایی که در حوزه افزایش مخاطب به ذهن افراد می رسد، خرید فالوئر است. به عنوان کسی که تحلیلگر برندسازی هستم، هدف از خرید فالوئرهایی را که بعضا اکانت های تقلبی هستند متوجه نمی شوم. در هر صورت هدف از فعالیت رسانه ای و به طور خاص حضور در اینستاگرام ارتباط مستقیم با مخاطب های واقعی است. منظور از مخاطب واقعی مردم عادی که در مراکز خرید عبور و مرور دارند، است. نکته مهم تر بحث وفاداری مشتریان با برند شماست که با خرید فالوئر هرز محقق نمی شود.
به عنوان صاحب یک کسب وکار باید نسبت به شیوه های برقراری ارتباط با مخاطب های واقعی و جذب شان به برندتان مطلع باشید. در این مقاله هدف اصلی تحقق این امر مهم است. با این حال به یاد داشته باشید که به منظور جذب مخاطب واقعی باید پشتکار، انگیزه و زمان مناسب را صرف کنید. در غیر این صورت خرید فالوئر راهکار بهتری است. البته راهبرد اخیر نتایج عملی روی کسب وکارتان نخواهد داشت.
تعیین استراتژی یگانه
فعالیت در هر حوزه برندسازی بدون هدف و برنامه ای مشخص به مانند شرط بندی روی مسابقه های ورزشی شبیه است؛ بدون اطمینان از پیروزی و ریسک بالا. فرقی ندارد در ابتدای راه هستید یا قصد تغییر ماهیت فعالیت تان در اینستاگرام را دارید، طراحی یک استراتژی منسجم همه آن چیزی است که شما بدان نیاز دارید. این استراتژی با توصیف وضع فعلی شرکت و تعیین اهداف مدنظر مسیر پیش روی تان را هموار خواهد کرد. همچنین با در نظر داشتن هدف یا اهداف اصلی امکان جذب مخاطب های موردنظر بیش از پیش خواهد بود.
به منظور طراحی یک استراتژی منسجم توصیه من نگاه به رهیاف های اجرایی رقباست. در واقع آگاهی از جو قالب در یک حوزه کمک شایانی به شما در راستای ارائه نسخه ای بهبودیافته آن می کند. پس از بررسی راهکار رقبا با در نظر داشتن مواردی از قبیل هدف واقعی مخاطبان از پیگیری اخبار کسب وکارتان به همراه شناسایی پست های محبوب در آن حوزه می توانید اقدام به بنای استراتژی خاص خود کنید. در این راه بهره گیری از آژانس های مشاوره ای به منظور تولید محتوای باکیفیت تر و همچنین کاربرد هوشمندانه هشتگ ها در راستای جذب مخاطب بیشتر موثر واقع خواهد شد.
انتخاب داستانی برای روایت
فرقی ندارد در کدام کسب وکار فعال هستید، داستان سرایی یکی از راهکارهای بازاریابی و برندسازی کاربردی است که در هر الگوی تجاری به کمک تان خواهد آمد. به طور کلی ویژگی هر داستانی جذب مخاطب و همراه ساختنش در یک فرآیند نسبتا درازمدت تا پایان ماجراست. به همین ترتیب داستان سرایی تاری نیز با هدف همراه سازی مخاطب های موردنظر در یک بازه زمانی مشخص مورد استفاده قرار می گیرد. بهترین راهکار به منظور داستان سرایی در اینستاگرام استفاده از قابلیت استوری و بارگذاری ویدئوهای زنده است. البته از پست های سنتی نیز می توان استفاده کرد. با این حال استفاده از ویژگی استوری که در شبکه های اجتماعی دیگر مانند اسنپ چت نیز قابل دسترسی است، هدف داستان سرایی دنباله دار را بهتر برآورده می کند.
نکته مهم در انتخاب محتوای رسانه ای اکانت رسمی برندتان، پرهیز از اشاره مستقیم به اهداف است. به عنوان مثال اگر قصد نمایش کیفیت مطلوب محصولات تان را دارید، به یک تصویر ساده اکتفا نکنید. پیروی از اکانت رسمی اینستاگرام بهترین راهکار برای فهم اهمیت اشاره غیر مستقیم به اهداف است. اگر سری به این حساب زده باشید، تصاویر و داستان های مختلفی از مردم سراسر جهان در آن بارگذاری می شود.
شاید در نگاه نخست این امر تنها فعالیتی کور در راستای شلوغ ساختن حساب کاربری اینستاگرام باشد. با این حال هنگامی که به اهداف تعیین شده برای این اپ که اشتراک گذاری تصاویر و روایت های مختلف مردم سراسر دنیاست، توجه کنیم، شیوه تیم مدیریتی اینستاگرام بسیار هوشمندانه خواهد بود.
پیگیری مداوم اهداف
اعمال استراتژی یا فرآیند داستان سرایی اگر به صورت مقطعی باشد، نتیجه چندان مطلوبی در پی نخواهد داشت. براساس بررسی موسسه تحقیقاتی تایلویند، بارگذاری روزانه یک پست در حساب های رسمی فرآیند افزایش مخاطب را چهار برابر سریع تر از زمانی که تنها یک پست در هفته ارسال می شود، خواهد کرد.
البته این به معنای ارسال هر ایده به ظاهر جذابی نیست. گاهی اوقات برخی از ایده ها برای ما به عنوان صاحبان یک کسب وکار جذاب به نظر می رسد، با این حال چندان معنایی برای مخاطب های عادی دربر ندارد. برهمین اساس دو راه پیش روی افراد خواهد بود. نخست استفاده از افراد ماهر تحت عنوان آژانس های برندسازی مجازی و دوم تشکیل تیمی متشکل از کارمندان شرکت به منظور بحث پیرامون هر پست پیش از بارگذاری نهایی. به منظور کاهش هزینه های جاری استفاده از راهکار دوم توصیه می شود.
براساس تحقیق اخیر Hootsuite که روی 400 پست مختلف اکانت های مربوط به حوزه کسب وکار صورت گرفته است، اغلب شرکت ها پست های شان را در ساعت های اداری روی فضای مجازی قرار می دهند. این امر از آن روی که اغلب افراد در حین کار سری به حساب های اجتماعی شان می زنند، مناسب به نظر می رسد. با این حال اغلب مردم گشت وگذار در فضای مجازی را به ساعت های پایانی روز موکول می کنند. برهمین اساس توصیه من تقسیم مطالب در ساعت های مختلف روز است. به این ترتیب پست های شما در ساعت های پایانی روز میان خیل عظیمی از مطالب موجود گم نخواهد شد.
نکته مهم دیگری که باید مدنظر داشت، اهمیت انتخاب هوشمندانه کپشن هاست. به طور کلی چند راهکار اصلی برای تهیه کپشنی مناسب وجود دارد. نخست اینکه مقصود خود را در قالب یک پرسش بیان کنید و دوم اکتفا به ذکر چند واژه مهم و کلیدی است. هر دو این راهکارها را برند MEC که در زمینه تهیه لوازم کوهنوردی فعالیت دارد، به خوبی مورد استفاده قرار داده است.
به عنوان مثال در هنگام وقوع خورشیدگرفتگی در آمریکا این برند عکسی از یک سگ کوچک با عینک منتشر کرد و زیر آن استیکر خورشید و عینک را به اشتراک گذاشت. به همین سادگی به طور غیرمستقیم تبلیغ عینک های خود را نیز اعلام کرد. همچنین یکی از آخرین پست های این برند مربوط به مدل های جدید چادر کوهنوردی است که در آن یک دختربچه در حال نصب چادر است.
زیر این پست چنین متنی درج شده است: «آیا من باید تمام کارهای اینجا را انجام دهم؟» چنین پرسش هوشمندانه ای اگرچه به طور مستقیم به تولیدات جدید MEC اشاره ندارد، اما کنجکاوی افراد را برمی انگیزد. به هر حال همه ما چنین تصاویری را دوست داریم و همین علاقه مشترک افراد به جذب مخاطب MEC کمک کرده است.