در حال حاضر تمام افراد فعال در حوزه تبلیغات بازرگانی و تحلیل شبکه های مجازی از حضور چشمگیر دو برند اسنپ چت و اینستاگرام در حوزه شبکه های عکس محور اطلاع دارند. اقبال روز افزون کاربران نسبت به شبکه های عکس محور باعث افزایش اهمیت چنین حوزه ای شده و به تبع آن کوره رقابت میان دو غول موجود را به شدت گرم ساخته است. اگرچه اسنپ چت همچنان طرفداران خود را دارد، با این حال شاید چندان دشوار نباشد که از پیشتازی محسوس اینستاگرام صحبت کنیم. یک دلیل مناسب و البته قابل تأمل، سرنوشت بخش استوری اینستاگرام، که در آگوست سال جاری راه اندازی شد، است. اگرچه این سرویس تقلید مستقیمی از اسنپ چت بود، با این حال استقبال کاربران از این سرویس وزنه را کاملا به نفع اینستاگرام سنگین کرده است.
از آغاز شروع به کار این سرویس جدید اینستاگرام، این برند به طور میانگین افزایش 22درصدی استفاده از Story را شاهد بوده است (نرخ رشد براساس اندازه گیری نرخ ثابت یک هفته پس از راه اندازی سرویس اینستاگرام محاسبه می شود). در سوی دیگر میدان، میزان رشد استفاده از این سرویس برای اسنپ چت تنها 5درصد برآورد می شود.
با توجه به آنچه گفته شد، اینستاگرام بازار موجود را قبضه کرده است. با این حال باید دلایل موجهی پشت موفقیت خیره کننده این برند نهفته باشد. نگاهی به بازار مصرفی که هرکدام از این دو برند برای خود ایجاد کرده اند، کمک شایانی در راستای تحلیل این واقعیت خواهد کرد. به طور خلاصه، اسنپ چت خود را یک مجموعه دوربین محور معرفی کرده است.
این نکته را می توان به نوعی تأکید بر حوزه اختصاصی شبکه های مجازی عکس محور تلقی کرد. این استراتژی به طور مشخص با هدف ایجاد تمایز میان این شرکت و سایر رقبا نظیر فیس بوک و توییتر پیگیری می شود. از سوی دیگر اینستاگرام با تأکید روی یک المان نسبتا تکراری وارد میدان شده است. در واقع این شرکت خود را یک شبکه مجازی معرفی می کند، نه صرفا فعال در حوزه شبکه های عکس محور. همین امر سبب جذب بیشتر مخاطب به سوی این زیرمجموعه فیس بوک شده است. این شیوه رقابتی اگرچه ریسک بالایی دارد، اما به خوبی از سوی مدیران اینستاگرام دنبال می شود.
در ادامه مطلب راهکارهای پیش روی اسنپ چت به منظور دستیابی مجدد به بخشی از بازار از دست رفته اش را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
اولویت فضای باز
نخستین راهکاری که پیش روی اسنپ چت قرار دارد، بازگشایی فضای نسبتا محدود میان کاربرانش است. در واقع پیش فرض اصلی در این شبکه عکس محور، برقراری ارتباط میان افرادی است که یکدیگر را می شناسند و ترجیحا در این شبکه عضویت هم دارند. بر این اساس پیوند میان کاربر و اسنپ چت نه به طور ناگهانی، بلکه در جریان یک فرآیند شکل می گیرد. همین نکته نقطه ضعفی است که اینستاگرام با تأکید بر آن مزیت مناسبی برای خود فراهم کرده است. در واقع در این شبکه دسترسی به ویدئو و عکس های سایر کاربران، تنها در صورتی که کاربر آن را خصوصی نکرده باشد، آزاد است. همچنین در این شبکه و توییتر نیازی به ثبت نام به منظور دسترسی به حساب کاربری سایر افراد نیست.
خبر خوب برای طرفداران فضای بازتر در اسنپ چت تغییراتی است که این برند در آپدیت های اخیرش آن را دنبال کرده است. بر این اساس امکان بارگذاری لینک سایت روی پروفایل که مدت هاست در اینستاگرام و سایر شبکه های مشابه امکان پذیر شده، در دسترس قرار گرفته است. این نکته برای بخش Story نیز دنبال می شود. در اینجاست که اسنپ چت از اینستاگرام جلو خواهد زد. براساس آپدیت جدید، امکان افزودن لینک به Story برای تمام کاربران فراهم شده است. این در حالی است که اینستاگرام چنین امکانی را تنها در خصوص حساب های تأیید شده دارد.
با همه مزیتی که گشایش جدید اسنپ چت به همراه خواهد داشت، نکته مهم، توجه به راه درازی است که این برند پیش رو دارد. در واقع این برند نیاز به ارتباط، توجه و علاقه بیشتر به کاربران خود خواهد داشت. در این میان توجه ویژه به حساب های افراد سرشناس از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
به عنوان مثال اسنپ چت با ارائه بخش پیشرفته ویرایش عکس، بدون شک توانایی جذب مخاطب بیشتری را خواهد داشت. به عبارت دیگر، هرچقدر امکان ویرایش بیشتری به مخاطب بدهیم، عکاس های حرفه ای بیشتری را جذب می کنیم. این امر دقیقا مانند احداث یک باغچه بزرگ به منظور کشت سبزی بیشتر است.
بازنگری در رابط کاربری و تجربه اولیه مخاطب
عملکرد ضعیف در حوزه جست وجوی درون شبکه ای محتوا، یکی دیگر از مشکلات عمده اسنپ چت محسوب می شود. در حال حاضر امکان جست وجوی کاربران دیگر از درون اپ وجود ندارد. اگر کاربر حرفه ای اینستاگرام یا حتی فیس بوک باشید، چنین نکته ای شما را به شدت متعجب خواهد کرد. این دقیقا همان مشکلی است که اینستاگرام را تبدیل به بهشت بسیاری از فرارویان زندان اسنپ چت کرده است.
این برند از زمان معرفی اپ خود به طور کامل، بر رسانه های دیگر به منظور جذب مخاطب و کاربر جدید متکی بوده است. چنین نکته ای تا زمانی که اسنپ چت تنها شبکه اجتماعی عکس محور بود، مشکل چندانی نداشت. با این حال ورود اینستاگرام و تأکیدش بر اغلب نقطه ضعف های اسنپ چت چالش پیچیده ای را به دنبال داشته است.
تنها ارهکار پیش روی اسنپ چت به منظور رهایی از این بحران، ساده سازی تجربه کاربری مخاطب است. به عبارت دیگر، زمان آن رسیده که دیوار برلین فروریخته شود. به عنوان مثال ناپدید شدن تصاویر ارسالی برای دوستان، فیلترهای تکراری و اندک و همچنین باگ های موجود در زمینه بارگذاری ویدئو از مشکلات عمده نیازمند رسیدگی محسوب می شود. بسیاری از افراد ترجیح می دهند به جای اطلاع از وضعیت ورزشگاه نیوکمپ به هنگام تمرینات تیم بارسلونا مستقیما به حساب های وابسته به این باشگاه یا رسانه های اسپانیایی متصل شوند. چنین اعلام های عجیب وغریبی تنها کاربران را دلسرد و به سوی اینستاگرام سوق خواهد داد.
اهمیت توجه به تبلیغات
اگر اسنپ چت قصد ادامه حیات در کسب وکار شبکه های مجازی را دارد، بدون شک باید فکری به حال سیستم تبلیغات کهنه و منسوخش کند. به جای توضیح ویژگی های این سیستم تاریخ مصرف گذشته بهتر است نگاهی کوتاه به فرآیند تبلیغاتی فیس بوک و فرزند خوانده اش، اینستاگرام بیندازیم. تبلیغات هوشمند مطابق با علاقه کاربر مزیت اصلی دو برند نام برده در مقایسه با سایر رقباست. بر این اساس اسنپ چت نیازمند راه اندازی بخش ویژه ای به منظور تحلیل سلیقه کلی هر دسته از کاربرانش است. به این ترتیب تبلیغات در در این شبکه عکس محور تا حدودی متحول خواهد شد. البته نباید انتظار استقبال آنی کاربران و بازگشت مهاجران قدیمی ساکن در اینستاگرام را داشت. با این حال این راهی است که باید پیموده شود تا از ضررهای آتی جلوگیری به عمل آید.
نکته مهم، توجه به اصلاح ساختارها بدون درنظر گرفتن پیامدهای کوتاه مدت شان است. اصلاح فرآیند تبلیغاتی اگرچه در کوتاه مدت تأثیر چندان مشهودی روی آمار کاربران نخواهد داشت، برخلاف فضای بازتر برای جست وجوی تصاویر و رابطه کاربری بهتر، اما در چشم اندازی وسیع تر امکان رقابت تنگاتنگ تری را با اینستاگرام فراهم خواهد کرد.
به عبارت ساده، سرمایه گذاران در حوزه تبلیغات باید مطمئن شوند که سرمایه گذاری در این اپ برای آنها سود نهایی به ارمغان خواهد آورد. تا زمانی که اینستاگرام و فیس بوک امکانات تبلیغاتی پیشرفته تری را در اختیار کاربران قرار می دهند، سیاست اسنپ چت به جای جذب کاربر روی حفظ کاربر باقی خواهد ماند.
به عنوان نکته پایانی باید یادآور شد که نوآوری، نقشی اساسی در کسب موفقیت در بازارهای نوین تکنولوژی دارد؛ کاری که فیس بوک و اینستاگرام به خوبی از عهده اش بر آمده اند. با این حال اگر هم نوآوری دور از دسترس به نظر می رسد، حداقل باید در زمینه اقتباس از رقبا اندکی خلاقیت به خرج داد. سیستم Story اینستاگرام اگرچه تقلیدی از از اسنپ چت بود، اما این تقلید اصولی و با اندکی دخل و تصرف در نمونه اصل صورت پذیرفت.