جنرال الکتریک (GE) یک شرکت چند ملیتی آمریکایی است که در زمینه ها ی مختلفی از قبیل امور سرمایه گذاری، انرژی، زیرساخت فناوری و امور مالی صنعتی فعالیت دارد. دفتر مرکزی این شرکت در فیرفیلد واقع در کانکتیکات قرار دارد. این شرکت به گزارش مجله فورچون یکی از تاثیرگذارترین موسسه های فعال در زمینه تجارت بین المللی محسوب می شود. از زمان تاسیس آن در 1892 این برند تحولات زیادی را به خود دیده است. ایده اولیه آن توسط مخترع مشهور توماس ادیسون پایه گذاری شد.
بر این اساس ادیسون در 1878 شرکت لامپ ها ی الکتریکی ادیسون را تاسیس کرد. پس از این در سال 1892 ادیسون با همکاری توماس ها ستون شرکت جنرال الکتریک را به منظور توسعه کسب وکارشان پایه گذاری کردند. این خلاصه ا ی از چگونگی شکل گیری این غول تجارت مدرن است. با این حال پیچیدگی ها ی بیشتری پشت استارتاپ GE وجود دارد.
سده نوزده برای جنرال الکتریک با تولید کامپیوتر معنا پیدا کرده است. در نیمه دوم این قرن تولید مدل ها ی پرطرفداری از قبیل GE 200، GE 400، GE 600 و GE 4010، GE4020 و در نها یت GE 4060 نام این شرکت را بر سر زبان ها انداخت. با این حال به رغم تمام خلاقیت و نوآوری که این مجموعه در تولید محصولاتش به خرج می داد، محدودیت ها ی کامپیوترها در دهه 70 میلادی اجازه توسعه آنچنانی به مدل ها ی جنرال الکتریک را نداد. در پایان دهه 70 بود که جرقه ها ی ورود کامپیوترها ی شخصی به شکل تقریبا مدرن زده شده بود.
بر همین اساس GE طرح بخش سرویس اطلاعات جنرال الکتریک (GEIS) را راه ا ندازی کرد. دهه 90 با تغییرات نسبتا عمد ه ای در کسب وکار این شرکت همراه بود. بر این اساس جنرال الکتریک اقدام به تاسیس شرکت ها ی زیرمجموعه در بسیاری از کسب وکارها از جمله انیمیشن کرد. همچنین همکاری گسترده با شبکه تلویزیونی NBC در همین سال ها کلید خورد.
آغاز قرن 21 پای GE را به صنعت انرژی ها ی پاک باز کرد. هما ن طور که در مورد برند IKEA نیز اشاره شد، ورود به حوزه انرژی ها ی پاک یکی از پرطرفدارترین ایده ها ی دهه نخست سده حاضر بوده است. با این حال تفاوت GE با IKEA در هدف هرکدام از آنها ست. غول لوازم خانگی سوئدی به منظور کسب ایده نوین در عرصه تبلیغات به سوی طرح کسب وکار سبز رفت. در عین حال جنرال الکتریک به منظور کسب سود از این صنعت وارد صحنه شد. در همین راستا و به منظور انجام مطالعات بسیار در زمینه چگونگی توسعه نیروگاه ها ی بادی GE در سال 2004 اقدام به خرید 80 درصد از سها م دانشگاه یونیورسال پیکچرز کرد.
نکته مهمی که نظرم را در مورد جنرال الکتریک به خود جلب کرد، ایده جالب این غول آمریکایی در مورد استفاده از مها جران است. در این راستا تعداد زیادی از کارمندان خط تولید GE را مها جران کشورها ی مختلف تشکیل می دهد. در این میان سهم مها جران مکزیکی و کشورها ی حوزه دریای کارائیب بیشتر از سایر کشورها است. این ایده هوشمندانه اگرچه با مخالفت بسیاری از اتحادیه ها ی کارگری آمریکا مواجه شد، با این حال در رسانه ها ی مختلف موجی از حمایت را به همراه داشت. بیانیه ها ی گروه ها ی حفاظت از حقوق مردم و حقوق بشر به خوبی نشان دهنده موفقیت این برند در استفاده مناسب از ایده کارگران مها جر بوده است.
در سال ها ی اخیر رقابت تنگاتنگ جنرال الکتریک با بخش صنایع سنگین میتسوبیشی و زیمنس باعث ایجاد تغییراتی در استراتژی ها ی هر سه این شرکت ها شده است. از آنجا که هدف هر سه این شرکت ها تسخیر بازار آمریکا است و آن را در سر دارند، رقابت ها ی آنها در ارائه پیشنها د همکاری با بخش ها ی دولتی بیشترین تاثیر رقابت در عصر مدرن را نشان می دهد. تازه ترین ایده GE منجر به ورود نمونه ها ی خانگی لامپ ها ی LED به خانه ها ی سراسر دنیا شده است.
بخش پایانی این ایده را باید به شعار مشهور جنرال الکتریک اختصاص دهیم: ارزش ها همه چیز است. این جمله کوتاه در عین حال که برداشت ها ی متفاوتی را در ذهن افراد ایجاد می کند، از سادگی جالبی نیز بهره مند است. بر این اساس آنچه به کسب وکار یک شرکت اعتبار می دهد، نحوه ارزش آفرینی است.
ارزش آفرینی فرآیندی طولانی است که در خلال آن باید محصولات تولیدی را به نوعی با یک مفهوم مداوم مانند کیفیت، قیمت مناسب، احترام به مصرف کننده یا هر چیز دیگری ترکیب سازید. اغلب برندها ی مشهور مانند آئودی، نایک و اپل به خوبی این فرآیند را انجام داده ا ند. به همین دلیل است که هنگام صحبت از محصولی عام مانند لوازم ورزشی یا الکترونیکی اسامی مانند نایک و مایکروسافت به ذهن همه ما می آیند.
پرسش ها یی برای پیشرفت
-ارزش آفرینی آن گونه که در تئوری های مدرن کارآفرینی مورد تاکید قرار گرفته است، از جایگاه مفهومی در برندسازی برخوردار است. پرسش اصلی در ایده حاضر به این ترتیب خواهد بود: ارزش اساسی که برندتان بر آن استوار شده به چه صورت است؟ اگر هنوز ارزش خاصی را مدنظر قرار نداده اید، بهتر است سریع تر اقدام کنید. آنچه بحران هویت برندها نامیده می شود به طور عمده از همین مرحله شروع خواهد شد.