بازی پیگیری بدیهی (Trivial Pursuit) نام یک بازی تخته ای است که در دسامبر سال 1979 توسط کریس هانی و اسکات ابوت به اهالی ایالت کبک کانادا معرفی شد. این هشتمین بازی ای بود که توسط این دو نفر معرفی شده بود. پیش از این سایر بازی های تخته ای این گروه کوچک با استقبال چندانی مواجه نشده و برند کوچک شان تا آستانه ورشکستگی پیش رفته بود.
«فشارهای مالی خلاقیت را تقویت می کند.» این ضرب المثل قدیمی در مورد کریس و اسکات صادق است. در واقع همان طور که اشاره شد، در آغاز راه این تیم با مشکلات مالی فراوان مواجه بود. به منظور افزایش جذابیت بازی جدید، از سبک نوینی استفاده شد. این سبک جایگزینی شیوه تاس های معمولی با یک مدل تاس هشت ضلعی جدید و برگه های سوال بود. در طراحی پرسش ها از حوادث روز و ماجرای جذاب برای همه سنین استفاده شد.
حاصل این تلاش گردآوری کامل ترین نسخه سوالاتی بود که تا آن زمان در یک بازی تخته ای به کار رفته بود. همچنین صفحه بازی نیز تغییراتی را به نسبت نمونه های کلاسیک داشت. به عبارت دقیق، صفحه بازی به شش قسمت تقسیم شده بود و هر بازیکن کنترل یکی از این بخش ها را بر عهده داشت.
پس از تهیه طرح اولیه بازی حال نوبت به گردآوری سرمایه موردنیاز به منظور تولید انبوه بازی بود. شکست مالی اخیری که این تیم تجربه کرد باعث شروع فرآیند یافتن سرمایه گذار شد. در همین راستا و با کمک دوستان نزدیک کریس، حدود 40 هزار دلار سرمایه اولیه جمع آوری شد. در مصاحبه ای که پس از کسب موفقیت این بازی با ابوت انجام شد، وی از ترسی که در ابتدا در مورد شکست پروژه جدید و بدهی 40 دلاری داشت، صحبت کرد.
آنچه در اینجا می توان از این تیم دونفره آموخت، شجاعت در پیشبرد اهداف است. اگر نگاهی دقیق به وضعیت آنها بیندازیم، 150هزار دلار بدهی به علاوه 40 هزار دلار قرض مجدد که در صورت شکست به بدهی قبلی اضافه می شد، هر کارآفرینی را برای اجرای طرح های خود با ترس و عدم اطمینان مواجه خواهد کرد. گام بعدی، انتخاب شیوه مناسب برای بازاریابی بود. در این مرحله تبلیغات کم هزینه در نشریات توجه اسکات را به خود جلب کرد.
با این حال دوراهی سختی در مورد انتخاب نشریه های مناسب پیش رو بود؛ از یکسو همکاری با نشریه های محلی و کمتر شناخته شده هزینه اندکی را در پی داشت و از سوی دیگر، با صرف هزینه های بیشتر امکان همکاری با روزنامه های محبوب و در نتیجه جلب مشتری بیشتر وجود داشت. در عین ناباوری و با توجه به شرایط نامطلوب مالی، این تیم همکاری با روزنامه های مشهور را انتخاب کرد. به این ترتیب 30 هزار دلار صرف همکاری با روزنامه های مختلف شد.
در مرحله اول 1100 بازی تولید شد که هزینه ساخت آنها 75 دلار بود و کریس تصمیم گرفت آنها را تنها با 15 دلار سود به فروشندگان بفروشد. این مقدار سود باتوجه به عرف آن مقطع یک ریسک بزرگ محسوب می شد. در صورتی که 1100 بازی تولید شده به طور کامل به فروش نمی رسید، ضرر سنگینی متوجه کریس و اسکات می شد.
مخاطب تبلیغات بازی های کودکانه معمولا بچه ها هستند. در مورد بازی پیگیری بدیهی نیز همین ماجرا صادق است. با این حال به جای کودکان برند مشهور Selchow and Righter به این آگهی کریس و اسکات توجه کرد. Selchow and Righter نام یکی از مشهورترین شرکت های تولید اسباب بازی در قرن 19 و 20 است.
در سال 1982 این شرکت تصمیم گرفت برای قدردانی از مشتریانی که سابقه پنج سال خرید از محصولات شان را دارند، بازی پیگیری بدیهی را به آنها هدیه دهد. این امر به معنای فروش تمامی بازی های تیم کوچک کریس و اسکات بود، البته این همکاری در سال 1983 دوباره تکرار شد و اینبار چهار برابر محصولات قبلی توسطSelchow and Righter خریداری شد.
روند همکاری این دو شرکت باعث شد بازی پیگیری بدیهی در سال 1984 به فروش بالغ بر 100 میلیون نسخه دست یابد، همچنین در همین سال سود برند شخصی کریس و اسکات به یک میلیارد دلار رسید. امروزه این برند بازی خود را به 18 زبان مختلف ترجمه کرده و به مشتریان با سابقه خود برگه های پرسش اختصاصی که شامل نام و نام خانوادگی آنها به عنوان پاسخ است، هدیه می دهد.
پرسش هایی برای پیشرفت
- آیا راهی وجود دارد که کسب وکار خود را از طریق همکاری با یک برند معتبرتر رونق دهید؟ داستان کریس و اسکات بر این نکته تاکید دارد و در صورت یافتن یک شریک تجاری مناسب، تا حد زیادی موفقیت شما تضمین خواهد شد.