تبیین نقش اقتصاد مقاومتی در صنعت بیمه در گفت وگو با مدیر عامل بیمه دانا / معنای اقتصاد مقاومتی، شکوفایی اقتصادی و رفاه عمومی است

نایب رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل بیمه دانا گفت که اقتصاد مقاومتی هرگز به  معنای ریاضت نبوده، بلکه می تواند و  باید به کارآفرینی  بینجامد؛ کارآفرینی ای که معنای حقیقی آن شکوفایی اقتصادی و رفاه عمومی ا ست.

به گزارش روابط عمومی بیمه دانا، بیژن صادق در گفت وگویی به تبیین ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی در صنعت بیمه پرداخت و گفت: اقتصاد مقاومتی چیزی جز کاستن مداوم وابستگی ها و ماندن بر مزایای تولید در داخل نبوده و  بنای آن بی شک  باید بر خواست و اراده ملی گذاشته شود که همانا رسیدن به خوداتکایی  است و تنها در این صورت است که نقاط خستگی و تهدید در شرایط بغرنج کنونی درک  خواهند شد و با حصول چنین درکی می توان امیدوارانه و با تدبیر به این اندیشید که چگونه  باید از تمامی تهدیدها فرصت ساخت و باوری همگانی در مردم برانگیخت.

متن کامل گفت وگو با نایب رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل بیمه دانا در زیر آمده است.

استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های داخلی در صنعت بیمه می تواند یکی از ابزارهای اقتصاد مقاومتی باشد. با توجه به اهمیت نقش صنعت بیمه در کنار بخش های دوگانه بانک، بورس و بیمه، برآورد جنابعالی از اقتصاد مقاومتی چیست؟

پیش از پاسخ  دادن به این پرسش باید تأکید کنم که استفاده از ظرفیت ها و توان های داخلی، گذشته از بودن در شرایط اقتصاد مقاومتی، یا گذشته از ابزاری برای اقتصاد مقاومتی بودن، خود یک اصل انکارناپذیر است. اصلی که  باید اساس هر سازمانی باشد که با فعالیت های اقتصادی درگیر بوده و برای تداوم آن فعالیت ها در یک جامعه و جغرافیا می کوشد، چراکه یک نهاد اقتصادی تا از تمامی ظرفیت ها و توان های آن اجتماع و گستره جغرافیایی که در آن فعالیت  می کند استفاده  نکند، هیچ تداومی را نمی تواند برای خود متصور باشد. رهبر معظم انقلاب نخستین بار  «اقتصاد مقاومتی» را در دیدار شهریورماه سال 89 خود با کارآفرینان به کار برده و آن را با کارآفرینی برابر  گرفته و فرمودند:

« فشار اقتصادی دشمن و آماد گی کشور برای جهش، دو عاملی ا ست که روزبه  روز نیاز ما را به کارآفرینی بیشتر و بیشتر کرده و خواهدکرد.» حال در همین راستاست که می توان به تعریف های بسط  داده  شده برای حوزه های مختلف رسید.

به تعبیر من اقتصاد مقاومتی چیزی جز کاستن مدام وابستگی ها و ماندن بر مزایای تولید در داخل نبوده و  بنای آن بی شک  باید بر خواست و اراده ای ملی گذاشته شود که همانا رسیدن به خوداتکایی  ا ست و تنها در این صورت است که نقاط خستگی و تهدید در شرایط بغرنج کنونی درک  خواهند شد و آنگاه است که با حصول چنین درکی می توان امیدوارانه و با تدبیر به این اندیشید که چگونه  باید از تمامی تهدیدها فرصت ساخت و باوری همگانی در مردم برانگیخت، باوری که خواه یا ناخواه آنها را به مشارکت در این مقاومت وا داشته و با اعمال مدیریت هایی مدبرانه در تمامی سطوح به این مفهوم مهم نزدیک  شد و در هرگام این نزدیک  شدن خود و مردم را متوجه این مهم کرد که چنین مقاومتی هرگز به  معنای ریاضت نبوده که هیچ، بلکه می تواند و  باید به کارآفرینی  بینجامد؛ کارآفرینی ای که روی دیگر آن، یا به واقع باید گفت معنای حقیقی آن همانا شکوفایی اقتصادی و رفاه عمومی  است.

البته با تدقیق در ارکان این نگرش اقتصادی می توان به نکات مهم تری پی  برد و با اتکا به این نکات به مجموعه ای از راهکارهای قابل بسط در صنعت بیمه رسید. مهم ترین رکن چنین اقتصادی همانطور که از معنای لغوی آن برمی آید مقاوم  بودن آن است؛ مقاومتی که بتواند رویاروی تمامی توطئه ها ایستادگی کرده و به استحکام کشور بینجامد.

و همچنین بهره  بردن از تمامی ظرفیت های دولت و ملت نیز دیگر رکن بسیار بسیار مهمی  است که عطف آن بی شک اتکا به اصل 44 است، اصلی که بارها و بارها بر آن تأکید شده و همه ما  باید تمام اهتمام خود را در تحقق آن به  کار ببندیم و به  سمتی برویم که تکیه اصلی بر بدنه مردم باشد و هرچه قدرتمندتر کردن بخش خصوصی  (البته من این موضوع را در ادامه و در ارتباط با شرکت های بیمه تشریح خواهم کرد). البته حمایت از تولید ملی و مدیریت مصرف را هم باید به عنوان دیگر ارکان مهم چنین اقتصادی برشمرد.

در آخر اما باید اضافه کنم که گذشته از عناوین ـ چراکه تا به حال بارها با عبارت اقتصاد تهاجمی نیز روبه رو  بوده ایم ـ اصل برای همه ما در تمامی حوزها یک چیز بوده و آن، همانطور که پیشتر هم اشاره  شد اقتصادی  است که در شرایط فشار و تحریم و از همه مهم تر دشمنی ها و کارشکنی های خارجی بتواند تضمین کننده رشد و شکوفایی باشد و رفاه عموم مردم را در پی  داشته  باشد، و به  معنای اخص کلمه مردمی باشد و پویا.

بدون شک امنیت یکی از مهم ترین پایه های اساسی در توسعه اقتصادی است که این امر در ارتباط مستقیم با صنعت بیمه و مدیریت ریسک است. شما به عنوان یکی از ارکان این صنعت چه راهکارها و اقداماتی را در زمینه تحقق اقتصاد مقاومتی انجام داده اید تا این امر جنبه کاربردی و عملیاتی پیدا کرده، دچار شعارزدگی نشود؟

به  نظر من این مفهوم اساسی نمی تواند شعارزده باشد که به  واقع کشور در مسیر رشد و تحولاتی تاریخی  است و حرکت ما حرکتی سازنده و رو به جلو است، حرکتی که می کوشد به تمامی مفاهیم گفته شده جامه   عمل  بپوشد. پس ترجیح من این است که ابتدا پیش از برشمردن اقدامات چندساله گذشته این شرکت که بنده افتخار خدمتگزاری در آن را داشته ام به این مهم بپردازم که اساساً صنعت بیمه در این راستا می تواند دست به چه اقدامات سازنده ای بزند.

همانطور که همه ما می دانیم متأسفانه فرهنگ بیمه هنوز آنچنان که باید در جامعه ایرانی جا نیفتاده و خودش را با زند گی روزمره مردم درگیر نکرده است، یا به تعبیر دیگر می توان به همان گزاره همیشه رسید و باز تکرار  کرد که متأسفانه ما مردمی به شدت خطرپذیریم و این خطرپذیری در لایه های مختلفی بروز  پیدا می کند و بعضاً آسیب های جدی و خسارات جبران ناپذیری را هم به  بار  می آورد؛ من نمی خواهم تکرار مکررات کرده  باشم اما به  هر ترتیب نمی شود از کنار همین حوادث اخیر و از همه مهم تر از حادثه تلخ پلاسکو به راحتی گذشت؛ پس در نتیجه به گمان من اصلی ترین اقدام این صنعت بی شک باید همچنان معطوف به فرهنگ سازی در لایه های مختلف اجتماعی بوده و با به کارگیری شیوه های نو بکوشد که گونه های مختلف بیمه، و مزایای هر یک از آنها را برای تمامی آحاد جامعه بازتعریف کند.

این گام اول است، و در سال های گذشته شاهد تحولات چشمگیری بوده ایم و این امید می رود که این روند به همین ترتیب رو به رشد باشد و ضریب نفوذ بیمه در جامعه همیشه خطی صعودی داشته  باشد. برای تکمیل این موضوع می توان مثالی زد، همانطور که پیش تر گفته  شد یکی از مهم ترین رکن های برشمرده حمایت از تولید داخلی و راه اندازی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط است، حال راه اندازان این واحدها نیز برآمده از همین فرهنگ اند و شاید بسیاری از آنها همچنان بر اهمیت بیمه واقف  نبوده و نیروهای انسانی، و همچنین ابزار و فضای کار خود را بیمه  نکنند؛ حال صنعت بیمه باید در برابر آنها مسئول باشد و پیش از هرچیز این برایش اهمیت  داشته  باشد که در کنار مردم ایستاده و آنها را نسبت به اهمیت مقوله بیمه  بودن متوجه  کند و پیشگیرانه تمامی راه های مقابله با خطرات احتمالی را به آنها گوشزد کند.

به نظر من صنعت بیمه آنجایی می تواند بیشترین خدمت را به تحقق چنین اقتصادی به انجام  برساند که گذشته از واحدهای صنعتی و صنعت گران بزرگ در کنار تمامی آحاد جامعه بایستد و خود را در برابر انتقال مفاهیم بیمه به آنها مسئول بداند و تا پایان مدت بیمه نامه ها در کنار بیمه گزاران خود باقی  بماند و از هر تلاشی برای کاستن خسارت های محتمل فروگذار نباشد.

حال در همین راستاست که اگر به عملکرد شرکت بیمه دانا در چند سال گذشته نگاه  کنید خواهید دید که اصل برای ما به  اجرا  درآوردن حداکثری این مفاهیم بوده و گذشته از آن تمام آنچه در توان داشته ایم را به  کار بسته ایم که در برابر محیط زیست و جامعه ای که محل فعالیت ماست مسئولیت پذیر بوده  باشیم و در دل بحران ها دستاوردهای بزرگی را رقم  بزنیم.

همچنین می توانید نگاهی  داشته  باشید به آمارها و تلاش همکاران و نمایندگان ما برای تحت پوشش قرار دادن حداکثری واحدهای خدماتی و تولیدی، و اقداماتی که برای نزدیک  کردن آنها به استانداردهای ایمنی و سلامت فضای تولید و کسب و کار داشته ایم. یکی دیگر از مهم ترین اقدامات چند ساله این شرکت در راستا ی تحقق توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت مردمی، توسعه ساختارمند و هدایت شده شبکه فروش بوده، تا جایی که همین تغییر خود را در ساختار کلی شرکت نیز نشان  داده و توسعه شبکه فروش براساس معاونتی با همین عنوان تبدیل  شد.

همچنین در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روان سازی نظام توزیع و قیمت گذاری، و به تبع آن روزآمدسازی شیوه های نظارت بر بازار، در این چندساله تمام تلاش خود را برای واحد کردن و تقویت  بخشیدن به حساب های داخلی شرکت به  انجام  رسانده و دستاوردهای قابل توجهی داشته ایم.

توسعه پایگاه اطلاع رسانی الکترونیک و به کارگیری روش های نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تسهیل در خدمات رسانی و هرچه کارآمدتر  شدن نظام قیمت گذاری ها، صدور بیمه نامه ها و پرداخت خسارت ها هم در همین راستا بوده است و به گونه ای شگفت انگیز موجب افزایش بهره وری در حوزه بازده سرمایه گذاری، منابع انسانی و رضایت مشتریان شده است.

یکی از راهکارهای مطروحه توسط بیمه ها بحث بیمه های اتکایی است. ابتدا اقدامات صورت گرفته در این زمینه، چیستی و چگونگی آن را تشریح کرده و سپس آن را در اقتصاد به خصوص رشد اقتصادی در اقتصاد مقاومتی بیان کنید؟

در بند بیست و دوم سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی این گونه آمده که دولت مکلف است برای تحقق سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی با هماهنگ سازی و بسیج همه امکانات کشور اقداماتی را معمول  دارد که یکی از آنها رصد برنامه های تحریم و افزایش هزینه برای دشمن است، همچنین بر مدیریت مخاطرات اقتصادی از راه تهیه طرح های واکنش هوشمند، فعال، سریع و بهنگام در برابر مخاطرات و اختلال های داخلی و خارجی نیز به شدت تأکید  شده  است؛ حال در همین راستا علاوه بر تشکیل کلوپ های بیمه ای و حساب های اتکایی ویژه تحریم، شرکت های بیمه ای مستقیم یا اتکایی جدیدی نیز ایجاد  شد و تمام تلاش بر این بود که ریسک ها تا جای ممکن میان شرکت های بیمه توزیع  شود، که شد؛ اما متأسفانه همانطور که همه می دانیم یکی از مهم ترین مفاهیم تثبیت  شده در علم بیمه نگه  نداشتن ریسک های بزرگ در داخل کشور است و همه ما امیدواریم با تغییر شرایط بتوانیم تا جای ممکن این خطرات را از کشور خارج  کنیم. اما مهم این است که صنعت بیمه نشان داد که در بدترین شرایط تحریم با اتکا به سابقه دیرین و توان فنی و کارشناسی اش، بدون دادن هزینه های گزاف، شرایط بسیار دشوار تحریم را از سر بگذراند و آینده پیش رو قطعاً مسیر سهل تری  است.

 افزایش ثبات مالی، جانشینی برای برنامه های تامین اجتماعی دولت، تجهیز پس اندازها و کاهش خسارت چهار محور اصلی تأمین رشد اقتصادی از کانال بیمه است. نقش های چهار گانه بیمه در تحقق اقتصاد مقاومتی را چگونه ارزیابی می کنید؟

ثبات مالی و رشد متوازن و دائمی، به هرچه قوی تر شدن و بزرگ تر شدن شرکت ها خواهد انجامید و این توانمندی و بزرگی تأثیر مستقیمی در تمامی سطوح فعالیت ها و خدمات  شرکت ها خواهد گذاشت، و این دقیقا همان موضوعی ا ست که دنباله آن را با دقیق شدن در افزایش پرتفو و حجم خسارات پرداختی بیمه دانا در چندسال گذشته و تأثیر آن در روند خدمات دهی و پاسخگویی به بیمه گزاران به خوبی خواهید  دید.

تجهیز پس اندازها نیز اگر به سمتی برود که امکان های بیشتری برای سرمایه گذاری در اختیار شرکت های بیمه قرار داده و مجوز حضور آنها در حوزه های مختلف فراهم  شود پس در آمدهای بسیار قابل توجهی را در  پی خواهد داشت و شرکت ها را چنان توانگر خواهد کرد که دیگر نه تنها دربرابر پرداخت خسارت ها و بهبود خدمات رسانی مشکل نخواهند  داشت که خود این توانگری می تواند به تحقق آرمان های چنین اقتصادی کمک های شایسته ای کند.

درمورد کاهش خسارت ها اما پیشتر نیز توضیح مختصری داده  شد، به همان میزان که شرکت های بیمه خود را درکنار بیمه گزاران قرار داده و خود را مشاوران بیمه گزاران خود بدانند و در به  استاندارد رساندن فضاهای کاری آنها و سلامت شان بکوشند نه تنها مسئولیت اجتماعی خود را به  انجام  رسانده اند که حجم قابل  توجهی از خسارات را هم خواهند کاست.

اما جانشینی شرکت های بیمه به جای برنامه های تامین اجتماعی دولت سر حرفی را باز  می کند که تقلای بی پایان سال های  سال بخش خصوصی کشور برای انحصارزدایی از بیمه های پایه است؛ ما چه بخواهیم چه نه، باید بپذیریم که عمده برنامه های تامین اجتماعی دولت ها ناکارآمدند و دولت باید بپذیرد که چاره ای جز واگذاری این برنامه ها به شرکت های خصوصی ندارد؛ برای تثبیت این موضوع کافی  است نگاهی  داشته  باشید به سابقه 42 ساله  و دستاوردهای بیمه دانا در زمینه بیمه ها ی تکمیلی درمان، نگاهی  داشته  باشید به تمام این بیست  و  چندساله ای که این شرکت، بیمه پایه وزارت نیرو را بر عهده  داشته و کارآمدی خود را در ارائه بهترین خدمات تثبیت  کرده  است و وزارت نیرو را به مشتریان راضی بیمه دانا تبدیل کرده است.

به صراحت می  توان گفت صنعت بیمه کشور توان این را دارد که با دریافت مبالغی بسیار کمتر از سهم 30 درصدی کارکنان بخش خصوصی کشور، خدماتی به مراتب بهتر و حرفه ای تر، هم در حوزه درمان و هم در حوزه بازنشستگی ارائه دهد.

 احساس  می کنم این مهم نیازمند عزم و اراده ای ملی  است و دولت باید هرچه زودتر عمده این برنامه ها را به شرکت های خصوصی واگذار کند و این دقیقا همان جایی  است که پیشتر گفته  بودم به آن باز خواهم  گشت و مسئله مهم در این زمینه دقیقا اینجاست که شرکت های بیمه به  هیچ  وجه برای عهده دار شدن این برنامه ها نیازمند توان بخشی نیستند، چراکه به  واقع می توان  گفت سال ها  فعالیت این شرکت ها در جامعه، آنها را توانمند  کرده و همه ما به خوبی و روشنی می دانیم که شرکت های بیمه هر آیینه آماده عهده دار  شدن این برنامه ها هستند.

بهتر است صحبت هایم را با همین موضوع به  پایان  برسانم که این مقوله نه تنها مقوله ای غیر واقع و منطقی نیست که به صراحت باید اعتراف کرد تحقق چنین موضوعی همانا برداشتن گامی استوار و سازنده در  راستا ی رسیدن به اقتصاد مقاومتی و بیشتر  کردن سهم بخش خصوصی و مردم خواهد بود.