معمولا پس از بروز برخی اتفاقات ناگوار مانند رسواییها و زد و بندهای مالی و... در بازار سهام اطمینان سرمایهگذاران به پایینترین حد خود میرسد. حتی برخی از سرمایهگذاران به این میاندیشند که آیا سرمایهگذاری در سهام ارزش این همه دردسر را دارد؟ در همین حال داشتن دیدگاهی واقعگرایانه از بازار سهام بسیار مهم است. معمولا صرفنظر از مشکلات، چندین افسانه در مورد بازارهای سهام وجود دارد که پنج مورد از آنها را بررسی میکنیم:
1- سرمایهگذاری در بازار سهام دقیقا مانند قمارکردن است!
در واقع این موضوع علتی است که بسیاری از مردم را از حضور در بازار سهام منصرف میکند. برای درک اینکه چرا سرمایهگذاری در سهام ذاتا و اساسا با قمار کردن متفاوت است باید به معنا و مفهوم خرید سهام اشاره کنیم. یک سهم از سهام عادی یا معمولی شرکت به معنای مالکیت در یک شرکت است. در واقع صاحب سهم بر داراییها نیز مانند بخشی از سود ایجاد شده شرکت ادعا دارد. اغلب سهامداران به سهام بهعنوان عامل دادوستد مینگرند و فراموش میکنند که سهام در واقع نشانگر مالکیت بخشی از شرکت است.
در بازار سهام سرمایهگذاران دائما در حال ارزیابی سود باقیمانده برای سهامداران هستند و به همین دلیل قیمت سهام نوسان میکند. چشمانداز و دورنمای شرایط کسبوکار همیشه در حال تغییر است و بنابراین درآمد و عایدی آتی شرکت نیز تغییر خواهد کرد. ارزیابی ارزش شرکتها کار سادهای نیست. متغیرهای بسیار زیادی دخیل هستند که نشان میدهند تغییرات قیمت در کوتاهمدت تصادفی است. (پژوهشگران دانشگاهی به این موضوع نظریه قدم زدن تصادفی میگویند که تغییرات قیمت سهام اغلب توزیعهای آماری مشابهی دارند و از یکدیگر مستقل هستند بنابراین روند تغییرات گذشته قیمت سهام یا بازار نمیتواند برای پیشبینی تغییرات آتی مورد استفاده قرار گیرد).
اگرچه در بلندمدت ارزش واقعی شرکت براساس ارزش فعلی سود آن مشخص میشود اما در کوتاهمدت حتی یک شرکت بدون سود بهدلیل انتظارات از سودآوری آتی میتواند به فعالیت ادامه دهد اما هیچ شرکتی نمیتواند برای همیشه از این فرصت کوتاهمدت استفاده کند و در نهایت در بلندمدت انتظار میرود که قیمت سهام شرکت ارزش واقعی خود را نشان دهد. اما در مقابل قمار کردن یک بازی با مجموع صفر است یعنی یک طرف بازنده و طرف دیگر برنده است (مجموع سود و زیان شرکتکنندهها برابر صفر خواهد بود) و هیچ ارزشی خلق نمیشود. درحالیکه با سرمایهگذاری ثروت کلی یک اقتصاد را افزایش میدهیم. با افزایش رقابت میان شرکتها آنها به دنبال افزایش بهرهوری و توسعه محصولاتی خواهند بود که زندگی ما را بهتر از قبل خواهد کرد. به هیچ عنوان سرمایهگذاری و خلق ثروت را با قمار کردن که یک بازی با مجموع صفر است اشتباه نگیرید.
2- بازار سهام مختص به کارگزاران سهام و افراد ثروتمند است
بسیاری از مشاوران بازار سهام مدعی آگاهی از تمامی تغییرات در بازار هستند اما نتایج تقریبا تمام پژوهشها انجام شده در این مورد ثابت میکند که این ادعا نادرست است. بیشتر پیشبینیکنندگان بازار بهشکل کاملا آشکاری غیردقیق هستند. بهعلاوه ظهور اینترنت بازار سهام را به روی عموم افراد جامعه باز کرده است. تمام دادهها و ابزارهای پژوهشی که پیش از این تنها در دسترس کارگزاران سهام بود اکنون در اختیار افراد عادی نیز قرار گرفته است.
3- ستارههای سقوط کرده در نهایت اوج میگیرند
برای یک سرمایهگذار تازه کار هیچ چیز مخربتر از این نیست که معامله سهامی که در پایینترین قیمت در طول سال (52 هفته) است را یک خرید خوب بداند. ضرب المثل قدیمی در وال استریت (برای اشاره به سقوط شدید ارزش در مدتی کوتاه) وجود دارد که میگوید کسی که میخواهد چاقوی در حال سقوط را بگیرد فقط زخم نصیبش میشود! برای مثال فرض کنید دو سهام را بررسی کردهاید سهام اول در تمام سال قیمتی حدود 50 دلار داشته ولی به حدود 10 دلار سقوط کرده است. قیمت سهام دوم که متعلق به یک شرکت کوچکتر است اخیرا از 5دلار به 10دلار افزایش یافته است. کدام یک را خواهید خرید؟ باور کنید یا نه اما همه چیز یکسان است. عدهای از سرمایهگذاران سهامی را خواهند خرید که از 50دلار به پایین سقوط کرده است و معتقدند که در نهایت به سطح قبلی خود باز میگردد.
این طرز تفکر در سرمایهگذاری نوعی گناه کبیره است. قیمت تنها بخشی از معادله سرمایهگذاری است (نیاز به تحلیل تکنیکال دارد) در واقع هدف، خرید سهام شرکتی خوب با قیمتی منطقی است. خرید سهام یک شرکت فقط بهدلیل اینکه به تازگی سهام آن سقوط کرده تصمیمی رو به ناکجا آباد است! البته این مسئله را با خرید سهام یک شرکت با کیفیت که سهام آن در بازار کم ارزشگذاری شده است اشتباه نگیرید!
4- سهامی که بالا میروند باید پایین بیایند
قوانین فیزیک در بازار سهام کاربردی ندارند! هیچ نیروی جاذبهای برای بازگشت وجود ندارد. در طول 20 سال گذشته قیمت سهام برکشایر هاتاوِی از 7455 دلار به 17250 دلار در کمتر از پنج سال افزایش پیدا کرد. اگر فکر میکنید این سهام به جایگاه پایین خود بازمیگردد بدانید در سالهای بعد به 170هزار دلار افزایش یافت. البته نمیخواهیم بگوییم که سهام هرگز دچار تصحیح قیمت (حرکتیمعکوس و عموما منفی در تغییر قیمت که معمولا حداقل 10 درصد است - عموما کاهش موقتی قیمت هستند که در حرکت رو به رشد ایجاد اخلال میکنند) نمیشوند. البته نکته اساسی این است که قیمت سهام انعکاسی از شرکت است. اگر شرکت خوبی را یافتید که بهوسیله مدیران هوشمند و لایقی اداره میشود دلیلی ندارد که بالا رفتن قیمت سهام متوقف شود.
5- اندکی دانش بهتر از هیچ است
دانستن هر چیزی بهتر از هیچ چیز است اما در بازار سهام داشتن درک شفاف از آنچه با پول خود انجام میدهید ضروری است. سرمایهگذارانی که اطلاعات کافی دارند و آماده هستند، آنهایی هستند که موفق میشوند. ترش نکنید، اگر زمان کافی ندارید آنگاه داشتن یک مشاور چیز بدی نیست. هزینه سرمایهگذاری در چیزی که بهصورت کامل درکش نمیکنید از هزینه استفاده از یک مشاور خیلی بیشتر است. ضربالمثل قدیمی دیگری وجود دارد که میگوید «چیزی که واضح است خیلی واضح غلط است» یعنی وقتی فقط مقدار اندکی بدانید فقط پیرو دیگران خواهید بود. یک سرمایهگذار ناآگاه مانند یک جراح ناآگاه است و اشتباهاتی میکند که بهشدت برای سلامت مالی شما مضر است. باز هم همان جمله کلیشهای قدیمی، سرمایهگذاری موفق نیاز به کار و تلاش سخت دارد.