نقل قولی از یک کارشناس بزرگ بازاریابی:
«در تمام طول زندگیام شاهد این بودهام که نظم و انضباط ناشی از روابط عمومی در حال تکامل و رشد است. زمانی که کار خود را شروع کردم، اهمیت روابط عمومی تقریباً قابل پیشبینی بود. استراتژیهای استانداردی مانند تورهای مطبوعات، نمایشگاهها، مطالب منتشر شده در مطبوعات و از این قبیل اتفاقات باعث ایجاد داستان «برند» شد. سپس مانند بسیاری از صنایع دیگر، اختلالات سریع، نوآوری و فناوری، باعث ایجاد تغییر در این داستان شد. اما در تمام طول این وقایع یک چیز ثابت و بدون تغییر باقی ماند و آن هم هنر و جوهر اصلی داستانسرایی در مورد روابط عمومی بود (PR). هر برند، تکنولوژی، محصول و هر فرد، داستانی برای گفتن دارد. فرقی نمیکند که شما دارای کسبوکاری هستید با پنج نفر کارمند یا ادارهکننده 50 شرکت. در هر صورت لازم است که بدانید چگونه داستان خود را به درستی و در زمان درست، برای افراد درست تعریف کنید.» حال سوال اینجاست که چگونه قادر خواهید بود این کار را انجام دهید.
1- اصل اول، نوشتن داستان برند خود
داستانسرایی همچون هنری است که برای انجام صحیح آن باید برنامهریزی دقیق انجام داد و حسابشده اقدام کرد. یک مهارت لازم برای کارگزاران امروز روابط عمومی توانایی شناسایی و ارزیابی نکات دقیق و ظریف در هر کسبوکاری است. داستان سرایان ماهر برای اینکه بتوانند مخاطبان را جذب و آنها را به پیگیری ماجرا تشویق کنند، از راهکارها و شیوههای خاصی استفاده میکنند. همانطور که گفته شد برای موفقیت در داستاننویسی برند، باید اطلاعات کافی در اختیار داشته باشید. برای به دست آوردن این اطلاعات، باید سوالاتی از قبیل سوالات زیر و پاسخ به آنها را مدنظر قرار دهید:
داستان شما درباره چه کسی است؟ رویدادهای داستان شما چیست؟ چشمانداز شرکت چیست؟ چگونه محصولاتی که به وجود آمدهاند این چشمانداز را به وجود آوردهاند؟ جایگاه این تجارت چه چیزی باید باشد که هیچکس دیگری نتواند آن را انجام دهد؟ چگونه میتوانید زندگی مشتریان و دوستان خود را بهبود ببخشید؟ هر کدام از اینها سوالاتی است که جواب آنها برند و فرهنگ یک شرکت را میسازد.
حال چگونه این کار را انجام میدهید؟ حقیقتاً شما نیاز دارید زمانی را در نظر بگیرید که داستانی را که تمایل دارید، بنویسید. دوست دارید زمانی که مردم درباره شما میخوانند یا میشنوند، چه احساسی نسبت به برند شما داشته باشند؟ صرف وقت و نوشتن داستان به شما کمک میکند که شکافها و نقاط ضعف خود را شناسایی کنید. اما تا حد امکان صادق باشید. اگر قادر نیستید صادق باشید و تمام تکههای مختلف را در کنار هم بگذارید پس زمان نوشتن این داستان هنوز فرانرسیده است.
2- سه عامل مهم برای حرکت به سمت جلو
روابط عمومی چیزی بیش از ارتباطات رسانهای صرف است. اگرچه ارتباطات رسانهای همچنان عامل بسیار مهمی است اما در حال حاضر سه عامل بسیار اصلی وجود دارد که هر شرکتی باید برای نوشتن داستان خود به آن توجه کند؛ سنتها، تشکیل اتحادیه و حس تعلق.
عرف و سنت: آنچه اهمیت دارد توسعه روابط با چهرههای کلیدی مهم است که به دنبال صنعت شما هستند. مهم نیست که این شخصیت کلیدی ژورنال یا روزنامه فرصت امروز باشد، یا شبکه اخبار رسمی یا یک نشریه تجاری. نکته مهم این است که شما نیازمند به پرورش و حفظ این روابط مطبوعاتی هستید تا آنها بتوانند در گزارشهای خبری خود داستان شما را برای خوانندگانشان بیان کنند و آنها را از اخبار شما مطلع سازند.
تشکیل اتحادیه: ایجاد رابطه زمانی رخ میدهد که شرکت دارای روابطی بهصورت آنلاین با مخاطبان است تا بتواند محتوای مناسب و خاصی برای خوانندگان خود تهیه کند. هر روزه هزاران برند بهطور همزمان روابطی مستمر و آنلاین برقرار میکنند که نیازمند محتوای جالب و تازه است. بهترین راه برای انجام این کار این است که بدانید چه چیزی را ارائه کنید که یک نهاد رسانهای آن را ارزشمند تلقی کند. دادهها، نظرسنجیها، بینشهای مشتریان و داراییهای دیگر میتواند گزینههای مناسب برای دیگران باشد.
تعلق: آینده روابط عمومی محتوای تعلق خواهد داشت، بهطوری که یک ارتباط عاطفی و انسانی نیز با مشتریانتان ایجاد میکند. این کار میتواند یک پست در وبلاگ باشد یا انتشار یک ویدئو. این روند ادامه خواهد داشت تا جایی که شرکتهای بیشتری بتوانند ارتباطی مستقیم با مشتریانشان برقرار کنند. برندهای انسانی معمولاً با پذیرش بیشتری نزد مردم مواجه میشوند، چرا که چهره صنعت را به لطف احساسات سرشار خود نرم و منعطف میکنند. مخاطبان به برندهایی بیشتر توجه میکنند که از جنس خودشان بوده و بتوانند به خوبی پاسخگوی نیازشان باشند.
3- روابط عمومی یک منبع سودآور و منفعتآمیز است نه هزینه بر
بازگشت سرمایه در هرکاری مرتبط با روابط عمومی بسیار گسترده و بدون مرز است. هنگامی که شما به تمام مکانهایی فکر میکنید که داستان شما به آنجا رفته است، نمیتوانید خود را متقاعد کنید که در این نظم و در روابط عمومی سرمایهگذاری نکنید. از آنجا که این مقدمه چیزی نیست که کسی بتواند مانع کار شما شود، به صبر و تحمل بسیاری نیاز است تا نتیجه آن را ببینید. بعضی از شرکتها معمولاً روابط عمومی را مانند یک هزینه اضافی در نظر میگیرند. حال آنکه در حقیقت روابط عمومی باید بهعنوان یک مرکز سود دیده شود. از زمان پیشرفت علم، SEO و توسعه کسبوکار، روابط عمومی میتواند همچون یک کاتالیزور عمل کند و به سرعت برند شما را در معرض دید افراد مناسب قرار دهد.