همه ما نیاز به دیده شدن داریم. شاید نتوانیم روز یا ساعتِ دقیقش را پیشبینی کنیم اما مسیر و نحوه شناخته شدن، از آن دست فاکتور هایی است که تماماً تحتِ کنترل ماست.
ما، هم می توانیم کاملا بی اهمیت از کنارِ مسئله برندینگ گذر کنیم، هم می توانیم با خلقِ شگفتی های بصری از جمله ساخت تیزر تبلیغاتی، تمامِ آنچه که برای اثرگذاری نیاز داریم را، در اختیار بگیریم.
حالا به نظرتان کسب و کار های موفق در ایران و خارج از کشور، کدام یک از این مسیر ها را دنبال کرده اند؟ اولی یا دومی؟
با توجه به محبوبیتِ روز افزونِ شبکه های اجتماعی خصوصا اینستاگرامِ افسانه ای، فرایندِ برند سازی و تولیدیِ محتوایِ ویدیویی چندان زمان بر و پر خرج نیست.
شاید 15 سال قبل تلویزیون تنها مجرایِ خیره کننده برای معرفی یک کسب و کار بود، اما حالا بارِ این دیده شدن رویِ دوشِ سوشال مدیا تقسیم شده است و همین هم باعثِ قدرت گرفتنِ ساخت کلیپ تبلیغاتی شده است. اما نباید صرفِ در دسترس بودنِ این شبکه ها، تصور کرد که هر ویدیو مارکتینگی عاملِ دیده شدن و تاثیرگذاری بر افزایشِ فروش می شود. چرا؟
ذهنِ ما ثانیه به ثانیه در حالِ تحلیلِ ویدیو های مختلف است و همین هم باعث می شود هر یک از ما تبدیل به یک منقدِ سینمایی حرفه ای بشویم.
فیلم ها به علتِ جذابیتِ گرافیکی، موزیکال بودن، سناریو داشتن و ... از سرگرم کننده ترین بستر ها به منظور تاثیرگذاری بر مخاطب است. پس با در نظر گرفتنِ سخت پسندیِ بیننده امروزی و همچنین رقابتی بودنِ بازارِ فعلی، باید حسابی در ایده پردازی برای ساخت تیزر تبلیغاتی تمرکز و خلاقیت به خرج داد. دیده شدنِ حرفه ای از این راه، یکی از سالم ترین و ماندگار ترین شیوه های برند سازی و افزایش فروش است.
ساخت تیزر، ارثِ پدریِ هیچکسی نیست که بخواهد مالکیتِ حقوقی اش را به نامِ خودش ثبت کند. نمی شود یک نفر ادعا کند چون شغلِ من حیاتی تر است پس در نتیجه من بیشتر روی برند سازی از راهِ ساخت تیزر نیاز دارم!
اصلا این را شبی صد بار با خودتان تکرار کنید که: شغلِ من در هر جایگاهِ اجتماعی که باشد، نیاز دارد تا از وضعیتِ موجود به وضعیتِ مطلوب برسد. حالا فرقی نمی کند که من فروشنده بلبرینگِ ماشین های سنگین باشم، یا یک روانپزشک.
البته شاید از نظرِ کسانی که با فوت و فن های این کار آشنایی ندارند، سناریو نویسی برای ساخت کلیپ تبلیغاتی، سخت ترین کارِ جهان باشد. این که چطور یک ایده خلاقانه و خلاصه شده برای تیزرسازی بنویسیم که هرکسی اشتیاق داشته باشد تا انتها ویدیویِ تبلیغاتی ما را ببیند، حُقه ای نیست که در مشتِ هر کسی باشد. اما خوشبختانه هستند شرکت هایی که در سال های اخیر توانسته اند گویِ رقابت در زمینه ساخت تیزر را از سایرِ همکارانشان بربایند و رویا های ما را به واقعیت تبدیل کنند.
اگر در ابتدای مسیر هستید و همه چیز برایتان سیاه است، اکستون استودیو همان نقطه سفید و روشنی که برای شما از دلِ تاریکی بیرون آمده است.
ساخت تیزر، هم می تواند اولین راهِ شما برای موفقیت باشد، هم می تواند آخرین نفسِ برآمده از سینه کسب و کارتان باشد و بعد، تمام. چرا آخرین نفس؟ مگر ما بار ها نگفته ایم که تیزرسازی قطعی ترین راهِ برندسازی و افزایش فروش است؟ پس مگر می شود برای یک نفر خوب عمل کند و برای من نه؟ بله می شود.
سعی کنید بهترین تیزر تبلیغاتی که تا به حال دیده اید را در ذهنتان مجسم کنید؟ چیزی به یادتان آمد؟ نه؟ ایرادی ندارد چون مشکل از حافظه شما نیست، بلکه ایراد از جایِ دیگری است که سال ها بیرون زده و گویا کمتر کمپانیِ فعال در زمینه ساخت تیزر به آن توجه می کند.
نتیجه اش هم می شود همین که حالا شما نمی توانید هوشمندانه ترین کلیپ تبلیغاتیِ تاثیرگذارِ ایرانی را به ذهن بیاورید. هوای این کلیپ ها معمولا به دلایلِ زیر می تواند بیزینسِ شما را مسموم کند:
رسالتِ یک کلیپ تبلیغاتی، خلاصه حرف زدن است. ما قصد نداریم تمامِ اطلاعاتی که از عصر حجر درباره این شغل و محصول وجود داشته را، تا به امروز گردآوری کنیم و در قالبِ یک لقمه حاضر و آماده به بیننده بدهیم.
از طرفی، خسته کننده بودنِ کلیپ تبلیغاتی به علتِ بالا بودنِ زمانش، رسماً به معنایِ هدف گرفتنِ اعصابِ بیننده است. ما نمی خواهیم تیزرمان دیده نشود، مشتری آن را در صفحه اش نادیده بگیرد، صدایش را میوت کند و یا هر حرکتِ انکار کننده دیگری انجام بدهد.
پس کم گویی، از سامورایی ترین شیوه های اثرگذاری بر مخاطب است.
تا به حال دقت کرده اید سناریویِ بعضی از کلیپ های تبلیغاتی آنقدر کمدی و خلاقانه نوشته شده اند که آدم هر بار با دیدنش خنده اش می گیرد؟
این واکنشِ روانی به این علت اتفاق می افتد که شما اولین باری که این ساخت کلیپ تبلیغاتی را دیده اید، از پایانش شوکه و غافلگیر شده اید.
همین مرموز بودن و غیر قابلِ پیشبینی بودنِ یک تیزر، دقیقا حکمِ برگِ برنده و دکمه ترغیب کنندگی به هر بار تا انتها دیدن را دارد.
راز و رمز داشتن، متاسفانه یکی از فاکتور هایی است کمتر در تیزر های چند سالِ اخیر مشاهده می کنیم و چیزی هم که پایانش قابلِ پیشبینی باشد، چگونه می تواند مخاطب را جذب کند؟ با چند بازیگر و هنرورِ جذاب؟ شاید این راهِ حل برای اولین پخش جوابگو باشد، اما مطمئن باشید ماندگاریِ چنین تیزر هایی در ذهنِ مشتری تضمینی نیست.
اصولا کپی کردن کارِ غیر اخلاقی محسوب می شود، حالا شما تصور کنید یک نفر به صورتِ ناشیانه هم این کار را انجام بدهد.
مخاطبِ امروزی فرقِ خالق بودن با متقلب بودن را خوب می داند. این که مثلا چندین مرد با یک گُل در دست از سر و کولِ هم بالا می روند و به دنبالِ یک مرد دیگر در شهر افتاده اند، آن هم فقط بخاطرِ آن که فردِ موردِ نظر در فلان بانک حساب باز کرده است؛ قطعا، هم معنایِ بدی به ذهنِ می رساند و باعثِ انحرافِ اخلاقی می شود، هم این که مطمئناً مخاطب می داند شما این تبلیغ را از کدامِ تیزر معروف و از روی کدام بازیگرِ زنِ هالیوودیِ کپی کرده اید.
پس برای بقایِ کسب و کارِ خودتان هم که شده، دست از متقلب بودن بردارید و کمی نوآوری در سناریو نویسی های تبلیغاتی خود چاشنی کنید.
این گونه هم موردِ اقبال قرار می گیرید هم این که بعداً موردِ تمسخر واقع نمی شوید. برای دریافتِ انواعِ خدماتِ دیجیتال مارکتینگ و ساخت محتوای های جذاب و خلاقانه ویدیویی در هر زمینه ای، روی اکستون استودیو حساب کنید.