امروزه رشد جمعیت جهان، استفاده بی رویه از منابع و امکانات، محدودیت منابع و عدم توجه به الزامات زیست محیطی در تولید و مصرف، نگرانی های زیادی را برای بقای نوع بشر مطرح کرده است. در این میان، کشورهای توسعه یافته به سبب آرامش فکری و امکانات علمی مناسب و همچنین توجه به تجربیات گذشته، نسخه های مختلفی را برای توقف این روندهای نابهنجار در پیش گرفته اند و در حوزه اقتصاد، نظریه «اقتصاد چرخشی» را با تمرکز بر استفاده بهینه و چندباره از منابع مطرح کرده اند. «اقتصاد چرخشی» (Circular Economy) هم اکنون سند چشم انداز 2030 اتحادیه اروپا و برنامه اجرایی اغلب کشورهای توسعه یافته محسوب می شود و هدف آن، کمینه کردن ضایعات و بیشینه کردن استفاده از منابع است. این رویکرد بازسازی کننده در مقابل رویکرد سنتی اقتصاد خطی قرار می گیرد که در آن، مدل تولید به صورت «دریافت مواد اولیه، تولید و دور انداختن» است. در یک نظام چرخشی، مصرف منابع ورودی، ضایعات خروجی و هدررفت انرژی با بستن و یا کوچک کردن حلقه های مواد و انرژی کمینه می شود. این فرآیند از طریق طراحی، نگهداری، تعمیر، استفاده مجدد، بازتولید و بازیافت منابع به صورت بلندمدت طراحی شده است. مدافعان این نظریه مدعی هستند که چنین دنیای پایداری به معنای حتی اندکی کاهش در سطح کیفیت زندگی مصرف کنندگان نیست و بدون هزینه اضافی برای تولیدکنندگان (یا کاهش درآمدشان) می توان این مطلوب را محقق کرد. بحث این است که مدل های کسب وکار با محوریت «اقتصاد چرخشی» می توانند به همان سودآوری مدل های خطی باشند که امکان استفاده از محصولات و خدمات مشابه را برای ما فراهم می کنند. «اقتصاد چرخشی» برای دستیابی به مدل هایی که به لحاظ اقتصادی و زیست محیطی پایدارند، بر حوزه هایی همچون تفکر طراحی، تفکر سیستماتیک، گسترش طول عمر محصول و بازیافت متمرکز شده است.
به نظر می رسد توجه به اصول و مبانی «اقتصاد چرخشی»، یکی از مهمترین برنامه ها و سیاست هایی است که می تواند اقتصاد ایران را از رخوت و خمودگی عارضی بر آن نجات داده و رالی بی سرانجام اتمام منابع و امکانات کشور را تا حدود زیادی کنترل کند. جامعه تحریم زده ایران می تواند ضرورت تامین منابع اولیه از طریق استفاده بهینه از منابع و بازگشت منابع مستعمل به چرخه را محقق سازد و معضل عدم دسترسی به منابع و امکانات اولیه وارداتی را تا حدودی مرتفع نماید. از سوی دیگر ضمن ارتقای تولید، پاسداری مناسبی از منابع موجود در کشور نیز داشته باشد.
مطالعه شرایط اقتصادی تولید و آلودگی های زیست محیطی فراوان در کشور، یک سونامی ویران کننده از زنجیره تولید تا مصرف را ترسیم می کند که در یک سوی آن، بسیاری از کارخانه و بنگاه های اقتصادی با هزینه بسیار بالا، کالای پرمصرف و خطرآفرین را تولید میکنند و از سوی دیگر، حجم عظیمی از مردم به عنوان مصرف کننده قرار دارند که با استفاده از همین تولیدات پرهزینه به سهم خود علاوه بر سهیم شدن در اتلاف منابع و ایجاد خطرات مختلف، بر آلودگی ها و مشکلات متعدد زیست محیطی نیز می افزایند. نتیجه این تولید و مصرف خطی بی قواره همانا اتلاف منابع، افزایش آلودگی ها و بیماری ها و آسیب های مختلف این گونه مصارف است.
«اقتصاد گردشی» معتقد است که جریان تولید تا مصرف بهینه، در یک زنجیره مولد همواره در گردش است و منابع اولیه در فرآیند تولید، مستعمل و دور انداخته نمی شوند، بلکه از یک بخش زنجیره به بخش دیگر منتقل می شوند. «اقتصاد چرخشی» هم تولیدکننده و هم مصرف کننده را به عنوان دو رکن اصلی زنجیره تولید تا مصرف مورد توجه ویژه قرار داده است و پایداری منابع، حفظ و سلامت محیط زیست را به عنوان وجه التزام این موضوع معرفی می کند. در «اقتصاد چرخشی»، ضرورتی برای سوزاندن گاز در منازل به عنوان گرمایش و پخت و پز احساس نمی شود و تولیدات پرمصرف گازی کارخانجات نیز جایی در این زنجیره نخواهند داشت. خودروهای پرمصرف، غیراستاندارد و پرهزینه، نمادی از اتلاف منابع مادی و معنوی تلقی می شوند و نه تنها نمی توانند جایی در ساختارهای اقتصادی داشته باشند، بلکه سهم عمده ای در نابسامانی خواهند داشت و در نتیجه اصلاح یا حذف می شوند. در «اقتصاد چرخشی»، استفاده از منابع طبیعی نظیر گرمایش خورشید و انرژی باد، جایگزین های اصلی انرژی های مهم و پاک برای کاربردهای صنعتی و خانگی محسوب می شوند و تولید زباله دیگر نمی تواند یک تهدید زیست محیطی تلقی شود، بلکه یک بخش از زنجیره تولید اقتصادی است و می تواند در فرآیند تولید تا مصرف ایفای نقش کند. زباله تفکیک شده در مسیر تولید قرار می گیرد و زباله تر در کارخانه های مخصوص با سوختن آنها موجب تولید انرژی های دیگر مانند گرمایش می شود و به مشترکان خانگی و صنعتی از طریق انتقال انشعاب فروخته می شود و باقیمانده مواد سوخته شده هم به عنوان کمپوز برای تقویت زمین های کشاورزی استفاده می شود. پس جریان زباله، یک سرمایه گذاری جدید پرمنفعت و اشتغال زا در زنجیره اقتصادی است که جذابیت های زیاد سرمایه گذاری را خواهد داشت، چراکه هم پرسود و هم پایدار است.
اقتصاد امروز ایران بیش از هر اقتصاد دیگری در جهان، بسترها و الزامات یک «اقتصاد چرخشی» را در خود احساس می کند و این موضوع می تواند نجات دهنده اقتصاد محسوب شود، چراکه روند نامتقارن تولید و مصرف، همه زیرساخت ها و زیربناهای اقتصادی و همچنین منابع و امکانات کشور را نشانه رفته است و جریان تولید و مصرف نیز بدون توجه به آثار و نتایج زیانبار آن به استمرار این روند مشغول است. اهمیت و اعتبار «اقتصاد چرخشی» در حال حاضر به عنوان یک راهبرد اجتناب ناپذیر و سند چشم انداز اقتصادی اروپا در سال 2030 مورد تصویب قرار گرفته و در کشوری همانند سوئد نیز به عنوان نقشه راه در دستور کار قرار دارد.