چندی پیش کمپین نخریدن خودروی صفر داخلی در رسانههای اجتماعی مطرح شد. کمپینی که برخورد وزیر صنعت را در پیش داشت و همچنان حرف و حدیثهای بسیاری درباره آن مطرح میشود. کمپینهایی از این دست در ایران چندان سبقه و سابقهای ندارند و همان تعداد اندکی که ایجاد شدهاند نتوانستهاند نتیجه عملیاتی خود را نشان دهند، بنابراین نگرانی تولیدکنندگان خودرو و وزارت صنایع از چنین کمپینی عجیب به نظر میآید. مردم ایران اغلب دنباله رو چنین کمپینهایی نیستند و بیشتر فردی عمل میکنند. این امر ورای این مسئله است که ایجاد این کمپین هم خیلی بیموضوع و بیپایگاه است. اغلب کمپینها در یک شرایط تغییر خاص راه میافتند تا شرایط را به قبل بازگردانند، اما در حوزه خودرو و کیفیت خودروهای داخلی سالهاست بحث میشود و قیمت آن نیز چند سال است که افزایش پیدا کرده، بنابراین اساس شکلگیری این کمپین با مشکل مواجه است.
اینکه افزایش کیفیت خودروهای داخلی اهمیت دارد و یک مطالبه لازم و بیچون و چراست، اما چنین کمپینی با چنین سر و شکلی بعید به نظر میآید که بتواند چنین مطالبهای را عملیاتی کند. ارتقای کیفیت خودروی داخلی اتفاقی نیست که ساده و یک شبه عملیاتی شود و نیازمند زمان و تغییرات عمده ساختاری است. کارشناسان و مدیران بخش خصوصی نیز هر چند این کمپین را بیاثر نمیدانند اما وضعیت رکودی بازار را جدیتر از آن میبینند که این کمپین بتواند به آن دامن بزند.
***
محمد مهدی سیادت:
خودروسازان با قدرت خرید مردم هماهنگ باشند
محمد مهدی سیادت، مدیرعامل سابق ایران خودروی خراسان و نایب رئیس مدیران صنایع استان خراسان معتقد است که خودروسازان باید بین شرایط بد و بدتر بد را انتخاب کنند و اکنون با ضرردهی اندک جلوی زیانهای اساسی را بگیرند.
آنچه امروز در بحث صنعت خودرو مورد بحث است، کمپین نخریدن خودروی صفر داخلی است. شما تا چه حد چنین کمپینهایی را در حوزه اقتصاد موثر میدانید؟!
آنچه امروز سبب رکود در بازار خودرو شده. بیش از آنکه برآیند این کمپین باشد ناشی از کاهش توان مالی جامعه است. در کشور ما چنین کمپینهایی کم سابقه است. اگر چنین کمپینهایی در کشور ما سابقه داشت شاید میتوانستیم رکود بازار را در ایجاد آنها جستوجو کنیم، اما این کمپینها کمتر در کشور ما اتفاق افتاده و کمتر دیده شده که چنین کمپینهایی عملی شود.
آنچه امروز در زمینه خودرو پیش آمده بیش از هر چیز کاهش قدرت خرید مردم است. این کاهش توان مالی نیز هر روز بیشتر میشود. من فکر میکنم اگر خودروسازان و مسئولان کشور بحث رکود خودرو را به این کمپین ربط دهند مسیر درستی را پیش نگرفتهاند. وقتی مسئولان مشکل اصلی را تشخیص دهند آنگاه میدانند که این بحث در مبحث اقتصاد کلان جامعه میگنجد و این مقوله به این زودی و آسانی برطرف نخواهد شد. در این شرایط خودروسازان باید برای خریدار امتیازهای ویژهای قائل شوند تا بضاعت پایین مالی خود را فراموش کنند و همچنان دست به خرید بزنند. هر کس امروز نتواند کالای خود را بفروشد باید بداند فردا روز سختتری برای فروش در پیش دارد.
علاوه بر بحث کاهش قدرت خرید مردم احساس میشود مردم انتظار ویژهای از شرایط پساتحریم داشتهاند و منتظر کاهش قیمت خودرو بودهاند، اما این انتظار به دلایل مختلف هنوز محقق نشده است، شما تا چه حد این انتظار را در کاهش خرید خودرو و به نحوی رکود صنعت خودرو موثر میدانید؟!
ما اگر انتظار کاهش قیمت خودرو را داریم، باید دلیل این انتظارمان را نیز مطرح کنیم. آیا دلار ارزان شده و آیا تورم کاهش پیدا کرده که این اتفاقات نیفتاده است. بنابراین این بیشتر تصویری ذهنی است تا واقعیت به نظر بیاید. آنچه در واقعیت پیش آمده افزایش هزینههای خودرو و گرانتر شدن قطعات خودرو است که به داخل وارد شده است. پس قیمت خودرو نمیتواند کاهش پیدا کند تا زمانی که تحریمها اثراتش کاهش پیدا کند و ما بتوانیم در یک شرایط رقابتی سالم با تولیدکنندگان خارجی قرار بگیریم و با آنها تعامل کنیم. همچنان زمان لازم داریم که فکر میکنم این شرایط تا یک سال آینده محقق نخواهد شد.
مقوله قابل تأمل دیگر کاهش قیمت نفت است که از بشکهای 120دلار به 40 دلار کاهش پیدا کرده و این تزلزلی را در همه بازارها ایجاد کرده است. هزینه انرژی که تاکنون در صنعت خودرو محاسبه میشده اکنون کاهش پیدا کرده و انتظار میرود این کاهش قیمت بر کالاها نیز دیده شود. در کشورهای غربی تورم منفی شده که این اتفاق نامناسبی برای اقتصاد این کشورهاست، زیرا که این تورم منفی سبب رکود در بازار میشود. در شرایط تورم منفی خریدار خرید امروز را عقب میاندازد، به این دلیل که منتظر است فردا با قیمت پایینتری کالا را خریداری کند. در این شرایط وضعیت رکودی ایجاد میشود، این نگرانی کلی در دنیاست. این تورم منفی در مورد خودرو و دیگر کالاها مورد انتظار است که ایجاد شود اما هنوز اتفاق نیفتاده و کاهشی را در قطعات خودروی وارداتی شاهد نبودهایم. در چنین شرایطی لازم است تا خودروسازان خود را با قدرت خرید مردم تطبیق دهند و فرصتهای فروش خود را از دست ندهند.
در این شرایط آیا خودروسازان متضرر نخواهند شد؟!
احتمال زیان خودروسازان هست. اکنون نیز خودروسازان در نقطه سر به سر یا حتی ضرردهی قرار دارند، اما باید بین بد و بدتر یکی را برگزینند. بد این است که ضرر کنند، بدتر این است که خیلی زیان کنند. زیان زیاد زمانی است که تولید نکنند در حالیکه هزینههای جاریشان را باید بپردازند. لزومی هم به ضرردهی یا کاهش قیمت نیست میتوانند امتیازهایی برای مردم قائل شوند. میتوانند خودروی خود را با اقساط بلندمدت و بدون سود به مردم ارائه کنند.
در کشورهای دیگر وقتی قیمت خودروها با داخل مقایسه میشود دیده میشود که قیمت خودروها نسبت به داخل خیلی پایین است، آیا هزینه تمام شده خودروهای خارجی تا این حد نسبت به داخل متفاوت است؟
قیمتها واقعا تا این حد در خارج از کشور پایین نیست، شاید خودروهای چینی قیمتشان پایین باشد. خودرویی که در کشور ما 120 میلیون فروش میرود شاید قیمت قطعاتش 70 میلیون تومان نیز تمام نشده باشد، اما امروز تولیدکنندهها هزینههای بالایی میپردازند. تولیدکننده ما تسهیلات را با نرخ بالای 20 درصد از بانکها دریافت میکند. دولت نمیتواند مالیات مناسب را در حوزههای دیگر بگیرد، پس این مالیات را بر خودرو وضع میکند. این هزینه که بر تولید افزوده میشود قیمت خودرو را بالا میبرد. خودروسازان مدتهاست وضعیت مناسبی ندارند و حتی در بورس جهشی شاهد نیستند. نمیتوان به ناکارآمدی شرکتهای نیمه دولتی این امر را تسری دهیم. صنعت خودرو یکی از ستونهای اصلی صنعت و اشتغال ماست. به دلیل آنکه در فرصت مقتضی نتوانسته از فرصت استفاده کند و خود را به روز کند امروز و فردای سختی در پیش دارد.
***
محمود نجفی سهی:
کمپینها اثر منفی دارند
محمود نجفی سهی، نایبرئیس اتاق سمنان معتقد است که هر چند کمپین نخریدن خودرو تبعات منفی خود را به همراه دارد اما برنامه دولت در عملیاتی شدن یا نشدن آن موثر است.
بحث کمپین نخریدن خودرو سبب خشم و ناراحتی مسئولان و خودروسازان شده است. شما تا چه میزان این کمپین را در رکود خرید خودرو موثر میدانید؟!
در امر نخریدن خودرو چند عامل اهمیت دارد. ابتدا ورود خودروهای به ظاهر باکیفیت کشورهای دوست مثل چین است. اینکه این خودروهایی که در تیراژ2 هزار تا 5هزار وارد کشور میشود تا چه میزان میتواند در بازه زمانی پنجساله خدمات پس از فروش ارائه دهد در آینده مشخص میشود. من معتقدم که این کمپین بهعنوان یک کمپین تبلیغاتی سیاسی میتواند بر میزان خرید خودروی داخلی موثر باشد. ورود خودروهای چینی و خارجی که با قیمت مناسب 40 تا 50میلیون تومان ارائه میشوند و کیفیتشان میتواند فریبنده باشد که این کمپین به رفتن مردم به سمت خودروهای خارجی دامن میزند. ورود بیحد و حصر این خودروها با هر میزان و هر تیراژ و بدون کنترل اتفاق میافتد که این امر موثرتر از بحث کمپین مورد بحث عمل میکند. درباره کیفیت خودروهای داخلی بحث بسیار است، اما تاکنون کسی کیفیت خودروهای وارداتی را که اغلب کرهای و چینی هستند، بررسی نکرده است. حداقل ارجحیت خودروی داخلی بر خودروی خارجی این است که خودرو داخلی حتی با گذشت سالها و خارج شدن از گردونه تولید همچنان لوازم یدکی آن در دسترس است. اما خودروهای وارداتی اغلب پس از سه تا چهار سال خدمات پس از فروششان متوقف میشود و لوازم یدکی آنها در بازار یافت نمیشود.
بحثی که در حوزه رکود خودرو توسط کارشناسان مطرح میشود اغلب درباره دو عامل کاهش قدرت خرید مردم و دیگری انتظار کاهش قیمت خودرو در دوران پساتحریم است، ارزیابی شما از این دو موضوع چیست؟
کاهش قدرت خرید مردم نه تنها در حوزه خودرو که در حوزههای دیگر و حتی خرید کالاهای اساسی نیز مشهود است. کاهش تورم که دولت به آن میبالد، در واقع بیشتر به دلیل کاهش قدرت خرید مردم است. اینکه مردم منتظر پساتحریم و تغییرات متاثر از آن هستند وابسته به سیاستهای دولت است. اگر دولت در دو سال گذشته سیاستهای مناسبی را پیاده و تکلیف واحدهای تولیدی را مشخص میکرد. تا برنامهای وجود داشته و هم عملیاتی بود و تکلیف بازرگان، تولیدکننده و مصرفکننده امروز مشخص بود. تحلیل مصرفکننده این بوده است که در پساتحریم قیمت خودرو کاهش پیدا میکند، واردات زیاد و خودرو ارزان میشود. بنابراین ممکن است مردم برای این اتفاق نیز صبر کرده باشند. اما اگر دولت برای تولید و صنعت خودرو برنامه مشخصی ارائه کرده بود این انتظار بیدلیل را اکنون شاهد نبودیم.
دلایل مختلف رکود را مطرح کردید. حال با توجه به اینکه شما به اثرات این کمپین معتقد هستید این امر را چگونه موثر میدانید؟
کمپینها بعدی تبلیغاتی دارند که این بعد چندان موثر نیست اما بعد دیگر آنها اجرایی و عملیاتی است. اینکه دولت و وزارت صنایع چه برخوردی با این بعد عملیاتی کند، اهمیت دارد. وقتی چنین کمپینی ایجاد میشود باید دید وزارت صنایع چقدر در عملیاتی کردن آن موثر است. اینکه چه میزان خودروی خارجی وارد بازار شود و دولت چه برنامهای برای این واردات دارد در این حوزه اهمیت پیدا میکند. اگر واردکننده نسبت به تولیدکننده سود بیشتری دریافت کند، طبیعی است که این کمپینها نسبت به سیاست دولت موثر نیستند.
محمد مهدی سیادت معتقد است اگر خودروسازان قیمت خودرو را کاهش دهند کمتر متضرر خواهند شد تا در درازمدت کلا مجبور به توقف تولید شوند. نظر شما در این زمینه چیست؟
این بستگی به توان بنگاه اقتصادی نسبت به ضرری که متحمل میشود، دارد. ممکن است بنگاهی بر این عقیده باشد که من با برنامهریزی در شش ماه یا یکسال پیش رو فلان رقم ضرر را مدیریت کنم. اما این برنامه را دارم که در سال آینده این زیان جبران شود. ولی این زیان بستگی به تحمل بنگاه اقتصادی دارد و اینکه آیا میتواند مطمئن باشد که در سال آینده این ضرر جبران میشود یا خیر. متاسفانه در 30 سال گذشته سیاستی برای صنعت دنبال نشد و خود به خود صنعت ما عقب افتاد و اکنون بخش عمده مشکلات ما ناشی از نداشتن سیاست در صنعت است.