مدیریت در سازمانها و کسبوکارهای امروزی، دارای ابعاد و زوایای متفاوتی است، ولی بدون اغراق، جنبه مدیریت منابع انسانی را میتوان از مهمترین و دشوارترین ابعاد مدیریتی برشمرد. در بسیاری از کسبوکارهای کوچک و محدود که صاحبان سرمایه بدون کوچکترین مشکلی کسب خود را ساماندهی کرده و پیش میبرند، به محض توسعه کار با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند و البته این مشکلات، اغلب در شیوه نگاه صاحب بنگاه اقتصادی به موضوع مدیریت ریشه دارد.
در فعالیت محدود، افراد کمی مستقیما و رودررو با صاحب سرمایه کار میکنند و مالک سرمایه نیز حسب عادت دیرینه خود، علاوه بر نظارت بر کوچکترین فعالیتها و زوایای امور، تلاش میکند از همه جوانب کار اطلاع داشته باشد و در آن مداخله موثر کند اما با رشد و توسعه بنگاه، به مرور ضرورت توجه به اصول مدیریت و نقش مهارتهای آن خود را نشان میدهد. افراد هنوز علاقهمند به ارتباط مستقیم با مدیریت ارشد هستند ولی حجم و تراکم امور، مدیریت عالی را در تنگنای زمان برای اتخاذ تصمیمات و مرور اطلاعات بنگاه قرار میدهد.
این چرخه در برخی مواقع به قدری خود را نیرومند نشان میدهد که صاحب کسب، خود را در انبوهی از مسائل لاینحل و مشکل تصور میکند و گاه تصمیم به پایان دادن به عمر سازمان خود میگیرد. در چنین بنگاههایی پیشنهاد میشود از دانش و مهارتهای لازم در عرصه مدیریت منابع انسانی استفاده و با شناخت ابعاد آن یا به کارگیری مشاوران زبده، برای رشد پایدار اینگونه سازمانها و موسسات برنامهریزی شود.