مجلس نهم در آخرین روزهای کاری خود کاهش ساعت کاری زنان را به تصویب رساند. این در حالی است که کاهش ساعت کاری زنان از مدتها پیش مطرح است و مخالفان و موافقان بسیاری دارد. برخی کاهش ساعت کار را به نفع زنان میدانند و در مقابل برخی دیگر معتقدند این قانون و قوانین مشابه آن موجب خروج تدریجی زنان از بازار کار و کمرنگ شدن حضور این قشر خواهد شد.
در عین حال برخی دیگر بر این باورند که قوانینی از این دست موجب میشود زنان نتوانند همپای مردان در محیطهای کاری رشد کنند و پستهای کلیدی و مدیریتی را در اختیار بگیرند. اما اگر بخواهیم این موضوع را مورد ارزیابی قرار دهیم باید به این نکته توجه کنیم که در رابطه با حمایت از بانوان دیدگاههای متفاوتی نهتنها در ایران بلکه در سایر نقاط دنیا و کشورهای توسعهیافته وجود دارد.
بسیاری اعتقاد دارند ما از ابتدا باید مشاغلی را به بانوان واگذار کنیم که متناسب با آرگونومی و توان جسمی و روحی آنان باشد. از همین رو در قانون کار ما، زنان را نمیتوان در مشاغل شبانه نگه داشت و همچنین تاکید شده است که بانوان نباید در مشاغل سخت و زیانآور حضور داشته باشند.
از سوی دیگر در کشور ما قوانین و مقرراتی که میخواهد از زنان حمایت کند، قوانینی است که میتواند در بخش دولتی درست باشد اما در بخش خصوصی که سودطلبی یکی از چارچوبهای اصلی فعالیت آن است، نمیتواند این بخش را تحت تاثیر قرار دهد.
البته بسیاری از قوانین و مقرراتی که جنبه حمایت از کار بانوان دارد، در مورد سازمانها و ادارات دولتی که از بودجه دولتی استفاده میکنند، امکانپذیر است و میتوانند کاهش ساعت کاری را در قالب مرخصی دوران بارداری مرخصی دوران شیردهی انجام دهند، اما در بخش خصوصی زمانی که صحبت از این موضوع میشود، در واقع کارفرمایان در این چارچوب که میخواهند از سرمایههای خود حداکثر منفعت را داشته باشند، دچار تضاد و چالش میشوند.
اگر اینها از بخش خصوصی و مجموعههایی باشند که شامل قانون کار هستند، به طور طبیعی چون یک پست را اشغال کردهاند و این پست شرح وظایفی دارد، بنابراین زمانی که صاحب این پست در محل کار خود حضور نداشته باشد، ممکن است نتواند وظایف خود را انجام دهد و این وظایف به فرد دیگری محول شود یا انجام آنها از عهده فرد دیگری برنیاید. در این چارچوب میتوان مقداری قوانین و مقررات را در حوزه تامین اجتماعی تغییر داد و حمایتها به جای اینکه متوجه کارفرمایان شود، متوجه نظام جامع تامین اجتماعی باشد.
اما از منظر دیگر اگر به این موضوع نگاه کنیم، شاید بسیاری از زنان شاغل رغبتی به برخورداری از این مزایا نداشته باشند، زیرا احساس میکنند به این ترتیب از سلسله مراتب شغلی عقب میمانند و اگر از مرخصیهای طولانیمدت استفاده کنند و حضور کمتری در سیستم اداری داشته باشند، به طور طبیعی از ارتقا و برخورداری از برخی مزایا عقب میمانند. در واقع به این موضوع میتوان هم از دیدگاه مادی و هم از دیدگاه معنوی نگاه کرد.
البته به طور طبیعی برخی از مشاغل زنان را از خانواده دور نگه میدارد. باید فرآیندهایی را در مشاغل ایجاد کنیم که زنان بتوانند مشاغلی را انتخاب کنند که هم نیازهای مالی آنها تامین شود و هم نظام تامین اجتماعی را تا حد بالایی تقویت کنیم که کارفرمایان رغبت داشته باشند بتوانند از وجود زنان هم استفاده کنند.
اگر یک بانو در کارخانهای مشغول به کار است، به این معنا است که مسئولیتی به این فرد واگذار شده است و اگر ساعتکاری او کم شود، قسمتی از زنجیره تولید دچار وقفه میشود و باید کارفرما برای جبران این نقص، فرد دیگری را به کار بگیرد. در این شرایط اگر بخواهد فرد دیگری را به کار بگیرد، باید مالیات و حق بیمه دیگری را پرداخت کند. از همین رو ضروری است که نظام تامین اجتماعی در این مسئله وارد شود و در چارچوب حمایت از زنان، تسهیلاتی را به جامعه کارفرمایی بدهد.
بهعنوان مثال، در حال حاضر سازمان تامین اجتماعی تعیین کرده کارگاههایی که جنبه تولیدی و فنی داشته باشد، تا پنج نفر نیروی کار بیمه سهم کارفرما مشمول بخشودگی شود. در همین رابطه میتوان ترتیباتی اتخاذ کرد که در کارگاههایی که مثلا 20 تا 30درصد نیروی کار آنها شامل زنان باشند، تسهیلاتی برای آنان در نظر گرفته شود، یا اینکه دولت در چارچوب توجه به کانون خانواده و نقش زنان در خانواده که نقش بسیار کلیدی است، باید امتیازات ویژهای را به کارگاههایی که تمایل دارند از حضور بانوان استفاده کنند، اعطا کنند.
کارشناس بازار کار