در ایده کارت امتیازی متوازن روبرت کاپلان و دیوید نورتون روشهای متعددی را به منظور افزایش ارزش کسبوکار کارآفرینان در بلندمدت ارائه کردهاند. ایده کارت امتیازی متوازن یک نظام محاسبه و مدیریت است که اهداف استراتژیک را به بهبود و توسعه عملکرد پیوند میزند.
ایده
رویکرد کارت امتیازی متوازن مدیران را قادر میسازد در چهار حوزه کسبوکار به تعیین اهداف مختلف بپردازند که این موضوع یک چارچوب مشخص برای حرکت به سوی آن اهداف تعیین کرده و قابلیت ارزیابی میزان پیشرفت در این فرآیند نیز وجود دارد. رمز موفقیت این طرح در توانایی آن برای ساماندهی و یکسان کردن مجموعهای از شاخصهایی نهفته است که اندازهگیری عملکرد فعالیتهای کلیدی و فرآیندهایی که در هسته سازمان رخ میدهند را امکانپذیر میکند.
این رویکرد یک تصویر متوازن به شما ارائه و کارهایی را که باید کامل شوند برجسته میکند. ایده کارت امتیازی متوازن در چهار حیطه اصلی میتواند موثر واقع شود که محاسبات مالی سنتی دشوار تنها یک بخش از آن به شمار میآید. سه قسمت آسان جهت سنجش اقدامات عملیاتی شامل موارد زیر است:
* دیدگاه مشتری؛ چگونه یک کسبوکار توسط مشتریان آن درک میشود.
* دیدگاه داخلی؛ مسائلی که یک سازمان یا تشکیلات تجاری باید در آنها تفوق داشته باشد.
* یادگیری و نوآوری؛ جایی که سازمان یا شرکت تجاری باید در آن به توسعه و بهبود عملکرد خود بپردازد.
دو مثال بسیار موفق و مشهور در زمینه استفاده از ایده کارتهای امتیازی متوازن که میتوان به آنها اشاره کرد شرکت نفتی Mobil Oil که هماکنون با نام Exxon Mobil شناخته میشود و شرکت بیمه CIGNA Insurance هستند. شرکت نفتی Exxon در حد فاصل سالهای 1993 تا 1995 از رتبه آخر سوددهی در صنعت نفت به رتبه نخست صعود کرد و به مدت چهار سال در این جایگاه باقی ماند. شرکت بیمهCIGNA Insurance در سال 1993 در شرایط نامساعدی قرار داشت و روزانه یک میلیون دلار ضرر میکرد، اما در طول مدت دو سال در زمینه سوددهی در صنعت بیمه به رتبههای بالای جدول در میان شرکتهای دیگر دست یافت. بخش قابلتوجهی از موفقیت این دو شرکت در حوزه کاری آنها تنها یک دلیل دارد و آن به کارگیری ایده کارتهای امتیازی متوازن است.
آنچه باید در عمل انجام دهیم
نوع، اندازه و ساختار یک سازمان نقش تعیینکنندهای در جزییات پیادهسازی فرآیند ایده کارتهای امتیازی متوازن دارد. اصلیترین مراحل پیادهسازی این فرآیند در ادامه خواهد آمد:
-1 آمادهسازی و تعریف استراتژی: نخستین شرط ارائه یک تعریف واضح از استراتژی و اطمینان از این موضوع که مردم درک صحیحی از اهداف استراتژیک سه یا چهار عنصر اساسی برای موفقیت که اهمیت بسیار زیادی برای محقق شدن هر یک از اهداف دارند داشته باشند.
-2 تصمیمگیری در مورد محاسبه کردن: اهداف و اقدامات باید برای هر یک از چهار دیدگاه مشخص باشد؛ دیدگاه اقتصادی، مشتریان، فرآیند داخلی انجام امور و نوآوری و یادگیری.
-3 نهایی کردن و اجرای طرح: بحث و تبادلنظر بیشتری برای توافق روی محاسبه جزییات اهداف و فعالیتها لازم است و اینکه چه اقداماتی دقیقا نیاز است تا صورت پذیرد. این ارزش واقعی این رویکرد است؛ تصمیمگیری در مورد آنکه چه اقدامی برای دست یافتن به اهداف نیاز است که انجام شود.
-4 برقراری ارتباط و اجرا: ایده کارت امتیازی متوازن را در سراسر سازمان پیادهسازی کنید.
-5 عمومی کردن نتایج و استفاده از آنها: در حالی که همه نیازمند آن هستند تا از اهداف سازمان مطلع شوند، تصمیمگیری در مورد اینکه چه اطلاعات دقیقی باید به چه کسانی ارائه شود نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. از یک سو جزییات بسیار زیاد ممکن است تجزیه و تحلیل را فلج کرده و از سوی دیگر کمبود جزییات ممکن است به کاهش سود منجر شود. از اطلاعات موجود برای جهتدهی صحیح به تصمیماتتان استفاده کنید، بخشهایی را که به توجه و اقدامات بیشتر نیاز دارد قویتر کنید و این فرآیند را بهصورت پویا پیادهسازی کنید.
-6 بررسی و تجدید نظر در سیستم: این موضوع سبب میشود مشکلات شناسایی و برطرف شوند و همچنین چالشهای جدیدی نیز ایجاد شود. بهترین راه تشخیص این موضوع که آیا ایده استفاده از کارتهای امتیازی متوازن برای کسبوکار شما مفید بوده یا خیر این است که شیوه محاسبه و ارزیابی سختگیرانه و دقیقتری را برای اهداف خود تنظیم و سعی کنید به آن معیارها دست یابید.