بیشتر تصور بر آن است که تبلیغات صرفاً برای افزایش فروش است اما باید به تبلیغات بهگونهای دیگر نگریست و ابعادی که تاکنون از تبلیغات به آن توجه نشده نیز در نظر گرفت. واقعیت آن است که ما بیشتر از فروش باید «اثر تقویتی» را در تبلیغات مدنظر قرار دهیم. موضوع این است که دو گروه به تبلیغات توجه بیشتری دارند؛ آنهایی که میخواهند محصولی جدید خریداری کنند و دوم آنهایی که محصول خود را خریداری کردهاند و دوست دارند محصول خریده شده را در آگهیهای تلویزیونی مشاهد کنند.
شاید بد نباشد بدانید که بیشتر کسانی که آگهیها را نگاه میکنند کسانی هستند که محصول ما را خریدهاند و بهنوعی با نگاه کردن به تبلیغات میخواهند از ما تأیید بگیرند. اینجاست که مدیران تبلیغات نباید مشتریها را رها کنند و با تبلیغات خرید آنها را تأیید و در این زمینه تکرار خرید را تقویت کنند. این موضوع به نظر غیرمنطقی میآید یعنی وقتی محصولی را خریدهایم نیازی نیست که تبلیغات را تعقیب کنیم، ولی انسانها عموماً اینگونه هستند و دوست دارند چیزی که خریدهاند مرتب تبلیغ شود تا حس رضایت در آنها تقویت شود. این حس رضایت موضوع بسیار مهمی است که مدیران تبلیغات نباید آن را نادیده بگیرند؛ اساساً به همین دلیل است که میگوییم ما در هر صورتی باید تبلیغ کنیم حتی اگر به لحاظ اقتصادی تحت فشار باشیم.
درنوبت قبل به این موضوع اشاره کردیم که اگر در بحران اقتصادی گیر افتادیم چه باید بکنیم؟ آیا باید از بودجه تبلیغاتی بکاهیم؟ آیا باید تبلیغ را متوقف کنیم؟ یا تبلیغات را بهصورت هدفمند به تعلیق در بیاوریم؟ امروز قصد داریم به برخی روشهای جایگزین در مواردی که دچار بحران اقتصادی میشویم اشاره کنیم و بگویم مدیران تبلیغات در مواردی که با رکود اقتصادی مواجه هستند چگونه باید تبلیغات را مدیریت کنند.
یکی از راههایی که میتوانید از آن بهره ببرید آن است که تعداد دفعات تبلیغ را کاهش دهید مثلاً اگر هر روز تبلیغ میکردید از این پس سه روز در میان تبلیغ کنید البته این بسته به «وزن تبلیغی» شما دارد که در نوبت قبل به آن اشاره کردیم؛ اما هرگزفراموش نکنید که نباید تبلیغ متوقف شود. از جمله کارهای دیگری که میتوانید انجام دهید محدود کردن تبلیغات در معرفی یک کالا است مثلاً برخی شرکتها همزمان چند مدل تبلیغات را در دستور کار قرار میدهند که در این زمان توصیه میشود فقط یک مدل تبلیغ را در دستور کار قرار دهید و از تبلیغات چندگانه پرهیز کنید، اینگونه مشتری را روی یک چیز متمرکز میکنید و شانس ماندن در مقابل دیدگان مخاطبان را افزایش میدهید. مثلاً اگر چند مدل شوینده تبلیغ میشود فقط یک شوینده تبلیغ شود تا نام تجاری بتواند در کارزار تبلیغاتی دوام بیاورد.
یکی از مهمترین کارهایی که مدیران تبلیغات باید در این راستا انجام دهند بررسی این موضوع است که تا چه میزان میتوانند تبلیغات را متوقف نگاه دارند بهگونهای که نام تجاری به خطر نیفتد. این کار باید قبل از کاهش تعداد دفعات پخش آگهی انجام پذیرد در غیراینصورت میتواند دردسرآفرین باشد.
یکی دیگر از راههایی که میتوانید در دستور کار قرار دهید کاهش زمان پخش آگهی است البته باید دقت داشته باشید که این کار با دقت بسیار بالایی انجام گیرد و حتیالامکان از این روش مگر به وقت ضرورت استفاده نشود. مثلاً بهجای پخش آگهی 30 ثانیهای از آگهیهای 15 ثانیهای استفاده شود. در هر حال باید بدانید اگر 15 ثانیه در مقابل دیدگان مخاطبان خود قرار بگیرید بهتر از آن است که اصلاً دیده نشوید چراکه براساس آنچه پیشتر گفته شد یکی از اهداف مهم تبلیغات این است که مخاطبان شما بدانند شما در کنارشان هستید تا اینگونه خرید مجدد را تقویت کنید.
این را باید در اینجا یادآور شوم، درست است که فشارهای اقتصادی میتواند برای بسیاری از شرکتهای درگیر نبرد تبلیغاتی مشکلساز باشد اما در عین حال میتواند فرصتی باشد برای شرکتهای نوپا تا بتوانند از کاهش میزان تبلیغات یا متوقف شدن تبلیغات در شرکتهای بزرگ حداکثر استفاده را به عمل بیاورند و خودی نشان بدهند، به تعبیری این موضوع فرصتی فراهم میکند تا شما بتوانید بهعنوان یک مدیر فرصتطلب گوی و میدان را از رقبای خود بربایید.
بگذارید یک مثال بیاورم؛ وقتی 10 عدد نورافکن خیلی قوی روشن باشد و یک چراغ متوسط، آنچه مسلم است هیچگاه آن چراغ متوسط به چشم نخواهد آمد اما اگر زمانی نورافکنها کمنور یا خاموش شوند در آن زمان اگر همان چراغ متوسط نور خود را اندکی افزایش دهد قدر مسلم نور آن بسیار بارزتر از قبل دیده خواهد شد، از این روی این موضوع میتواند یک فرصت ایدهآل برای بسیاری از مدیران هوشمند باشد تا بتوانند در بهترین زمان کالای خود را به معرض نمایش بگذارند.