بانک مرکزی از پرداخت سود بانکها ممانعت به عمل آورد. سهامدار بر چه مبنایی و به چه امیدی سهام بانکها را خریداری کند و آیا این موضوع در حیطه اختیارات سهامداران و مجمع عمومی عادی صاحبان سهام نیست که در رابطه با تقسیم سود تصمیمگیری کند؟ فرهاد نیلی، مشاور رییس کل بانک مرکزی و رییس پژوهشکده پولی و بانکی طی میز گردی به نقد و بررسی وضعیت بانکها پرداخت و از تنگنای مالی، انحصار پولی و بحران بانکی صحبتهایی را مطرح کرد. به گزارش بورس نیوز، طی این میزگرد، نیلی نکاتی مطرح کرد مبنی بر اینکه بانک مرکزی اجازه برگزاری مجامع سال 93 بانکها و تقسیم سود را نخواهد داد و در بیان دلایل خود عنوان کرد که نظام بانکی ما بهشدت زیانده بوده و بالاترین سودها را از مجامع خودشان گرفته و بردهاند.
به اعتقاد وی، بانک مرکزی نباید اجازه برگزاری مجمع و تقسیم سود به بانکهای زیانده را میداد که متاسفانه داده است. اما خوشبختانه بانک مرکزی این مشکل را متوجه شده و اجازه برگزاری مجامع 93 و تقسیم سود را نخواهد داد تا منابع بیشتری از بانکها که از درون تهی شدهاند، خارج نشود. وی همچنین تاکید کرد که نباید اجازه دهیم سودهای کاغذی که در نظام بانکی ما شناسایی میشود، بهصورت نقدی به سهامداران پرداخت شود.
اما سوالی که در پی این سخنان ذهن سرمایهگذاران و سهامداران را به خود مشغول میکند، این است که اگر قرار است بانک مرکزی از پرداخت سود بانکها ممانعت به عمل آورد، سهامدار بر چه مبنایی و به چه امیدی سهام بانکها را خریداری کند و آیا این موضوع در حیطه اختیارات سهامداران و مجمع عمومی عادی صاحبان سهام نیست که در رابطه با تقسیم سود تصمیمگیری کند؟ در همین ارتباط عضو انجمن حسابداری ایران در گفتوگو با بورس نیوز اظهار داشت: طبق ماده 110 اساسنامه بانکها، تقسیم 10 درصد از سود ویژه محقق شده بین سهامداران الزامی است. علاوه بر این، ماده 90 لایحه اصلاحی قانون تجارت نیز همین امر را بیان میکند؛ بهطوریکه شرکتها ملزم هستند حداقل 10 درصد از سود سالانه خود را بین سهامدارانشان تقسیم کنند.
محمدرضا حیدری کرد زنگنه افزود: البته اینکه دکتر نیلی نسبت به عدم اجازه بانک مرکزی برای تقسیم سود توسط بانکها اظهارنظر کرده، باید دید چه توجیه و دلایل قانونی برای این امر دارد؟ چراکه اکثر بانکها بورسی هستند و چنین تصمیمی منافع سهامداران جزء را به خطر میاندازد. بهطوریکه چنین امری در صورت اجرا موجب ریزش قیمت سهام بانکها و تشکیل صفهای فروش طولانی در بازار میشود، چراکه سهامداران جزء با نگاه کسب سود، سرمایهگذاری میکنند و عدم اجازه به بانکها برای تقسیم سود ریسکهایی را متوجه سرمایه آنها میسازد.
وی با تایید سخنان رییس پژوهشکده پولی و بانکی پیرامون مشکلات نقدینگی بانکها، گفت: بانکها طی سالهای گذشته ذخایر زیادی در حسابهای خود داشتهاند که به هیچ عنوان منطق نداشته و سازمان امور مالیاتی این ذخایر را بهعنوان هزینه قابل قبول مالیاتی نپذیرفته است. اما طبق توافق بانک مرکزی و وزارت اقتصاد مقرر شده 1.5 درصد مانده مطالبات تسهیلات اعطایی در پایان هر سال به استثنای مطالبات از دولت، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و بنیادها پذیرفته شود تا برمبنای بخشنامه 25 اسفند ماه 93 بانک مرکزی، بانکها بیشتر از این میزان را بهعنوان مالیات مشکوکالوصول در نظر نگیرند.
وی تاکید کرد: حال آنکه بانکها در سالهای گذشته ذخایری در حسابها میگرفتند و سود خود را کمتر نشان میدادند، درحالیکه خود بانکها میدانستند این مطالبات قابل وصول نیست، چون در برخی موارد به برخی افراد خاص تسهیلات میدادند که در قبال آن وثیقه مناسبی دریافت نمیشد. بنابراین بخش زیادی از این تسهیلات امکان وصول ندارد. گرچه بانکها سود این تسهیلات اعطایی را بهعنوان درآمد در حسابهای خود ثبت کردند و برمبنای آن میتوان گفت سود بانکها واقعی نبوده و کاغذی است. این عضو انجمن حسابداری ایران درخصوص عدم اجازه تقسیم سود به بانکها برای جلوگیری از خروج نقدینگی از آنها گفت: منطق همین است که بانکها نباید سود تقسیم کنند؛ چراکه در حالت خوشبینانه حداکثر 80 درصد مطالبات آنها قابل وصول است و 20 درصد مابقی آن وصول نمیشود.
حیدری کردزنگنه با تاکید بر عدم شفافیت صورتهای مالی بانکها اظهار داشت: اگر اطلاعات عملکردی بانکها را مورد بررسی قرار دهیم، به وضوح میتوان دید که مطالبات آنها افزایش یافته است. علاوه بر اینکه نمیتوان این اطلاعات را به درستی آنالیز کرد و بورس نیز نظارت دقیقی بر صورتهای مالی بانکها ندارد و سهامداران نیز بهراحتی آنها را در مجمع صاحبان سهام تصویب میکنند. وی با اشاره به اینکه حجم مطالبات از دولت نسبت به تسهیلات و مطالبات بخشخصوصی و غیردولتی رقم قابل توجهی نیست، گفت: در این رابطه مشکل عوام فریبی مردم توسط بانکهاست. در شبکه بانکی کشور تنها چند شخص ثابت مدیریت بانکها را بر عهده دارند و تنها میان بانکها یا شعبات آن جابهجا میشوند، بهطوریکه تا زمانی که این روند ادامهدار باشد، سیستم بانکی نهتنها رشد نمیکند، بلکه حرکتی روبه عقب خواهد داشت. حال آنکه باید مدیرانی که صلاحیت آنها مورد تایید باشد، با ایدههای جدید بر راس کار بیایند، چراکه در حال حاضر مدیران فعلی هر آنچه در چنته خود داشتند، پیاده کردهاند، به دلیل همین سوءمدیریت است که نظام بانکی کشور تا این حد درهم ریخته و فشل شده و با تفکری کاملا سنتی اداره میشود.
وی ادامه داد: بر همین اساس، با توجه به اینکه اقتصاد ایران نیز بر محوریت بانکها پایهریزی شده، دچار مشکل شده و همین است که به هیچ جا نمیرسد، بهطوریکه شبکه بانکی کشور همانند بازاری حجرهای شده و مدیران آن به جای بانکداری، بیشتر صندوقداری میکنند. حیدری کردزنگنه به بحث بنگاهداری بانکها نیز اشاره کرد و گفت: بانکها بیشتر از عملیات بانکداری به مدیریت بنگاههای زیرمجموعههای خود میپردازند و خود به یک هلدینگ تبدیل شدهاند. تورم نیروی انسانی و شعب نیز درحالی هزینه تشکیلات بالایی را به آنها تحمیل کرده که دنیای امروز به دنبال سیستم الکترونیکی است و همه این موارد در کنار حجم بالای مطالبات معوق از مهمترین عوامل زیانده بودن بانکها محسوب میشود.