صنعت دارو؛ صنعتی با نرخ رشد متعادل و کمنوسان در جهان شناخته شده است. این صنعت با دومین رتبه سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و نرخ بازگشت سرمایه حدود 24 درصد، از پرسودترین کسبوکارهای کشور آمریکا (بزرگترین بازار دارویی دنیا) به شمار میآید. صنعت دارو به دلیل وجود قوانین حمایتی خاص از جمله Patent و تكنولـوژی بـالا، همـواره یكـی از اسـتراتژیکترین صنایع تولیدی هر كشور بوده است، بهگونهای كه برای برخی از كشورها حضور و گسترش این صنعت، مزیت رقابتی قلمـداد میشود. اما این صنعت در ایران هرچند به تبع الگوهای خارجی خود، صنعتی در حال پیشرفت و سودساز است اما با مشکلات خاصی دست و پنجه نرم میکند که در این گزارش به طور خلاصه به آنها پرداخته میشود.
صنعت دارو در جهان به دلیل جایگاه خاصی که دارد و ارتباط مستقیم آن با زندگی و سلامت بشر، همواره در حال پیشرفت، توسعه و نوآوری بوده است. این توسعه عموما به دلیل تمرکز خاص شرکتهای داروسازی در بخش تحقیق توسعه است که در کشورهای تراز اول تولید دارو بیشترین هزینه ممکن را نیز به خود اختصاص میدهد.در ایران بحث تحقیق و توسعه مانند سایر کشورها پیشرفت نکرده است و داروهای تولید داخلی، بیشتر با تمرکز بر بومیسازی و کپی کردن فرمولاسیونهای داروهای تولید شده در سایر کشورها صورت گرفتهاند.
هرچند اخیرا شاهد نوآوریهایی قابلتحسین در بخش توسعه صنعت دارو در کشور بودهایم اما در مقایسه با کل صنعت هنوز فاصله زیادی با میانگین جهانی داریم. مواد اولیه دارویی صنعت عموما وارداتی است و این موضوع یکی از تهدیدهای مهم به شمار میآید چرا که صنعت دارو بهعنوان یک صنعت استراتژیک و تاثیرگذار تا زمانی که دارای وابستگی خارجی باشد هموراه ریسک قطع ارتباط و عدم همکاری را به دنبال خواهد داشت.
چالش دیگر این صنعت بحث خاص مدیریت در این بخش است که بسیار شبیه کنترل انحصار چند جانبه است اما با نگاهی دقیقتر متوجه میشویم بر ویژگی این نوع از مدیریت پایبند نبوده است! توجه به سودآوری اقتصادی در صنعت دارو و حتی توسعه و شکوفایی آن جز اولویتهای تصمیمگیری توسط هلدینگهای کنترلکننده به نظر نمیرسد.
تولید و فروش دارو از نظر مقدار و مبلغ، خارج از ماهیت صنعت دارو و نیازهای جامعه و حتی در حیطه تخصصی بخش سلامت نبوده و خصوصی نبودن شرکتهای تولید دارو علاوه بر سایر مشکلات، عامل سکون این صنعت در سالهای اخیر شده است.هرچند این اعمال نفوذ خاص میتواند این اطمینان را هم ایجاد کند که شرکتهای فعال در این صنعت حاشیه سود ثابت و رو به رشد را داشته باشند اما به چه قیمت؟ و حتی این پرسش بهوجود میآید که این شرکتها قابلیت سودسازی بیشتر از این را میتوانند داشته باشند یا خیر؟!
مسئله بعدی که به نحوی نشات گرفته از بحث مدیریت و دولتی بودن صنعت دارو است، بحث قیمتگذاری دارو است. قیمتگذاری دارو بیشتر از آنکه بحثی اقتصادی در کشور باشد بحث سیاسی است، به شکلی که این قیمتگذاری با وزن بالای حمایت از مصرف کنند، سعی در کنترل به معنای عدم افزایش منطقی قیمت دارو انجام میگیرد، در صورتی که حمایت از مصرفکننده دارو به جای تمرکز بر تولید کنند، باید در بخش ارائه خدمات بهداشتی و حمایتی بیمه با پرداخت بخشی از قیمت دارو انجام شود نه با کنترل خود قیمت دارو، همانند مکانیسمی که در اکثر کشورهای پیشرفته حاکم است. این سیاست به دلیل پایین نگه داشتن قیمت دارو نسبت به ارزش حقیقی آن باعث بروز پدیده قاچاق دارو در کشور شده است.
در حالی که با برآوردهای منتشر شده توسط سازمان غذا و دارو به دلیل وجود بازار با پتانسیل بالا در کشورهای همسایه میتوان صادرات در قالب قانونی با حاشیه سود بالا را ایجاد کرد. با همه آنجه بهعنوان چالشهای اصلی صنعت داروی کشور گفته شد، شرکتهای داروسازی به دلیل نظارت شدید مراجع قانونگذاری و قرار گرفتن در بازارهای انحصار چند جانبه سیاستهای باثبات به دور از نوسانات و با حاشیه سود ثابت دارند.در صورت تمایل به ورود به این صنعت با هدف کسب سود در بازار سرمایه پیشنهاد میشود نوع ورود با دید بلندمدت و به واسطه دریافت درآمد تقسیمی، باشد تا تمرکز بر نوسانگیریهای کوتاهمدت.
ارتباط با نویسنده: leezafari@yahoo.com