200میلیون دلار سرمایهگذاری در امور دریایی، راهاندازی خطوط اعتباری بانکی و تعهد برای تامین سرمایه یک راهآهن 610 کیلومتری تنها بخشی از قراردادهایی را میسازد که از یک سو روحانی، رئیسجمهوری ایران و از سوی دیگر مودی، نخستوزیر هندوستان آن را امضا کردند؛ قراردادی که پس از سالها مذاکره و گمانهزنی میتواند راهگشای بسیاری از سوالهایی باشد که در طول سالهای گذشته آبهای جنوب شرقی ایران با آنها روبهرو بودهاند.
هرچند ایران با توجه به در اختیار داشتن تنگه هرمز و بنادری مانند شهید رجایی و امام در طول سالهای گذشته، توانسته بستری قابل اتکا برای تخلیه و بارگیری کشتیهای غولپیکر به وجود آورد و این زیرساختها زیر سایه لغو تحریمها توان آن را خواهند داشت که تبدیل به یکی از بزرگترین بنادر تجاری منطقه شوند، اما موقعیت خاص یک بندر ایرانی در دریای عمان توان آن را دارد که در آینده کار بسیاری از کشورهای همسایه خلیجفارس را کساد کند.
بندر چابهار که به نوعی ورودی خلیجفارس به حساب میآید، در طول سالهای گذشته چند برنامه توسعه گسترده به خود دیده و با وجود آنکه کار روی فاز نخست این طرحها از چند سال قبل آغاز شده اما هنوز حتی به نیمی از ظرفیت کلان و گسترده خود نیز نزدیک نشده است؛ بندری که در کنار نقش حیاتی در بین بنادر فعال در خلیج فارس برای همسایههای شمالی ایران نیز اهمیت بسیاری دارد.
کشورهای آسیای میانه که از ارتباط با دریای آزاد محروم هستند از گذشته دور تا امروز چشم امید به موقعیت دریایی ایران بستهاند و راهاندازی امکانات زیرساختی در چابهار به معنای تاسیس کوتاهترین مسیر اتصال آنها به اقیانوس هند خواهد بود.
هند اما در میان تمام مشتریهای چابهار جایگاه متفاوتی دارد.
این کشور که با ارتقای نسبی اوضاع اقتصادی خود در سالهای گذشته توانسته به جمع اقتصادهای نوظهور جهان وارد شود، حالا به فکر از میدان به در کردن چین است و برپایی مسیرهای جدید ترانزیتی برای این کشور اهمیت بسیاری دارد.
چین در طول سالهای گذشته سرمایهگذاری گستردهای روی توسعه بنادر پاکستان انجام داده و قرار گرفتن این سرمایهگذاریها در کنار طرحهای این کشور برای احیای جاده ابریشم و تنوع مسیرهای ترانزیتی به اروپا اوضاع بزرگترین اقتصاد نوظهور جهان را بسیار مطلوب میکند. مقابله با این حرکات چین برای هند در یک بندر خلاصه میشود. بندر چابهار هم میتواند راه را برای افزایش نفوذ پاکستان ببندد، هم کوتاهترین مسیر را برای رسیدن کالاهای هندی به افغانستان و آسیای میانه باز کند و هم برای چین خط و نشانی جدی بکشد.
از افزایش آمار ترانزیت تا رشد تعداد گردشگران
اهمیت بالای چابهار برای هندیها از سالها پیش مشخص شد. این کشور مذاکرات و گمانهزنیهای مربوط به ورود چابهار را از سال 2003 آغاز کرده بود و هرچند در برخی سالها ایران از ورودشان ناامید شدند، اما سرانجام هند با دستی پر به ایران آمد، موضوعی که صحبتهای وزیر راه به خوبی اهمیت آن را نشان میدهد.
آخوندی درباره تاثیر امضای موافقتنامه تاسیس کریدور چابهار (کریدور بینالمللی حملونقل و ترانزیت ایران هند و افغانستان) در درون منطقه خاورمیانه گفت: قطعا راهاندازی این کریدور تاثیرات گستردهای خواهد داشت. در افغانستان معادن بسیار زیادی از جمله آهن وجود دارد که این معادن برای هندیها بسیار ارزشمند است، در واقع این کریدور مسیری برای انتقال این مواد معدنی به هندوستان است که برای هند به جهت دسترسی به این معادن و برای افغانستان به لحاظ صادرات مواد استخراج شده از معادن اهمیت دارد.
در کنار آن هند با دستی پر و با سرمایهگذاری کلان برای ورود به راهآهن چابهار نیز برنامهریزی کرده است؛ سرمایهگذاریای که رقم آن بسیار کلان خواهد بود. وزیر راه در این باره گفته یکی از تفاهمنامههایی که به امضا رسید اظهار تمایل هند برای سرمایهگذاری در راهآهن چابهار - زاهدان به ارزش یک میلیارد و ۳۰۰میلیون دلار بود که نشان از علاقهمندی و تمایل هند برای احداث این خط ریلی دارد. پیشبینی میشود راهآهن چابهار - زاهدان طی سه سال آینده به بهرهبرداری برسد.
در کنار دو موضوع مهم ترانزیتی در آبهای ایران، وزیر راه و شهرسازی از طرحی دیگر نیز سخن گفته که هدفش افزایش تعداد گردشگران در جنوب شرق ایران است. براساس صحبتهای آخوندی، منطقه جنوب شرق ایران قدرت جذب جمعیت و توریست بسیار زیادی دارد و با وجود استعداد بالای طبیعی به دلیل عدم توسعهیافتگی از نظر جمعیتی پیشرفت چندانی نکرده است؛ موضوعی که شکلگیری برنامههای توسعه در چابهار میتواند روی آن تاثیرات مثبت فراوانی بگذارد.
دالان چابهار که دستهای گره شده سه رئیسجمهوری آن را به طور رسمی کلید زد، میتواند در سالهای آینده به یکی از مهمترین مسیرهای ترانزیتی منطقه تبدیل شود.
فعال شدن این مسیر در کنار طرحهایی مانند احیای جاده ابریشم با همکاری چین و افزایش حضور ایران در اروپای شرقی با همراهی روسیه میتواند بار دیگر باعث رونق اقتصاد منطقه شود. نقش محوری ایران در ترانزیت جهانی و تبدیل شدن کشور به چهارراه تجاری منطقه، هدفی است که هرچند امروز دور از دسترس به نظر میرسد اما در آینده میتواند به تعبیر یک رویا ختم شود.
ارتباط با نویسنده : j.hashemi1992@gmail.com