سال 93 در حالی به پایان رسیدکه گمانههای مثبت بسیاری میان تحلیلگران بنیادی و تکنیکال درباره بازار سال 94 وجود داشت. ریزش یک ساله سهمهای بازار و رسیدن آنها به سطوح بسیار جذاب در کنار خوشبینی تحلیلهای تکنیکی، از جمله عواملی بود که فعالان بازار را واداشت تا بخشی از نقدینگی پارک شده خود را دوباره وارد بورس کنند. چرخ سال نو هم به یاری آمد و چرخ شاخص کل شروع به چرخیدن کرد. صعودی که با بیانیه مطبوعاتی لوزان به اوج خوشبینی رسید. اما درست در خلال این موضوع حقوقیها شروع به عرضههای سنگین کردند و همزمان با آن عرضههای اولیه بیرویه، زمینه کافی را برای بیثبات کردن بازار فراهم کرد.
در این خلال بود که در حوزه سیاسی هیجان ناشی از دستیابی به توافق فروکش کرد و بازار دوباره در مسیر نزول قرار گرفت. تداوم این وضعیت سهامداران را به تجمع در مقابل تالار حافظ کشاند تا نسبت به شرایط مدیریت بازار سهام که زمینه بیثباتی سرمایهگذاری در بورس را فراهم کرده است، واکنش نشان دهند. با چند نفر از فعالان بازار در مورد این تجمع و آثار و دستاوردهای آن به گفتوگو نشستیم.
***
اخیرا شاهد تجمع سهامداران و فعالان بازار سرمایه مقابل در سازمان بورس اوراق بهادار تهران بودیم. ریشههای این اعتراض را در چه چیزهایی میبینید؟
پشوتن مشهورینژاد: مسلما منفی بودن بازار دلیلی بود که سهامداران را ناراحت و ناراضی کرده بوداما دلیل اصلی تجمع همانطور که در بیانیه آن مطرح شد دو مورد اصلی داشت: یکی مخالفت با عرضههای اولیه و دوم اعتراض به تخلفات و فسادی که در بورس وجود داشته و اخیرا بیشتر نمود پیدا کرده است. در بیانیهای که منتشر شده بود نیز مواردی ذکر شده بود از جمله اینکه چرا ناظر بازار دربرخی موارد سلیقهای رفتارمیکند، چرا بعضی از افراد به اطلاعات پنهانی دسترسی دارند و بازار با آنها برخورد نمیکند، در مورد برخی محدودیتهایی که در بورس تهران وجود دارد مانند محدودیت نوسان روزانه و حجم مبنا که سهامداران درخواست حذف این محدودیتها را داشتند، دیگر اینکه بازار دوطرفه شود تا معاملهگران در نزولها هم بتوانند از آن بهرهمند شوند به جای اینکه متضرر شوند، مانند بورس آتی سهام و بورس آتی سکه و دیگر مواردی که در بیانیه مطرح شد.
نادر بوالحسنی: اعتراض سهامداران بهخاطر عدم حمایت سازمان طی این مدت بوده است. در واقع سازمان کار خیلی خاصی برای بازار انجام نداده که برای سرمایهگذاران مشهود باشد و همچنین بحث عرضه اولیه که اغلب بر آن ایراد وارد میشود که نباید انجام شود و به بازار فشار بیاید، همچنین برخی صحبتها درمورد تخلفات که البته تا زمانی که اثبات نشود تخلفی صورت گرفته نمیتوان درمورد آن قضاوت کرد اما به هر حال ابطال معاملات و چند باره انجام شدن آن جلوه بدی داشت و بیاعتمادی را بهوجود آورد که این را میتوان علت اصلی این اعتراضات دانست. وضعیتی که پس از رشد سریع شاخص با اعلام بیانیه لوزان برای بازار پیش آمد و بهنوعی ترس از به خطر افتادن مذاکرات بود که وضعیت بازار را خراب کرد. اما این تنها یکسوی ماجراست و علت عمده وضعیت موجود بازار، فعالان بازار سرمایه هستند که عملا رفتارهای اشتباه سهامداران طی چند هفته اخیر باعث بدتر شدن بازار شده است. البته این قابل قبول است که ریسک سیستماتیک بازار بالاست و ابهاماتی در صنایع مختلف داریم که حل نشده ولی به نظر من به غیراز اینها مهمترین دلیل، رفتار فعالان بازاراست که تحلیلها را کنار گذاشته و با تحلیلهای سطحی و با اخبار به خریدوفروش کردن میپردازند که اینها باعث ضرر و زیانشان میشود، بنابراین نمیتوان تمام تقصیرها را به گردن سازمان انداخت و تصمیمات اشتباه تقصیر سازمان نیست.
مسئله دیگر این است که به هر حال صداوسیما در کشورما رسانهای است که وظایف آن وظایف ملی است و به این دلیل که از بخشخصوصی حمایت نمیشود و کاملا در اختیار دولت است، مسئولیتهای اجتماعی هم دارد. اینکه پس از بیانیه لوزان به آن شکل در بازار تبلیغ میشد و رشدهای شاخص تیتر اول همه اخبارهای صدا و سیما بود و رکورد زنیها حجم معاملات عنوان میشود بدون اینکه قبل از آن از رکودهای بازار گفته شود و یکباره فقط رشد بازار را منعکس میکنند شاید قشری از جامعه را که به بازار آشنایی ندارند تحریک میکند تا هر طور شده وارد بازار شوند که به نظر من این یک تهدید بزرگ برای بازار ما محسوب میشود. بهتر بود که صدا سیما با هماهنگی سازمان این کار را انجام میداد و این ذهنیت برای مردم عادی پیش نمیآمد که خیلی راحت میتوانند مالشان را بفروشند و در بازار سهم بخرند و خیلی سریع پولدار شوند. بلکه مردم به این نتیجه میرسیدند که میتوانند بروند سراغ صندوقهای سرمایهگذاری و به نظر من صداوسیما بیشتر وظیفه داشت که این مسائل را توسعه دهد و راجع به آن صحبت کند نه اینکه به این شکل هیجان ایجاد کند.
همچنین انتقادات ما نیز به خود سازمان است. سازمان بورس به جای اینکه حرکات سهامداران حقیقی و خرد آنلاین را که اخیرا دربازهای از زمان خیلی زیاد شد، درحالیکه با رکود توام بود به سمت سبدها و صندوقها هدایت کند، عملا مجوز سبد جدید نمیدهد و ماههاست که این کار را نکرده و کمک شایانی نمیکند برای اینکه این سبدها یا صندوقها پا بگیرند. درصورتیکه اگر پولهای خرد سهامداران حقیقی وارد این سبدها شود میتوان آنها را هدایت کرد و میتوان امیدوارتر بود که از این طریق تصمیم منطقیتری راجع به پول مردم گرفته میشود تا اینکه خود سرمایهگذاران اقدام به خریدوفروشهایی کنند که نمیدانند صحیح است. من فکر میکنم این سه عامل را که بخشی از آن در کنترل خود ما فعالان بازار است و بخشی از آن نیز در کنترل سازمان است انجام دهیم شاید وضعیت بازار کمی سامان پیدا کند و با تحلیل بهتر، منطقیتر پیش رود.
عطا آخرتی: جرقههای اولیه تجمع از جایی آغاز شد که مدتی برخوردهای سلیقهای در معاملات سهام را شاهد بودیم و همچنین در بازگشایی برخی سهمها از این مسائل دیده میشد که با عرضه اولیه مبین نیز چنین اتفاقاتی تکرار شد بهطوریکه تا سهروز ادامه یافت و صدای اعتراض سهامداران بلند شد. دلیل عمده این تجمع یکی همین برخوردهای سلیقهای در معاملات بازار بود و علت دیگر آن عرضه اولیههایی بود که بیموقع انجام میشد. در شرایطی که ارزش روزانه معاملات بازار ما بهطور میانگین حدود 60 تا 70 میلیارد تومان است، دو عرضه اولیه پیدرپی انجام شد وعرضه آخر که عرضه سهام پتروشیمی مبین بود بیش از 400میلیارد تومان نقدینگی نیاز داشت و شرایط مستعد بازار سرمایه باعث تشدید این التهاب و منجر به تجمع سهامداران شد.
به نظر شما عرضههای حقوقی در روزهای مثبت بازار چرا انجام شد و چرا کسی نسبت به این عرضهها و زیان سهامداران خرد پاسخگو نیست؟
پشوتن مشهورینژاد: مهمترین مشکل فعلی بازار همین است. درست است که این اعتراض رو به مدیریت سازمان بورس بود ولی واقعیت این است که مدیریت بورس خیلی هم نمیتواند کاری انجام دهد زیرا وقتی یک حقوقی برگه سهم دارد و میخواهد سهام خود را بفروشد نمیتوان مانع این کار شد و بهنوعی مهمترین مشکل بازار همین است. رییس سازمان بورس نیز تاکید کرد که برخی بد اخلاقیهایی که حقوقیها انجام میدهند و دلایل آن هم شاید مشخص نباشد، شاید مشکل تامین مالی دارند یا شاید قصد دارند بازار را کنترل کنند، به هر دلیلی که هست به هر حال حقوقیها متاسفانه به محض اینکه بازارکمی رشد میکند عرضههای سنگینی انجام میدهند. بهعنوان مثال در هفته اول پس از تعطیلات عید که بازار میتوانست رشد خوبی را تجربه کند حقوقیها عرضههای سنگین و عجیب و غریبی انجام دادند که جلوی رشد بازار گرفته شد. حقوقیها نیز وابسته به دولت هستند که یا به وزارت نفت وابستهاند یا به بقیه ارگانهای دولتی و اگر بخواهیم بگوییم که چه کسانی واقعا بازار را منفی میکنند میتوانیم بگوییم حقوقیهای بزرگ وابسته به دولت هستند که مانع رشد بازار میشوند و دلایل آن برای ما مشخص نیست.
بهعنوان مثال صف یک میلیارد سهمی بانک صادرات یا صف چند صد میلیونی ایران خودرو که حقوقیها کل آن را عرضه میکنند، این عرضههای بیحساب و کتاب و سنگین حقوقیهاست که بازار را منفی میکند و به نظر من مدیریت سازمان میتواند با آنها صحبت کند و بگوید که اگر قصد دارید سهم چند صد میلیونی خود را بفروشید، سهام خود را در بازار بلوکی و با یک حقوقی معامله کنید. معاملات بازار بلوکی به همین دلیل بهوجود آمده است تا در زمانی که یک حقوقی نیاز به نقدینگی دارد و نمیخواهد بازار را خراب کند سهام خود را بهصورت بلوکی با یک حقوقی دیگر معامله کند. وقتی که مثلا صندوق نفت یکباره 100میلیارد تومان سهم بانک صادرات را میفروشد میتوانست این سهام را بیرون از بازار خردهفروشی و در یک بازار بلوکی با یک حقوقی دیگر معامله کند و بعد بدهی خود را به دولت از آن محل بپردازد. درحالیکه سهام را به سرمایهگذار حقیقی فروخت و مبلغ آن را بابت بدهیهای خود پرداخت کرد و بهنوعی پول را از بازار خارج کرد. در حال حاضر طوری شده است که پول از سمت حقیقیها به سمت حقوقیها هدایت میشود و حقوقیها در حال نوسانگیری هستند یا گاهی نیز سهام خود را نقد میکنند و پول آن را بابت بدهیهای بانکی میپردازند یا صرف سرمایهگذاریهای غیربورسی میکنند و این پول را از سهامداران حقیقی تامین میکنند. به نظر من سازمان بورس باید در این خصوص با آنها تعامل داشته باشد و فکری اساسی برای عرضههای سنگین حقوقی کند.
نادر بوالحسنی: اگر ما مکانیزم بازار را قبول میکنیم، خریدوفروش را قبول میکنیم، عرضه و تقاضا را قبول میکنیم باید بدانیم که این مکانیزم طبیعی بازار است. وقتی ما تقاضا داریم یک سهمی را بخریم و برای آن صف میلیاردی تشکیل میدهیم، زمانی که سهامدار عرضه میکند نباید از آن شاکی باشیم زیرا آن سهامدار در آن شرایط تصمیم گرفته که سهام خود را عرضه کند حال چه این تصمیم درست باشد یا اشتباه. ما هم در این شرایط تصمیم گرفتیم که خرید را انجام دهیم و نمیتوانیم بگوییم حقوقیها چرا عرضه کردند، چرا که اگر نمیخواستیم سهامدار حقوقی عرضه کند پس در صف خرید هم نباید قرار میگرفتیم. پس ما میخواستیم که این سهم عرضه شود. عرضه حقوقیها طوری نیست که بگوییم قصد تخریب بازار را دارند. البته این مسئله که اخیرا اتفاق افتاد و با عرضه یکباره حقوقیها بسیاری از سهامداران خرد متضرر شدند درست است و رییس سازمان بورس هم در این مورد موضع گرفتند و عرضههای اولیه را موقتا لغو کردند. در واقع زمانی که اکثر سهامداران فروشنده هستند و بازار حرکت نزولی دارد عرضه سهام شرکتهایی که نیاز به تامین مالی زیادی دارند و مبلغ آن زیاد است قطعا به بازار فشار خواهد آورد به این شکل که بسیاری از سهامداران سهام خود را میفروشند تا سهام عرضه شده را بخرند. بنابراین ایراد به این تصمیم وارد است ولی نمیتوان گفت که تمام بد بودن بازار طی دوماه گذشته به دلیل عرضههای اولیه است. فقط در مورد مبین اینطور بوده که مبلغ عرضه اولیه بالایی داشته است و در مورد عرضههای دیگر اینطور نبوده است.
عطا آخرتی: در تجمع انجام شده بیانیهای مطرح شد که در آن درخواستهای سهامداران عنوان شده بود و پس از تفاهم اولیه هستهای حجم عظیمی از تقاضا پشت بازار بود و طی دو روزخیلی سنگین به این تقاضا پاسخ داده شد و عرضههایی پیدرپی صورت گرفت که باعث بیاعتمادی سهامداران شد که دلیل این عرضهها هنوز برای ما مشخص نیست و هنوز نمیدانیم چرا در شرایطی که بازار در حال جان گرفتن و نفس تازه کردن است هر روز عرضهها شدیدتر میشود. این موضوع آفت بازار شده و مشکل اصلی بازار بیاعتمادی سهامداران و فعالان بازار نسبت به بازار سرمایه است که با وجود اتفاقاتی که میافتد این بیاعتمادی تشدید میشود. باید توجه داشته باشیم که پول به جایی که اعتماد نکند نخواهد رفت. ارزش معاملات نیز در حدود 50 میلیارد و 60 میلیارد یا کمی بالاتر یا پایینتر نوسان دارد و این عوامل دست به دست هم داده است تا اعتماد سرمایهگذاران و فعالان بازار نسبت به بازار از بین برود و در واقع درخواست سهامداران نیز از این تجمع همین مسئله بود که جلوی عرضههای سنگین حقوقی گرفته شود و سازمان نگذارد عرضهها به آنشدت انجام شود که دلیل این عرضهها را مسئولان باید پاسخ دهند.
اثرات عرضههای اولیه اخیر در بورس چه بوده است؟
پشوتن مشهورینژاد: عرضههای اولیه اخیر در شرایطی بود که بازار کم عمق و منفی شده بود و این عرضه اولیهها باعث منفیتر شدن بازار میشد که خوشبختانه مدیریت سازمان بورس نیزپذیرفت که موقتا عرضههای اولیه را متوقف کند.
نادر بوالحسنی: سه عرضه اولیه اتفاق افتاد که موفق نبودند و بلافاصله یا پس از آن بازار برگشت و سهم خیلی بالا نرفت یا اینکه فشار مضاعفی به بازار وارد کرد که نشان میدهد یا زمان را برای عرضه اولیه به خوبی انتخاب نکردند یا هماهنگی و نظارت کاملی میان ارکان سازمان وجود نداشته است که قبل از وقوع اتفاق بدی برای بازار آن را پیشبینی کرده باشند یا تصمیمی راجع به آن گرفته باشند و اینکه بگوییم مشکل از نرمافزار است و هنگ کرده این دلایل برای بازار قابل پذیرش نیست. به نظر من اعتراضات قطعا نقش داشته اما از طرفی نیز سازمان سعی کرده که هماهنگی بیشتری داشته باشد و با تعمق بیشتری سهام را در بازار عرضه کند.
عطا آخرتی: در بازار ما میانگین ارزش روزانه معاملات در دو ماه اخیر در حالت خیلی خوشبینانه 70 تا 100 میلیارد تومان است. در این شرایط سهم مبین عرضه میشود. عرضهای که حدود 400میلیارد تومان نقدینگی نیاز دارد و این 400میلیارد تومان معادل ارزش چهار تا پنج روز بازار است؛ بنابراین مشخص است که چنین عرضهای در این شرایط بازار را منفی خواهد کرد و سنتی هم که جا افتاده این است که عرضه اولیه همیشه سودده است و حداقل 15 درصد بازدهی دارد و این مسئله باعث میشود تا بسیاری از سهامداران سهمهای خود را بفروشند تا سهام عرضه اولیه بخرند که این مسئله تا حدودی بازار را به هم میریزد و اخیرا در مورد سهم مبین این اتفاق افتاد که 400میلیارد تقاضا پشت مبین میره و از سویی تمام سهمهای بازار منفی است. عرضه اولیه خوب است اما نه اینکه در شرایطی که بازار کم جان و بیرمق است چهار عرضه اولیه پشت سر هم قرار گیرد و یکی دیگر از دلایل اعتراض سهامداران نیز همین بود که دو عرضه اولیه خدیزل و شغدیر تا پایان خرداد ماه لغو شد و امیدواریم که این عرضهها با یک سیاست درست انجام شود و ببینند کشش بازار چقدر است و تا چه میزان نقدینگی میتوانند جذب کنند و در این صورت عرضه اولیه انجام شود.
آیا برگزاری تجمع و پخش رسانهای آن تاثیری در مسائل و مشکلات سهامداران داشته و آیا میتوان لغو عرضههای اولیه تا خردادماه را محصول اعتراض سهامداران دانست؟
پشوتن مشهورینژاد: اگر منظور این باشد که تجمع باعث شود بازار مثبت شود اینطور نیست وحتی هدف از تجمع این نبوده و بهطور کل تجمع و تظاهرات و اغتشاش نمیتواند هیچ بورسی را مثبت کند بلکه بالعکس بورس همیشه در آرامش و امنیت میتواند مثبت شود و هرگونه اغتشاش و ناامنی بورس را منفی خواهد کرد. در واقع هدف از این تجمع مثبت شدن شاخص بورس نبوده بلکه هدف از این تجمع مبارزه با برخی تخلفات بورسی بوده که خوشبختانه تاثیرات خیلی مثبتی هم داشته و در همین یک هفته میبینیم که خیلی از خواستههایی که سهامداران داشتند تا حدودی برآورده شد و همان روز تجمع، رییس سازمان بورس اوراق بهادار در نشستی مطبوعاتی اعلام کرد که عرضههای اولیه فعلا لغو میشود که این مهمترین خواسته سهامداران بود و همچنین گفت محدودیت نوسان یک درصد افزایش مییابد و صندوق توسعه بازار باید از این پس معاملاتش را آنلاین ارائه دهد تا همه ببینند که چه سهامی خریدوفروش میشود. همچنین چند معامله مانند معامله وایران داشتیم که به دلیل شبههای که در افشای اطلاعات پنهانی وجود داشت ناظر بازار معاملات آن را لغو کرد و در مورد مبین صدا و سیما برنامه گذاشت و از مسئولان بورس پرسیدند که چرا معاملات این سهم چند بار لغو شد و خواسته شد تا توضیحاتی ارائه کنند، وزیر اقتصاد با پنج بانک جلسه گذاشت و از آنها خواست که از بازار حمایت کنند و اینها اقداماتی بود که اگر این تجمع نبود مسلما این اتفاقات خوب هم نمیافتاد. همین که رسانهها، روزنامهها و حتی مجلس بر بورس تمرکز میکنند مخصوصا بر قسمت مبارزه با تخلفات و فسادی که از مدتها پیش در بورس ریشه داشته بهترین اثر این تجمع بوده و باید ادامهدار هم باشد. بهطور کل اگر بازار شفاف باشد مسلما در بلندمدت بورس هم مثبت خواهد شد و با هیچ گونه تظاهرات و تجمعی هم نمیتوان بورس را مثبت کرد و هدف هم این نبوده.
نادر بوالحسنی: من با اعتراض سهامداران موافق هستم. خوب است که نسبت به تصمیمات خلق الساعهای که گرفته میشود اعتراض شود و این اعتراض منطقی است اما من با شکل این اعتراض مخالفم. با اینکه در خیابان جمع شویم و بینظمی ایجاد شود مخالفم. به نظر من اگر کل فعالان بازار سرمایه و شرکتها را یک سیستم ببینیم باید سعی کنیم تا این سیستم خود را از درون اصلاح کند. اگر جایی که سازمان ایراد دارد به مراجع ذیربط اطلاع دهیم و اگرمیدانیم که جایی تخلف شده آن را اطلاع دهیم تا برطرف شود ولی اعتراض به شکل تجمع به نظر من بیشتر جنبه احساسی دارد تا منطقی.
عطا آخرتی: به نظر من میتواند. حداقل خواستههای سهامداران به گوش مسئولان رسید. صحبت تجمع بارها مطرح شده بود ولی از آنجا که صحبت تجمعهای قبلی عمدتا اعتراض به منفی بودن بازار بود مسلم است که منفی بودن بازار تجمع ندارد زیرا منفی بودن بازار حاصل رفتار جمع سهامداران و فعالان بازار است و هدف ما از تجمع این است که جلوی دستوری بودن بازار گرفته شود و اگر قرار است بازار ریزش داشته باشد اجازه دهند این ریزش انجام شود و بازار را به حال خود بگذارند نه اینکه شاخصسازی کنند و تعداد انگشت شماری از سهام را مثبت کنند و شاخص را مثبت جلوه دهند در حالیکه بقیه سهمها منفی هستند. هدف ما از این تجمع منفی بودن بازار نبود. هدف ما این بود که تخلفاتی که انجام میشود و باعث ایجاد جو بیاعتمادی میشود شناسایی و جلوی آن گرفته شود. وقتی تعداد معدودی که مشخص نیست به کجا وابستگی دارند و میتوانند در یک شرایط خیلی خاص در صف سنگین مبین سر خط بنشینند و سهم بخرند و شما این شرایط را نداشته باشید طبیعتا به بازار اعتماد نمیکنید. هدف ما از این تجمع این بود که اینها را به گوش مسئولان برسانیم و فکر میکنم که رسیده باشد زیرا حداقل در چند مورد مانند عرضههای اولیه، ریاست سازمان گفت که عرضهها تا آخر خرداد ماه عقب افتاده و عرضه اولیه نخواهیم داشت و در مورد تخلفات هم یک نمونه اخیرا در شرکت لیزینگ ایرانیان بوده که این سهم پس از اینکه مدت زیادی منفی بود ناگهان با صف خرید سنگینی مواجه شد که با توجه به پیام ناظر مبنی بر مشکوک بودن به افشای اطلاعات نهانی معاملات آن باطل شد و این نشان میدهد که اعتراضات بیتاثیر نبوده. به نظر من اگر این نظارتها بیشتر شود اعتمادها به بازار باز خواهد گشت.