کاهش نرخ اشتغال و به عبارتی دیگر افزایش نرخ بیکاری، مشکلی است که در برهههای زمانی مختلف گریبانگیر اقتصاد کشورها میشود. رشد بیکاری با بسیاری از مشکلات اقتصادی دیگر موازی و همسو است و در نتیجه بروز این مشکل موجی از نارضایتیهای مردمی و تبعات اقتصادی را در پی خواهد داشت. از همین روست که دولتهای مختلف برای مبارزه با بیکاری و ارتقای نرخ اشتغال برنامهریزی میکنند و تلاش دارند شاخصههای این حوزه را در حد مطلوب حفظ کنند. اگرچه برخی بحرانهای اقتصادی خواه ناخواه تاثیر مستقیمی بر نرخ بیکاری خواهند داشت اما آمارها نشان میدهد کشورهایی که برنامههای بلندمدتی برای ایجاد اشتغال در دست دارند، در عبور از بحران موفقتر ظاهر شده و عملکرد بهتری دارند.
از مدرک تا تخصص
تمایل به تحصیلات عالی و شیوع مدرکگرایی باعث شده اغلب کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته در دنیا، با آمار بالایی از فارغالتحصیلانی رو به رو باشند که برای اشتغال دچار سردرگمی هستند. بحثهای متعددی در خصوص میزان مهارتهای فارغالتحصیلان و تخصص آنها وجود دارد، اما نکته مهمتر عدم کامیابی بسیاری از این فارغالتحصیلان برای یافتن شغلی منطبق بر تحصیلات و مدارک دانشگاهی است.
دولت بریتانیا در طول یک دهه اخیر مشکلاتی قابل توجه در این خصوص داشته و بنا بر آمارهای فایننشیال تایمز، در سال 2011 جمعیتی بالغ بر 11 تا 15درصد از افراد متخصص اما بدون مدارک عالی مشاغل تخصصی را به دست آورده و در مقابل فارغالتحصیلان بیکار افزایشی محسوس داشتهاند.
جف رایلی، مدرس برتر و کارشناس اقتصادی معتقد است برخی از مسائل زمینهساز افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان در بریتانیا بوده است که عبارتند از:
*عدم تمایل به جابهجایی محل زندگی از سوی کاریابان، بهویژه در مناطق گلاسکو و بیرمنگام باعث شده نرخ کاریابی در این مناطق بسیار کم باشد. درواقع افراد به سبب وابستگیهای اجتماعی، مالی و... تمایلی به ترک زادگاه یا محل زندگی فعلی خود نداشته و فرصتهای شغلی در شهرهای دیگر را از دست میدهند.
*مشکلات مربوط به نرخ مالیات یا موانع کارآفرینی باعث میشود، بسیاری از فارغالتحصیلان متخصص که توان مدیریت پروژههای گسترده کارآفرینی را دارند، عملا از گردونه فعالیتهای اقتصادی حذف شوند. حمایتهای دولتی میتواند دلگرمیهای مناسبی برای ایجاد کسبوکارهای جدید و کارآفرینی در بخشهای خصوصی ایجاد کند.
*برابر نبودن الگوهای عرضه و تقاضا و سرریز شدن میزان عرضه در برابر تقاضای بازار باعث میشود برخی مشاغل با بازارهای اشباع شده مواجه شده و در نتیجه، جذب افراد در این حوزهها به رقمی نزدیک به صفر برسد.
کارآفرینی و کاریابی
نشریه فوربس در گزارشی به بررسی برترین اقدامات دولتها برای مبارزه با نرخ بیکاری پرداخته و چنین استنباط کرده که پرداختن به حوزههای کارآفرینی و اشتغالزایی، مهمترین رکن و مسیر برای کاهش نرخ بیکاری است. بر این اساس برخی از مهمترین روشهایی که در کشورهای توسعهیافته برای مبارزه با بیکاری مورد توجه قرار دارند، عبارتند از:
1- حمایت از کسبوکارهای نوپا، اعطای وام و اعتبارات شغلی، ارائه مشوقهای مالیاتی و حمایتهای بخش تولید و تجارت
2- همکاری با پروژههای آموزش حرفهای و صنعتمحور و تمرکز بر حل مشکلات اقشاری که بهطور بالقوه در کاریابی مشکل بیشتری دارند (زنان، افراد میانسال و...)
3- ایجاد هابهای منطقهای برای گسترش مراکز تجاری و اداری و ترغیب نسل جوان برای پیگیری کسبوکارهای جدید در سایه حمایتهای بانکی
4- توسعه زیرساختهای آموزشی و استعدادمحور به جای آموزش سنتی و مدرکگرا.
با وجود تمامی این موارد و بنا بر همین گزارش برخی افراد برای از دست ندادن حمایتهای مالی دولتی که افراد بیکار را شامل میشود و نیز برای حفظ حقوق بیکاری، تلاش چندانی برای کاریابی و اشتغال نشان نداده و وضعیت بیکاری را ترجیح میدهند، این مسئله بهعنوان یک معضل اجتماعی نیاز به ریشهیابی دارد.
هر دولت روشی ویژه دارد
اگرچه مشکل بیکاری در هر کشور، جزو معضلات ناخوشایند اقتصادی محسوب میشود، اما دولتهای مختلف بنا بر مصالح خود الگوهای مبارزه خاصی دارند. برای مثال، در ایالات متحده رشد کسبوکارهای کوچک، استعدادیابی، حمایت از کارآفرینان جوان و حمایتهای مالی ایالتی جزو معروفترین راهکارهای مبارزه با بیکاری هستند.
اما اوضاع در چین تا حدودی متفاوت است. تجدید نظر در سیاستهای تجاری و تولید، اصلاحات در قوانین مالیاتی و مواردی که به طور مستقیم به رشد اقتصادی چین کمک و از کاهش نرخ بیکاری حمایت میکنند، از اولویتهای دولتمردان چینی محسوب میشود. بنا بر نظر دکتر مارک اسپوزیتو، استاد دانشکده مدیریت دانشگاه هاروارد، دولتهایی چون چین که پایههای اقتصاد خود را بر مبنای اشتغال و توسعه تجارت و بازرگانی بنا نهادهاند، در برابر بحرانهای بیکاری، آسیبپذیرتر هستند. درواقع، صادرات بالای چین، سرپوشی پر زرق و برق است که در صورت اختلال در اشتغال این کشور، بسیار آسیبپذیر خواهد بود.