دنیای زنان در بسیاری از حوزهها با تغییر روبهرو شده است. همان قدر که در حوزه کسبوکار و اشتغال، زنان در سالهای اخیر نیاز به تلاش مضاعفی برای رسیدن به موقعیتهای مشابه مردان داشتند، در ورزش هم حضور زنان با چالشهایی روبهروست. چالشهایی که مانع دستیابی آنها به ثروتهایی میشود که با سادگی بیشتر در اختیار ورزشکاران مرد قرار میگیرد. تحقیقات جدید نشان داده که نمیشود انتظار داشت زنان ورزشکار به اندازه مردان ورزشکار همه جا دیده شوند و تصاویرشان برای تبلیغ محصولات مختلف به کار برود و مشارکت آنها در فعالیتهای اقتصادی زیاد باشد.
این تحقیق نشان داده، دلیل اینکه زنان ورزشکار فرصتهای کمتری برای تبلیغات و کسب درآمد از فعالیتهای جانبی دارند دو چیز است؛ آنها طوری معرفی نشدهاند که برای مخاطبان برندها مهم باشند و علاوه بر این، بسیاری از آنها تنها در طول مسابقات المپیک دیده میشوند و در زمانهای دیگر دوربینهای تلویزیونی روی مردان متمرکز شدهاند.
علاوه بر این بعضی از متخصصان نوع حضور ورزشکاران زن در تبلیغات را به ضرر آنها میدانند. پروفسور جان آنتیل در دانشگاه دلور ناکامی زنان ورزشکار در به دست آوردن موقعیتهای اقتصادی را این طور توضیح میدهد: «روشی که در حال حاضر در آن از زنان ورزشکار برای فعالیتهای تبلیغاتی و اقتصادی استفاده میشود، اثرگذاری این زنان را کم میکند و فرصتها را برای زنان دیگر ورزشکار هم کاهش میدهد.» به عقیده این محقق، یکی از شیوههایی که استفاده غلط از زنان ورزشکار را ترویج میکند، استفاده از جذابیتهای ظاهری آنهاست.
زنان ورزشکار در تبلیغ محصولات بیشتر بهعنوان سوژههای زیبا دیده میشوند و این مسئله باعث شده، در تبلیغات نگاه فراجنسیتی به آنها وجود نداشته باشد. محققان این پروژه معتقدند استفاده از ظاهر این زنان برای تبلیغات شیوه مناسبی برای استفاده از شخصیت برجسته آنها نیست و مصداقی از شیوههای غلط تبلیغاتی است. زنانی که بسیاری از آنها براساس نتایج این تحقیق، در شکل دادن به خانواده خود موفق بودهاند. امتیازی که شاید نمایش آن به جای تاکید بر قابلیتهای ظاهری میتوانست امتیازات بیشتری برای آنها و زنان دیگر به همراه داشته باشد.
عامل دیگری که مانعی برای حمایت اسپانسرها از زنان ورزشکار است، دیده نشدن آنها در بیشتر زمانهای سال است. براساس آماری که یواسای تودی منتشر کرده است، تنها 1.6درصد از رویدادهای ورزشی زنان در سال 2008 در رسانهها مخابره شده بود. تیمهای زنان گاهی به دلیل ترجیح بازیهای مردان کنار گذاشته میشوند، چرا که بازیهای مردان طرفداران بیشتری دارد و توجه بیشتری جلب میکند. این به آن معناست که ورزشکاران زن در نهایت کمتر شناخته میشوند و چهرههایشان به اندازه مردان مشهور نمیشود.
حتی در شرایطی که شمار ورزشکاران زن روزبهروز بیشتر شده و در سال 2012 آمریکا ورزشکاران زن بیشتری را نسبت به مردان به المپیک فرستاد. کمتوجهی به زنان در طول سال منجر به آن شده که چهرههای آنها به اندازه مردان ورزشکار سودآور نباشد و نظر اسپانسرها را جلب نکند.
شاید برای توضیح اینکه چرا ورزش زنان در میان افکار عمومی کمتر از مردان طرفدار دارد، باید از یک رویداد محبوب شروع کرد؛ مسابقات دوچرخهسواری توردو فرانس که نسخه زنانهای ندارد. اما زنان نسبت به آن حساس شدهاند. ساعاتی قبل از شروع توردو فرانس در پاریس، گروهی از زنان دوچرخهسوار نسبت به این رویداد واکنش نشان دادند. مسابقه یکروزهای که آنها در حوالی محل برگزاری این مسابقه شکل دادند جدیدترین اعتراضشان نسبت به نبود یک نسخه زنانه از توردوفرانس بود. مسابقات دوچرخهسواری زنان نظر اسپانسرها و عموم مردم را جلب نمیکند. اما دلیل این مسئله چیست؟
گفته میشود اگر اسپانسرهای بیشتری سراغ زنان ورزشکار بروند و رسانهها هم رویدادهای مربوط به آنها را پوشش دهند، ورزش زنان هم محبوبتر میشود. اما قضیه مثل یک دور باطل است. میشود برعکس گفت: اگر ورزش زنان جذابیت بیشتری پیدا کند، اسپانسرها و رسانهها هم به آن بیشتر توجه میکنند و زمان و پول بیشتری صرفش میکنند.
سازمان ورزش زنان (WSFF) در سال 2013 گزارش داد که ورزش زنان در این سال 7درصد پوشش رسانهای داشته و 4درصد از کل ارزش قراردادهای اسپانسرها به این حوزه معطوف بوده است. بسیاری از زنان ورزشکار، حتی آنهایی که بهعنوان نماینده کشورشان در تیمهای ملی حضور دارند، مجبورند دنبال کار بگردند و تنها به درآمد ورزش اکتفا نکنند. آنهایی که برای ورزش پول میگیرند و درآمدی در آن دارند، اغلب کمتر از مردان ورزشکاری پول میگیرند که در همان رشتهها کار میکنند. مثلا انجمن گلفبازان حرفهای در حوزه مردان جوایزی با ارزش 256میلیون یورو برای مسابقات در نظر میگیرد و در حوزه زنان جوایزی 50میلیون دلاری؛ تقریبا یکپنجم آنچه برای مردان در نظر گرفته میشود. این نابرابری در پرداخت حقوق مربیان تیمهای زنان نیز برقرار است.
البته با وجود این نابرابریها، بعضی چیزها در حال تغییر است. تیم کریکت زنان در انگلستان توانسته است حرفهای شود و قراردادی خوب با کیا سازنده اتومبیل برای دو سال امضا کند. ویمبلدون قدیمیترین تورنومنت تنیس دنیا، از سال 2007 جایزههای برابری برای زنان و مردان در نظر گرفته است. ورزشهای دیگر هم به همین سمت در حرکت هستند. نظر طرفداران ورزش هم بهظاهر در حال تغییر است: 61درصد طرفدارانی که در پژوهش WSFF با آنها صحبت شده است گفتهاند به نظرشان زنان ورزشکار بزرگ به اندازه مردان مهارت دارند و بقیه این افراد هم گفتهاند ورزش زنان برای تماشا کردن همان قدر جذاب است.
این مسئله زمانی مهمتر میشود که بدانیم تعداد زنانی که به سمت ورزش گرایش پیدا میکنند رو به افزایش است. در انگلستان بعد از بازیهای المپیک 750هزار بزرگسال به تیمهای ورزشی پیوستند که 500هزار نفر از آنها زن بودند. زنان بیشتری که در ورزش و تماشای آن شرکت میکنند باید اسپانسرها و رسانهها را وادار کنند تا توجه برابر نشان دهند. اتفاقی که شاید در سالهای آینده سرعت بگیرد و دستمزد زنان ورزشکار را به میزان دستمزد مردان نزدیک کند.