نگاهی به وضعیت زنان فیلیپینی در نیم قرن گذشته حقایق جالبی را درباره روند پیشرفت در این کشور و وضعیت زنان نشان میدهد؛ مشارکتشان در جامعه به روشنی مشخص نیست، از نظر تامین نیازهایشان از یکسو و دریافت حمایتهای دولتی از سوی دیگر نسبت به مردان در سطح پایینتری هستند. بدون تردید، توانمندسازی سازمانی زنان پیشینهای طولانی در فیلیپین دارد و میتوان رد آن را در عصر مارکوس، رئیسجمهور پیشین این کشور دید.
در سال 1975 کمیسیون ملی نقش زنان فیلیپینی تشکیل شد. این کمیسیون الان با نام کمیسیون زنان فیلیپینی فعالیت میکند. وظیفه این کمیسیون یکپارچهسازی زنان برای حضور پررنگ در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این کشور است. نگاهی به وضعیت زنان در سالهای گذشته نشان میدهد که روند اهمیت به زنان در دولتهای گوناگون با طرحهای مختلف پیگیری شده است.
پیش از بررسی تحلیلی این موضوع، باید به این نکته اشاره کرد که مشکل مهم فیلیپین اغلب نهتنها دادههای اندک، بلکه مقایسه دادهها در طول زمان بوده است. در این مورد، هر نهاد و سازمانی بر شاخصهای خود اصرار ورزیده است؛ شاخصهایی که معمولا با سایر سازمانها متفاوت بوده است. بنابراین یافتن مجموعهای قابل استناد از شاخصهای اندازهگیری که در شرایط مقایسهای معنای خود را حفظ کنند، خود بخشی از چالش ارزیابی تغییر وضعیت زنان در این کشور به شمار میآمده است. با وجود این محدودیتها، آنچه پیشروی شماست بررسی اجمالی اقدامات رؤسای مختلف جمهوری برای بهبود وضعیت زنان با در نظر گرفتن شاخصهای مهمی چون آموزش، اشتغال، خشونت علیه زنان و سلامت است.
بررسیهای نموداری نشان میدهد که زنان اگرچه در تمامی نمودارها برتری همیشگی در زمینه تحصیلی و سواد نسبت به مردان دارند اما این رقابت را در نمودارهای اشتغال به آنها باخته و پایینتر از آنها قرار گرفتهاند. در طول زمان خانمها در بازار کار همواره پشت سر آقایان قرار داشتند. علاوه بر تبعیض جنسیتی در بسیاری از دولتها، بهویژه در زمینه شغلهای سطح بالا، امکانات کافی نیز برای زنان وجود نداشته تا بتوانند بین مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی خود تعادل برقرار کنند. عدم تطابق میان آموزش و بازار کار، اشکال مختلف نابرابری در محل کار که زنان را از بعضی شغلها محروم کرده یا در بعضی شغلها نگاه داشته، میزان بالای مرگ و میر نوزادان و مادران و فشارهای فرهنگی و اقتصادی که زنان را وادار به ماندن در خانه و در خدمت خانواده بودن کرده، در میان دلایلی است که میتوان برای عقب افتادن زنان در جامعه برشمرد.
در دولت کوری، از سوی یک سناتور طرحی آمد که هدفش منع تبعیض علیه زنان با توجه ویژه نسبت به شرایط و ضوابط اشتغال بود. معنای این طرح این بود که خانمها نباید از نظر میزان حقوق، فرصتهای آموزشی و پیشرفت مورد تبعیض قرار گیرند. در این رهگذر بخش زنان سازمان توسعه مهارتها و آموزشهای فنی موظف شد تا زنان را آموزش داده و مهیای حضور در مشاغلی کند که اغلب مردان در آنها فرمانروایی میکردند. این سازمان همچنین مسئولیت گسترش فرصتهایی را برعهده گرفت که طی آن دختران با تحصیلات پایین میتوانستند شغل پیدا کنند.
در دوره استرادا، برنامهای در فیلیپین با 3میلیارد پزو (واحد پول فیلیپین) کمک هزینه شروع به کار کرد. وظیفه این برنامه تشویق و ایجاد انگیزه برای زنان کارآفرین بود. در همین راستا رئیسجمهور، آرویو دولی بر مبارزه با تبعیضهای جنسی در محیط کار تاکید کرد و تلاشهایی را با همکاری سازمانها و نهادهای مختلف برای احقاق حق زنان مهاجر نیز شروع کرد. متاسفانه هنوز هم باوجود انجام تمامی این اقدامات شکاف جنسیتی در نرخ اشتغال به قوت خود باقی است و دولتهای فعلی و آینده باید کماکان به مبارزه با تبعیضها بپردازند.
در این مسیر البته همچنان چالشهایی وجود دارد. برابری جنسیتی در وضعیت آموزشی همچنان در حال بهتر شدن است. در سال تحصیلی 2010 - 1009خانمها 44/57 درصد از فارغالتحصیلها را تشکیل میدادند در حالیکه آمار آقایان 56/42 درصد بود. این آمار خوب است اما در زمینه اشتغال همچنان اوضاع خوب نیست و فاصله خانمها با آقایان زیاد است. نرخ اشتغال مردان فیلیپینی در سال 2012 همچنان بالاتر از خانمها و 4/78درصد است، حال آنکه این آمار برای خانمها تنها 4/59 درصد است. به برخی از دلایل این اختلاف در بالا اشاره شد اما آنچه واقعا باعث این اختلاف شده این است که خانمها تحصیلکرده کماکان بهصورت جدی نقش چندانی در اقتصاد رو به پیشرفت فیلیپین ندارند.
فیلیپین با یک نگرانی جدیتر نیز مواجه است و آن خشونتی همیشگی علیه زنان است که در سراسر این کشور وجود دارد. البته یک پیشرفت دیگر هم در فیلیپین اتفاق افتاده و آن کمرنگتر شدن معضل قاچاق انسان در این کشور است. یکی دیگر از پیشرفتهای خوب فیلیپین تصویب قانونی در این کشور است که از حقوق 9/1 میلیون کارگر داخلی حمایت میکند. در بخش سلامت، همچنان آمار مرگ و میر مادران در فیلیپین بالا است. در این کشور به ازای هر 100هزار نفر 221نفر جان خود را از دست میدهند. این در حالی است که آمار مبتلایان به ویروس HIV یا همان ایدز در طول دو سال 37درصد افزایش یافته است.
تصویب قانون بهداشت باروری در فیلیپین برای مردم این کشور حیاتی به نظر میرسد، چون این قانون به زنان توانایی میبخشد. این قانون بهویژه برای زنان مناسب است که در مناطق فقیرنشین این کشور زندگی میکنند و از نرخ بالای مرگ و میر نوزادان رنج میبرند. این قانون فرصت انتخابهای مهمی را به زنان و خانوادههایشان میدهد. بهطور قطع، دولت آکینو، رئیسجمهور فعلی فیلیپین، تلاشهای جدی را در حمایت از بهداشت باروری و حفاظت از جان مادران و کودکان انجام میدهد. او که با شعار مبارزه با فساد به قدرت رسید، خوب میداند که این کار در کنار مبارزه با فساد نقش مهمی در پیشرفت فیلیپین دارد.
در نهایت اینکه، بهداشت باروری تنها به داشتن فرزندی سالم ختم نمیشود، بلکه به مادر کمک میکند درباره زمان تمام شدن تحصیلاتش تصمیم بگیرد، شغل بهتری در بازار کار پیدا کند، استعدادهایش را به منصه ظهور بگذارد و یک زندگی عاری از خشونت را تجربه کند. در واقع بهداشت باروری تنها تصمیمی برای سالم ماندن نیست، بلکه یک استراتژی ضد فقر است که در نهایت امیدها برای توانمندسازی زنان را بیشتر کرده و آزادی آنها را نوید میدهد.