ارزان و ایمن؛ دو شاخصهای که کشورهای توسعهیافته را مجاب کرده بار دیگر به سمت ریلهای قطار بازگردند. هواپیما که روزگاری غیرقابل رقابت به نظر میرسید حالا کمکم قافیه رقابت را به رقیب قدیمیاش میبازد و نسل جدید قطارها که در کنار امنیت و ارزانی، سرعت بالا را نیز به ارمغان آوردهاند اجازه تمدید حضور هواپیماها را در صدر وسایل حملونقل نوین نمیدهند. هرچند بحث فاصله کوتاه جغرافیایی بین کشورهای اروپایی به رونق گرفتن دوباره قطارها کمک کرده اما سرمایهگذاریهای گسترده و برپا کردن امکانات زیرساختی مورد نیاز نیز از جمله بحثهایی است که نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد. اما وضعیت راهآهن در ایران قدری متفاوت است. با وجود عمر طولانی خطوط ریلی در ایران، این صنعت از امکانات روز کمتر بهره برده و بسیاری از خطوط تا امروز به همان شمایل چنددهه قبل خود تداوم حیات دادهاند.
هرچند پرداختن به اولویتهای دیگر دولت در سالهای گذشته بارها ریل و راهآهن را به اهداف دسته چندمی بدل کرده اما حالا که دولت یازدهم از قطار بهعنوان یکی از یادگاریهای بزرگ خود یاد کرده نیز مشکلات و محدودیتها مانع از رشد یافتن استفاده از قطار در کشور شده است، حملونقلی که آخوندی اعلام کرده برای توسعه آن به بیش از 28میلیارد دلار بودجه نیاز است. با وجود تمام تلاشهای صورت گرفته مبنی بر گسترش نفوذ خطوط راهآهن در کشور اما مشکلات دیگر موجود بر سر راه آخوندی باعث شده عملا قطار تا بدل شدن به اولویت اول مردم راه زیادی داشته باشد. خالی ماندن بخشی از ظرفیت قطارهای مسافرتی در ایام پیک سفری نوروزی بار دیگر نشان داد در کنار تامین تجهیزات باید فکرهای دیگری نیز برای این حوزه کرد.
ارزان بودن نسبی قطار نسبت به دیگر وسایل حملونقل بهخصوص هواپیما، قطعا مزیتی غیرقابل چشم پوشی است. این مزیت در ایران در سایه افزایش قابلتوجه هزینههای ریلی بسیار کمرنگ شده و با موافقت راهآهن برای افزایش دوباره قیمت بلیت قطار در سال گذشته عملا فاصله قیمت بلیت قطار را با هواپیما به شکل قابل توجهی پایین آورد. اگر بخواهیم تفاوت دسترسی به هواپیما به نقاط مختلف کشور را در قیاس با قطار که هنوز به 11 استان کشور دسترسی ندارد مقایسه کنیم، اوضاع قطار از این نیز خرابتر میشود.
با وجود تمام این شرایط هنوز شرکتهای حملونقل ریلی کشور نسبت به شرایط قیمت بلیت راضی نیستند. مدیرعامل شرکت رجا اخیرا اعلام کرده این شرکت در سال گذشته قریب به 70 میلیاردتومان در حوزه بلیت زیان داده و شرایط در سالجاری به همین شکل است. هرچند این صحبتها هنوز واکنشی از جانب راهآهن به همراه نداشته اما بیشتر به زنگ خطری میماند که راهآهن کشور باید دیر یا زود با آن کنار بیاید. از یکسو مردمی که با قیمتهای فعلی قطار نیز ارتباطی نمیگیرند و هواپیما را ترجیح میدهند و از سوی دیگر شرکتهایی که با نرخ فعلی زیانده هستند و با سود فاصله بسیاری دارند.
هزینه گزاف خرید ناوگان خارجی
مدیرعامل سابق شرکت ایریکو معتقد است تا زمانی که نگاه شرکتهای حملونقل ریلی به تولیدات داخل عوض نشود، نمیتوان انتظار داشت هزینههای آنها به شکل قابل توجهی کاهش یابد. محمد سعیدی، در گفتوگو با «فرصت امروز» تصریح کرد: در بین هزینههای جاری شرکتهای ریلی، قطعا بحث تامین ناوگان مهمترین عنصر است. خرید واگن خارجی که چیزی بین 800 تا 900 هزار دلار هزینه دارد، در شرایطی انجام میشود که با سهم 15 درصدی گمرک و 8 درصدی مالیات بر ارزش افزوده عملا با نرخ 20 درصد گرانتر از قیمت پایه به دست مشتری میرسد و این موضوع هزینهها را به شکلی قابل توجهی افزایش میدهد. به گفته وی همین واگنها در داخل کشور میتواند با کیفیتی مشابه و قیمت پایینتر تولید شود و قطعا توجه به این توان در کنار حرکت به سمت اهداف بلندمدت کشور هزینهها را نیز کاهش داده تا کشش بازار را نیز بر هم نریزد.
استفاده از فناوریهای نوین اجتنابناپذیر است
با وجود تمام این محدودیتها که عرصه ریلی کشور با آن روبهروست نیاز کشور به استفاده از تکنولوژیهای روز نیز موضوعی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. محمود انتظاری، کارشناس مسائل ریلی، در گفتوگو با «فرصت امروز» تصریح کرد: اگر بناست مانند آنچه در کشورهای خارجی اتفاق افتاده، ریلهای ایران نیز قابلیت رقابت با دیگران داشته باشند قطعا استفاده از فناوریهای نوین اجتنابناپذیر خواهد بود. به گفته وی برای کاهش هزینههای توسعه این صنایع جدید طرح انتقال فناوریهای نوین به ایران و استفاده از توان متخصصان داخلی در حفظ آن میتواند بیشترین تاثیر را داشته باشد. میتوان نرخهای داخلی را با خارج رقابتپذیر کرد به شرط هماهنگی دوجانبه، یعنی انتقال فناوری از یکسو و استفاده از حداکثر توان آن از سوی دیگر باید در دستور کار قرار گیرد.
با وجود تلاش دولت در حمایت حداکثری از فعالان ریلی و قرار دادن تخفیفات مختلف برای جذب سرمایههای جدید هنوز راه زیادی تا تکمیل پروژه راهآهن محور کردن حملونقل ایران باقی مانده است. فشار تحریمها و مشکلات اقتصادی راه را بر کاهش هزینهها بسته و افزایش نرخهای فعلی نیز از سوی بازار با واکنش منفی روبهرو خواهد شد. اگر آخوندی بنا دارد 28 میلیارد دلار سرمایه مورد نیاز راهآهن را تامین کند شاید اندیشیدن چارهای برای قیمت بلیتها در بازار نیز چندان دور از این اهداف طبقهبندی نشود.