با وجود آنکه همه گیری ویروس کرونا همچنان در ایران و جهان ادامه دارد، از امروز فعالیتهای اقتصادی در مشاغل کم خطر در شهرستان ها و در تهران از هفته آینده آغاز می شود. این درحالی است که تا بیست و دومین روز از فروردین ماه امسال و بنا بر اعلام وزارت بهداشت، تعداد مبتلایان کرونا در ایران از 68 هزار نفر گذشته و آمار کشته شدگان نیز مرز 4 هزار و 200 نفر را پشت سر گذاشته است.
ویروس کرونا در مدت زمان اندکی از طرح یک سرماخوردگی ساده تا نمود جنگ بیولوژیک و تهدید فراگیر بشری مطرح شده و به نظر میرسد شیوع آن را میتوان یک نقطه عطف تاریخی در تجربه بشری دانست غالبا در توضیح تجربه های فراگیر بشری از جنگهای جهانی اول و دوم در قرن بیستم نام میبرند که میلیونها نفر در آن جان باخته اند. حالا به نظر میرسد تجربهای فراگیرتر از جنگهای جهانی در حال وقوع است و کرونا به پدیده فراگیر قرن بیست و یکم تبدیل شده است.
درحالی که اقتصاددانان بیشتر از تبعات اقتصادی کرونا و رکود فراگیر در اقتصاد جهانی صحبت میکنند، جامعهشناسان بر جنبههای اجتماعی کرونا تمرکز کردهاند و بحث فاصله گذاری اجتماعی و اثرات آن در روابط بشری به ویژه در جنبشهای اعتراضی معاصر همانند جنبش جلیقه زردها در فرانسه به موضوع جذاب آنها تبدیل شده است. از نگاه روانشناسان اجتماعی نیز نوع رفتار عمومی ملتها در برابر بحران کرونا نشأت گرفته از روحیه تاریخی کشورهاست. به نظر میرسد بحران کرونا از سبک زندگی و روابط بشری تا حوزه سلامت، اقتصاد، سیاست و وضعیت رسانه ها را با تحولات تازه ای مواجه کرده و به آزمون و سنگ محکی برای دولتها و ساختارهای سیاسی بدل شده است.
در همین حال، سومین نظرسنجی «مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران» یا همان «ایسپا» نشان میدهد که اکثریت مردم ایران در این روزها نگران سلامت خود و خانواده شان هستند. طبق آخرین نتایج نظرسنجی ایسپا که روز جمعه 22 فروردین ماه منتشر شد، نگرانی مردم از سلامت خود و خانواده شان از نیمه اسفندماه ۹۸ به این سو افزایش پیدا کرده است. این نظرسنجی نشان میدهد۵۱درصد از مردم تهران نگرانی زیادی در مورد ابتلای خود یا خانواده شان به ویروس کرونا دارند و تنها ۲۹درصد از مردم کمتر نگران هستند.
براساس نظرسنجی ایسپا، سه چهارم مردم خواهان تعطیلی کسب و کارها تا پایان یافتن همه گیری بیماری هستند. میزان موافقت با تعطیلی در بین حقوق بگیران بخش دولتی و خصوصی بالای ۸۰درصد و در میان کارکنان مستقل و کارفرما حدود ۶۸درصد است. البته از جمله حلقههای مفقوده نظرسنجی ایسپا، نظرخواهی از کارگران فصلی و روزمزد است که در این آمار نادیده گرفته شدهاند.
این نظرسنجی همچنین نشان میدهد که در ۱۶درصد از خانوار های تهرانی، تنش خانوادگی به سبب در خانه ماندن افزایش یافته است. در ۵۸ درصد این خانواده ها تنش میان زن و شوهر افزایش داشته و ۴۶ درصد خانواده ها هم افزایش تنش والدین با فرزندان را تجربه کرده اند.
در همین حال، محمدرضا جوادی یگانه، معاون شهردار تهران و عضو هیأت مدیره ایسپا با ارائه تحلیلی از نتایج نظرسنجی مشترک ایسپا و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران در یادداشتی نوشت: «نتایج نشان می دهد زنان و جوانان بیشتر کرونا را جدی گرفته اند که به عبارت دیگر یعنی مردان شاغل کمتر از دیگر گروه ها از کرونا می ترسند؛ برای بسیاری از آنها ترس یعنی بی پولی.»
او در این یادداشت، تحلیلی از نتایج این نظرسنجی ارائه کرد و نتیجه گرفت که مردان «شاغل» به دلیل «غم نان» کمتر از ویروس کرونا می ترسند: «در کشورهایی که خصوصی سازی و رونق اقتصادی در اولویت آنهاست، شیوه اصلی پیشگیری از اپیدمی کرونا یعنی شکستن زنجیره انتقال یک فاجعه محسوب می شود. به همین سبب است که برخی دولت های جهان هنوز هم ترجیح می دهند کرونا را مسئله ای عادی نشان دهند که تلفات آن بیش از یک آنفلوآنزای معمولی نیست. آنها در انتخاب میان اقتصاد و تلفات کرونا اولی را ترجیح می دهند. آنها حتی ابایی ندارند که قربانیان را که اغلب از میان سالمندان و افراد دارای بیماری زمینه ای هستند، کم اهمیت بدانند.
در ایران اما، این فقط سیاستمداران نیستند که با این انتخاب مواجهند. این دوراهی در برابر بسیاری از مردم عادی نیز قرار دارد؛ از یک سو به آنها توصیه می شود در خانه بمانند و از سوی دیگر برای کسانی که حقوق ثابت به حسابشان واریز نمی شود، نیمه تعطیل شدن یا قرنطینه کامل شهر از هر جهت زیان اقتصادی و معیشتی است. در چنین شرایطی عجیب نیست اگر بخشی از مردم در برابر همه توصیه ها درخصوص در خانه ماندن و خطر کرونا، چاره ای جز نترسیدن نداشته باشند.»
به نوشته او، «نتایج دو موج نظرسنجی که توسط دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران که با همکاری ایسپا در سطح شهر تهران انجام شده (۱۲ تا ۱۴ اسفند و ۲۱ تا ۲۴ اسفند) می تواند تا حد زیادی ابعاد این انتخاب دشوار را آشکار کند. یافته های نظرسنجی اثرات اقتصادی قابل توجه کرونا بر زندگی مردم تهران را نشان میدهد؛ چنانچه ۷۰درصد از خانوارهای تهرانی پس از اپیدمی کرونا، درآمدشان کاهش یافته است. اگر خط خیابان انقلاب را مرز شمال و جنوب تهران در نظر بگیریم، این کاهش درآمد تفاوتی در میان ساکنان دو سمت آن ندارد. گرچه می توان انتظار داشت این کاهش درآمد اثرات به مراتب بیشتری بر زندگی فقرای شهری داشته باشد. کسانی که تحت پوشش نظام حمایت رفاهی نیستند، پس انداز شخصی ندارند و زیان آنها به هیچ شکل جبران نمی شود و بیش از دیگران با مشکل معیشتی در روزگار کرونا مواجهند.
نتایج این نظرسنجی نشان می دهد نسبت افرادی که درآمدشان کاهش یافته، برای افراد با تحصیلات دیپلم و پایین تر ۷۵ درصد و برای افراد با تحصیلات عالی ۶۷ درصد است؛ موضوعی که نشان می دهد برای افراد با مشاغل سطح پایین تر، احتمال کاهش درآمد بیشتر است.
همچنین این نظرسنجی علاوه بر اینکه به یافتههای امیدوارکنندهای همچون افزایش ۱۰ درصدی دسترسی مردم به وسایل پیشگیری و بهداشتی و کاهش بی اعتمادی به آمارهای رسمی و نارضایتی از عملکرد دولت، به مسئله اثر کرونا بر معیشت و ترس مردم نیز پرداخته است، به طوری که ۹۳درصد از پاسخگویان موافق قرنطینه بوده اند، در حالی که یک هفته قبل ۶۱درصد با آن موافق و ۳۳درصد مخالف بودند.
نارضایتی عمومی از عملکرد دولت و نهادهای عمومی در مهار کرونا در نظرسنجی های مختلف مشهود است. این نارضایتی خصوصاً در کسانی که کرونا بر درآمد خانوارشان اثر منفی گذاشته، بیشتر است. در حالی که ۵۶ درصد از پاسخگویان میزان رضایت خود را از عملکرد نهادهای دولتی و عمومی در مدیریت کرونا «کم»، ۳۱درصد «متوسط» و ۱۳درصد «زیاد» اعلام کرده اند، نسبت ناراضیان در میان زیان دیدگان اقتصادی ۶۰درصد و در بقیه ۴۷درصد است.
کاهش درآمد یک امر واقعی است، اما در مقابل کرونا و خطر مرگ هم یک واقعیت است. طبق آنچه شهروندان گفته اند ۹درصد از تهرانی ها در بستگان نزدیکشان کسی هست که به کرونا مبتلا شده باشد، البته این عدد به این معنا نیست که ۹درصد مردم مبتلا به کرونا شده باشند، زیرا یک مبتلا می تواند آشنای چندین نفر باشد، اما ترس از کرونا فقط منحصر به این گروه نیست؛ نگاهی به شهر در روزهای پایانی سال نشان می دهد هراس از کرونا فقط محدود به درگیری مستقیم با بیماری نبوده و بسیاری از ترس ابتلا از تردد خود در شهر کاسته اند. در پاسخ به این سؤال که چقدر می ترسید خود و خانواده تان به کرونا مبتلا شوید، ۴۸درصد از پاسخگویان ترس خود را «زیاد»، ۲۲درصد «متوسط» و ۳۰درصد «کم» اعلام کرده اند. چه کسانی بیشتر می ترسند؟
نتایج نشان می دهد زنان و جوانان بیشتر کرونا را جدی گرفته اند که به عبارت دیگر یعنی مردان شاغل کمتر از دیگر گروه ها از کرونا می ترسند؛ برای بسیاری از آنها ترس یعنی بی پولی. یا اگر هم اوایل می ترسیدند، چون مجبورند سر کار بروند، نگرش خود را نسبت به ترس تغییر داده اند تا با نگرانی کمتر بتوانند بیرون بروند.
ترس مردم از کرونا و مورد نگرش شان به قرنطینه شدن به شرایط عینی زندگی آنها بستگی دارد. مثلاً در مورد قرنطینه شدن وقتی از مردم تهران درباره قرنطینه شهرهایی که ویروس کرونا در آن شایع است، سؤال شده، ۹۳درصد از پاسخگویان موافق بوده اند. همین سؤال یک هفته قبل در مورد قرنطینه شدن تهران پرسیده شده بود. آنجا ۶۱درصد با آن موافق و ۳۳درصد مخالف بودند. گرچه احتمال دارد میزان موافقت با قرنطینه تهران هم در طول این هفته افزایش یافته باشد، اما باز هم بعید است شهروندان تهرانی نظر یکسانی درباره قرنطینه تهران و دیگر شهرها داشته باشند. در واقع آنها راحت تر در مورد لزوم قرنطینه شدن بقیه شهرها نظر موافق می دهند تا تهران. از طرف دیگر در مورد قرنطینه تهران هم مردان بیشتر از زنان با محدودیت تردد و تعطیل شدن شهر مخالفند.
در مورد قرنطینه فردی هم وضعیت مشابه است. براساس نتایج نظرسنجی ۲۰درصد از پاسخگویان خود را قرنطینه کامل کرده اند و ۶۳درصد نیز تردد خود و خانواده شان را در سطح شهر تا حد زیادی کاهش دادهاند. در مقابل ۵درصد از شهروندان چندان از میزان تردد خود در شهر نکاسته اند. در حالی که یک چهارم زنان خود را قرنطینه کامل کرده اند، برای مردان این نسبت ۱۵درصد است.
با آنکه امروز مدام به مردم توصیه می شود در خانه بمانند، اما سیمای شهر نشان می دهد ظاهراً برخی آن را چندان جدی نگرفته اند. آیا این جدی نگرفتن از ناآگاهی است؟ آیا مردم مقصرند؟ طبعاً کسانی هستند که با رعایت نکردن توصیه های بهداشتی، تردد و سفر غیرضروری جان خود و دیگران را به خطر می اندازند، اما در شرایطی که هیچ سازوکار جایگزینی برای تأمین نیاز خانوار وجود ندارد، نمی توان گناه قطع نشدن زنجیره انتقال را یکسره بر گردن مردم انداخت.»
ارتباط با نویسنده: IvanKaramazof@yahoo.com