در یورو 2016 تیم ملی ایتالیا، مربی ای به نام «آنتونیو کونته» داشت، مربی ای که به خاطر نتایج خوبی که در تیم یوونتوس و لیگ فوتبال ایتالیا به دست آورد، به عنوان سرمربی تیم ملی ایتالیا انتخاب شده بود، تیم ملی ایتالیا همانند لیگ فوتبال این کشور، به بازی های تدافعی معروف است.
(دیوار بتونی، دیوار دفاعی چندلایه که معروف به کاتناچیو است) آنتونیو کونته هم در یوونتوس و هم در تیم ملی ایتالیا با ترکیب 1-4-1-4 و 1-5-4 که یک ترکیبی اصولا دفاعی است، در مقابل حریفانش قرار می گرفت و حتی توانست با همین سیستم، تیم ملی اسپانیا قهرمان دوره قبل (که با شکست ایتالیا قهرمان شده بود)را از یورو حذف کند.
تیم ملی ایتالیا، تیم نسبتا خوبی بود و اگر با آلمان برخورد نمی کرد و در ضربات پنالتی حذف نمی شد شاید یکی از تیم های فینالیست آن دوره از مسابقات بود، بعد از حذف ایتالیا از مسابقات، این مربی طبق قراردادی که با باشگاه چلسی انگلستان امضا کرده بود، به شهر لندن رفت و مربیگری این تیم را برعهده گرفت.
لیگ برتر انگلستان آغاز شد و تیم تحت رهبری او، در چهار هفته اول، 3 برد و یک تساوی به دست آورد که نشان دهنده عملکرد خوب او و تیمش بود ولی به ناگهان در هفته پنجم در زمین خودش در مقابل تیم لیورپول 2 بر یک و در هفته ششم در زمین آرسنال، در مقابل این رقیب دیرینه با نتیجه 3 بر صفر مغلوب شد.
بعد از این دو شکست پیاپی در مقابل دو مدعی قهرمانی تصمیم گرفت سیستم بازی تیم خود را عوض و با سیستم جدید و با توجه به بازیکنانی که در اختیار دارد، تیم را مجددا آماده مسابقات کند و توانست نتایج بسیار خوبی را به دست آورد و تاکنون که هفته پانزدهم لیگ برتر انگلیس تمام شده با هشت برد متوالی در صدر جدول قرار گیرد.
در مقابل تیم منچستر یونایتد امسال مربی بزرگی به نام «خوزه مورینیو» را در اختیار گرفت؛ کسی که به یکی از تکنیسین های بزرگ دنیای فوتبال معروف است. او هم با سروصدای بسیار زیادی به منچستریونایتد رفت، خرید های بزرگی انجام داد و سعی کرد همان فلسفه خودش را در باشگاه اجرا کند، با یکی دو بازیکن برخورد شدید کرد (رونی، شواین اشتایگر) و با خرید چند بازیکن بزرگ، تیمش را برای شروع مسابقات لیگ برتر آماده ساخت.
وقتی لیگ شروع شد، منچستر یونایتد هم چند هفته ابتدایی را خوب نتیجه گرفت تا اینکه ناگهان ورق برگشت و این تیم دیگر نتوانست به آن موفقیت سابق دست پیدا کند (تا جایی که در لیگ اروپا در مقابل تیم درجه دو فنرباغچه با نتیجه 2 بر یک مغلوب شد)، تیم او در لیگ برتر هم نتایج خوبی به دست نیاورده است و اکنون در پایان هفته پانزدهم با 12 امتیاز اختلاف نسبت به صدر جدول در رتبه ششم این لیگ پرهیجان قرار گرفته و هنوز مورینیو با همان سیستم قدیمی که توانسته بود موفقیت های بسیاری به دست آورد و بدون توجه به داشته های باشگاه خود سعی در تکرار آنها دارد.
«در هفته نهم تیم چلسی با پیروزی خیره کننده 4 بر صفر تیم منچستریونایتد را شکست داد.»
این مطلب یک مطلب فوتبالی نیست، قرار نیست در مورد فوتبال، تاکتیک و تغییرات تاکتیکی صحبت کنیم، این مطلب در مورد رهبران و مدیران کسب و کاری است که گاهی فکر می کنند اگر فلسفه کاری شان در یک بازه زمانی جواب داده، هنوز هم می توان به آن اعتماد کرد.
این مطلب در مورد رهبرانی است که وقتی می بینند فلسفه کاری شان در دوران کنونی توانایی مقابله با تغییرات را ندارد، سعی می کنند آن را تغییر دهند و با توجه به شرایط جدید برنامه ریزی و رهبری کنند.
دوستان همه ما می بینیم که دنیای کسب و کار تغییرکرده یا در آینده نه چندان دور تغییر خواهد کرد، یک نمونه بسیار کوچک آن، نفوذ اینترنت در زندگی کاری و شخصی ما است تا جایی که یک کشاورز هم می تواند با دسترسی به اینترنت، آب و هوا و وضعیت دمایی منطقه را بررسی کرده و نتیجه بهتری را از کاشت و برداشت محصولات خود داشته باشد یا در مثالی دیگر که در کشورمان رخ داده، فرهنگ، نگرش و توقعات نیروهای کار جدید تغییر کرده است، اگر به آنها نسل دهه هفتادی بگوییم، با نیرو های کاری مواجه شده ایم که به راحتی، نسل های پیشین خود را زیر سوال می برند، نمی گویم خوب یا بد است ولی طرز رفتار، تعامل، برخورد و حتی مدیریت آنها با نسل دهه 50 و 60 متفاوت است و باید قبول کنیم که گاهی سبک کاری ما احتیاج به بازنگری دارد و نمی توانیم بگوییم اگر ما در 20 سال، 10 سال و حتی یک سال گذشته توانستیم با این سیستم کاری جزو بزرگان صنعت خودمان باشیم، پس مطمئنا طی چند سال آینده همین روند را خواهیم داشت.
تغییرات در دنیای کسب و کار بسیار سریع رخ می دهد، به طور مثال با ورود رقیب تازه نفس که تغییری کوچک در نوع رفتار با مشتریان و پرسنل یا حتی نحوه ارائه خدمات و محصولاتش ایجاد می کند به طور کلی روند بازار و صنعتی را که تا چند ماه گذشته زیر سلطه ما بود کاملا دگرگون می سازد.
دوستان فکر نکنید قوانین و فضای کسب و کار همیشه ثابت است و در صورت موفقیت در گذشته می توان آن نتایج را مجددا تکرار کرد و موفق بود، شما برای حذف نشدن از فضای کسب و کار باید به کوچک ترین تغییرات نیز در کسب و کار خود توجه داشته باشید و آن تغییرات را در برنامه ریزی های آینده خود لحاظ کنید و هر لحظه گوش به زنگ اتفاقات تاثیر گذار باشید.
و در پایان در کتاب استراتژی اثربخش نوشته مرحوم دکتر غفاریان جمله ای بسیار زیبا دیده می شود: «در زمان ماقبل تاریخ ببرها تغییر را دیدند و با تغییر همسو شدند و زنده ماندند ولی دایناسورها تغییر را دیدند ولی سعی در حفظ وضعیت موجود خودشان کردند و با در نظر گرفتن موفقیت های گذشته شان هیچ توجهی به این تغییرات نکردند و منقرض شدند.»
حال انتخاب با شماست که می خواهید ببر باشید یا دایناسور.
راه ارتباطی: ali.pourTehrani@gmail.com
محقق و مشاور سیستم های مدیریت کسب و کار