همیشه تصور بر این است که فضای داخلی شرکتهای تبلیغاتی به خاطر نوع فعالیتشان باید خاص و جذاب باشد. این فضا باید سفارشدهندگان را بهراحتی مجذوب خود کند و آنها را به سمت همکاری با شرکتها سوق دهد. سفارشدهندگان همواره هنگام ورود به چنین شرکتهایی انتظار دارند با طراحی فضای داخلی خلاقانهای مواجه شوند؛ طراحیهایی که نشان از خلاقیت و نواندیشی مدیران مجموعه دارد و مطمئنا بر قضاوت سفارشدهندگان در خصوص انتخاب شرکت تاثیرگذار خواهد بود.
در زمینه طراحی داخلی، شرکتهای تبلیغاتی کشور را میتوان به دودسته تقسیمبندی کرد. دسته اول کسانی هستند که هنوز به سبک مابقی حوزههای دیگر بازار به طراحی داخلی خود میپردازند.
در واقع هروقت وارد چنین شرکتهایی میشوید هیچگاه متوجه نوع عملکرد و تفاوت آنها نخواهید شد. چیدمان، رنگ، نورپردازی همه و همه مانند یک شرکت خصوصی فعال در زمینه خودرو یا مسکن است. دسته دوم گروهی هستند که متوجه اهمیت این موضوع شدهاند و در این زمینه، هزینههای بسیاری را نیز صرف کردهاند.
در هنگام ورود به چنین شرکتهایی کاملا متوجه تفاوت عملکرد و فعالیت آنها خواهید شد. حتی برخی از آنها طراحی بخشهای مختلف سازمان خود را نیز متفاوت کردهاند که این موضوع برحسب نوع عملکرد هر بخش تفاوت دارد. این شرکتها شاید در ارائه خدمات عملکرد دقیقی نداشته باشند، ولی به راحتی با این شیوه، سفارشدهندگان را به سمت خود جذب میکنند. به هرحال دیدن فضای داخلی نخستین فاکتوری است که در قضاوت افراد تاثیرگذار است و توجه به آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
طراحی محیط داخلی برحسب نوع فعالیت متفاوت است
دکتر حسین خطیبی، کارشناس بازاریابی و تبلیغات در زمینه فضای داخلی شرکتهای تبلیغاتی به «فرصت امروز» میگوید: فضای داخلی شرکتهای تبلیغاتی براساس نوع فعالیت آنها متفاوت است؛ یعنی طراحی داخلی شرکتهای تبلیغاتی که در حوزه تولید تیزر فعالیت میکنند باید با فضای داخلی شرکتهایی که در حوزه فروش رسانه فعالیت میکنند فرق کند. نوع نورپردازی، نوع قرارگیری مانیتورهای کارمندان، شیشهای بودن یا نبودن فضای داخلی و... برای یک شرکت برحسب نوع فعالیتشان متفاوت خواهند بود برای مثال شرکتی که در حوزه طراحی و گرافیک و مارکتینگ فعالیت میکند، باید فضای شیشهای را برای شرکت طراحی کند به صورتی که مانیتورهای کارمندان مشخص باشد. این عملکرد به این منظور است که وقتی سفارشدهندگان آگهیها وارد شرکت میشوند فعالیت تیمی اعضای آن سازمان را حس کنند.
این طراحی برای شرکتی که فعالیت تیمی در آن مفهومی ندارد، مناسب نیست. در این زمینه مثالهای زیادی را میتوان عنوان کرد مثلا اگر بخشی از شرکت در زمینه ساخت تیزر مشغول است، باید فضای اختصاص داده شده به آن تاریک و کمنور باشد و صدای آن بخش نیز برحسب نوع فعالیتاش تنظیم شود؛ وضعیتی که در آن حداقل هشت نفر بتوانند کنار یکدیگر فعالیت کنند.
خطیبی تاکید میکند: فضای داخلی شرکتهای تبلیغاتی همیشه روی قضاوت سفارشدهندگان آگهیها تاثیرگذار است؛ مانند بیماری که هنگام ورود به یک دندانپزشکی با مطبی مواجه شود که در آن به جای استفاده از یونیت دندانپزشکی از صندلی معمولی استفاده کرده باشد، مطمئنا هر بیماری به راحتی محیط را ترک خواهد کرد. همان صندلی بهراحتی روی قضاوت بیماران تاثیر میگذارد. یا متخصص پوستی که خودش بیمو باشد بیماران در مواجهه با این متخصص ناخودآگاه میگوید: پزشکی که نتوانسته خود را درمان کند، چگونه میتواند به درمان ما بپردازد. ظاهر عمومی، بسیار در جذبنظر سفارشدهندگان آگهیها تاثیرگذار خواهد بود. باید در نظر داشت که تبلیغات نوعی خدمات است، بازاریابی و جذب مشتریان آن نیز از همان ظاهر شرکت آغاز میشوند. در این راستا حتی شرکتها میتوانند روی طراحی وبسایتهای خود نیز وقت و هزینه بگذارند و برای خود یک هویت مجازی تعریف کنند تا از آن طریق نیز به جذب سفارشدهندگان بپردازند.