بحث نابرابری درآمدی روی مشکلات اقشار فقیر یا پیامدهای اقتصادی و اجتماعی افزایش نابرابری متمرکز است. چیزی که کمتر به آن توجه میشود آن است که نابرابری درآمدی تاثیر منفی بر همه ما میگذارد. فارغ از آنکه در کجای دنیا زندگی کنیم یا میزان درآمدمان بالا باشد یا خیر. اطلاعات مربوط به نظرسنجی موسسه گالوپ و World Top Incomes Database نشان میدهد که هرچه درآمدها در دستان افراد معدودتری متمرکز باشد، احتمال نارضایتی افراد از شرایط زندگی بیشتر است و افراد بیشتری بهصورت روزانه دچار تجربههای احساسی ناراحتکننده میشوند.
این یعنی هر چقدر سهم بیشتری از درآمد ملی در دست یکدرصد اقلیت باشد، رفاه عمومی در سایر افراد پایینتر است. زمانی که افراد ثروتمند، ثروتمندتر میشوند، طیف وسیعی از توزیع درآمد را گسترش میدهند. به گفته دیگر اگر شما به قشر متوسط جامعه تعلق دارید، دیگر وسعتان به استفاده از برخی خدمات مثل مدرسه خصوصی و سکونت در خانههایی در محلههای خوب شهر نمیرسد. از طرف دیگر وقتی میزان بیشتری از درآمد به یکدرصد ثروتمند جامعه تعلق میگیرد، سایر مردم احساس میکنند که فرصت بالارفتن از پلههای ترقی و ثروتمند شدن بیشتر از دسترس آنها خارج میشود.
مطالعه انجام شده در سال 2010 از سوی دانیل کاهنمن، روانشناس و انگوس دیتون، اقتصاددان نشان داده برای آنکه مردم روزانه احساس خوشبختی کنند باید درآمد سالانهشان حداقل 75هزار دلار باشد. (در زمان انجام این مطالعه درآمد یک خانواده متوسط در آمریکا 49هزار و 777 بوده است). براساس این مطالعه تفاوت اساسی بین میزان رضایتمندی از زندگی و حالات روزانه وجود دارد. میزان رضایتمندی از زندگی به عواملی چون درآمد افراد و شرایط شغلی آنها مربوط میشود.
در حالی که میزان خوشحالی احساسی بیشتر مربوط به چگونگی گذراندن وقت توسط افراد و ارتباطشان با دیگران است و ارتباط مستقیمی بین میزان درآمد و خوشحالی احساسی روزمره وجود ندارد. اما نکته اینجاست که سمت دیگر سکه خوشحالی احساسی، تجربیات منفی احساسی است. مطالعه انجام شده نشان میدهد، در جوامعی که بیشتر درآمد در دستان تعداد معدودی از افراد ثروتمند جامعه است، افراد بیشتری دچار احساس استرس، نگرانی و خشم هستند.