کاینی دلومو، مدیرعامل مرکز رسانهای Ndalo و مرکز سرمایهگذاری لوکس Ndalo و البته یک ناشر مجله است.او اخیرا درهای بوتیک تازهاش بهنام « Luminance» را گشوده است.لومینانس (Luminance) فروشگاه بزرگ عرضه محصولات لوکس است که خانم دلومو را به ریشههایش بازگردانده است.یعنی فرانسه میرود، آموزش میبیند اما بازمیگردد تا در آفریقای جنوبی به برندی برای لوکسبودن تبدیل شود.کاینی یک دختر ریزنقش و لاغر بود که رئیس بزرگترین امپراتوری رسانهای در آفریقای جنوبی تصمیم گرفت او را بهعنوان سردبیر بهترین مجله زنان سیاهپوست این کشور با نام عشق حقیقی (True Love) منصوب کند.
این باعث شد که آن دختر کمحرف و آرام وارد جامعه شده و با مردم ارتباط برقرار کند.او بهطور موقت درسش را رها کرد و هشتسال به سردبیری این مجله مشغول بود.در طول سردبیری او، تیراژ این مجله دوبرابر شد و جایزهها مثل باران برای این مجله سرازیر شدند.پس از آن بود که خانم کاینی سراغ راهاندازی کسبوکار رفت.
او دیوانه شده
تقریبا همه همکلاسیها و دوستانش در آن زمان فکر میکردند او دیوانه شده که میخواهد سردبیری را با آنهمه سابقه درخشان رها کند.او اما این کار را کرد و در سال 2003 با مدرک لیسانس در ارتباطات و روانشناسی صنعتی به پاریس رفت.آن زمان او مادر دو فرزند هم بود.وقتی خانم کاینی در فرانسه مدیر گردشگری آفریقای جنوبی در فرانسه بود و با قدم زدن در خیابانهای پاریس محو تماشای فروشگاههای این شهر مدرن شد، ایده بوتیک Luminance به ذهنش رسید.اما برای رسیدن به Dhlomo کمی بیشتر از قدم زدن در پاریس نیاز بود.
او در دانشگاه هاروارد در رشته مدیریت اجرایی تحصیل کرد.به گفته خانم کاینی، آن زمان 90نفر همکلاسی بودند و همان سالی که او وارد دانشگاه شد 900نفر در همین رشته پذیرفته شده بودند.این ارقام سختکوشی خانم کاینی را بهتر نشان میدهد.او جدا از رتبههای عالی دو دستاورد مهم دیگر هم در آنجا داشت.یکی بزرگترین طراحان شیکاگو و دیگری شبکهای که برخی از بهترین برندهای لاکچری در جهان را دربرمیگرفت.
اینجا آفریقاست
وقتی خانم کاینی در سال 2007 به آفریقای جنوبی بازگشت، سراغ کاری رفت که آن را خیلی خوب آموخته بود.او رسانه Ndalo را تاسیس کرد که حاصل سرمایهگذاری مشترک خودش و Media24، یکی از شرکتهای رسانهای پیشرو در کشورش بود.حالا پس از پنجسال او سه مجله را در آفریقای جنوبی منتشر میکند.مرکز رسانهای او همچنین صاحب دو شبکه اجتماعی مخصوص کسبوکاردارها و کارآفرینان است.
او درباره دلیل بازگشت خود از آمریکا هم به کشورش آفریقای جنوبی به یک خبرنگار چنین گفت: من هم مثل همه خانوادهام یک کارآفرین هستم.کسبوکار من در سرزمین مادریام است.پدربزرگ او یک معلم و تاجر بود که در دهه 1930 خرید زمین را در آفریقای جنوبی آغاز کرد.در همان زمان پدرش زمینی خرید و مرکز خریدی در آن بنا نهاد.این درحالی بود که او صاحب یک کسبوکار خردهفروشی هم بود.خانم کاینی دراینباره میگوید: مادرم این فروشگاهها را اداره میکرد.در نتیجه وجود همین فروشگاهها بود که من توانستم درس بخوانم و به بهترین امکانات آموزشی دسترسی داشته باشم.
رنگت قشنگ نیست!
همه شعارهای انساندوستانه را نمیشود نادیده گرفت، اما نکته دیگری که تحت هیچ شرایطی نباید فراموش کرد، زنده ماندن تفکر رنگینپوستی و سفید مقدس و اینهاست.وقتی به داستان کارآفرینی این بانوی جوان نگاه میکنیم، با چنین مسئلهای مواجه میشویم.کما اینکه به گفته او درباره سیاهپوست بودنش هم به چالش برخورد.
او در محیط آموزشی که درس میخواند تنها سیاهپوست کلاس بود.تعامل همکلاسیها با او سخت بود چون او را مثل کارگران سیاهپوست مزرعه پدرانشان میدیدند اما معتقد است که این تجربه او را «برای اینکه در موقعیتهای سخت خودش باشد و تازه پیشرو هم باشد» آماده کرده است.
بنیانگذار لوکسترین بوتیک آفریقا
بوتیک لوکسی که او در آفریقای جنوبی راه انداخت، نخستین فروشگاه زنجیرهای از این نوع در این کشور و البته کل قاره آفریقا بود.این بوتیک تمامی برندهای بینالمللی را در خود جای داده و از طراحان آفریقایی نیز استفاده میکند.این بوتیک مثل یک گالری هنری است.در این بوتیک از هنر مردم آفریقای جنوبی هم استفاده شده است.
مثلا سرامیکهای تولیدی یک شرکت در کیپتاون، پایتخت و زیورآلات ساخت زنان روستایی آفریقای جنوبی هم فروخته میشود.خانم کاینی و مادرش، ونتیا، مهمترین سهامداران این بوتیک لوکس هستند.شاید روزی دختر کاینی هم مثل مادرش، جا پای مادر بگذارد و یکی از بزرگترین کارآفرینان آفریقای جنوبی شود.