بررسیهای کارشناسان نشان میدهد معمولا بیش از 60 درصد طرحهای سرمایهگذاری در ایران قبل از اینکه به یکسالگی برسند با شکست مواجه میشوند. 20درصد طرحهای سرمایهگذاری و کسبوکاری نیز قبل از اینکه به سه سالگی برسند به تعطیلی کشیده میشوند. این امر بیش از آنکه در طرحهای کلان و سطح بالا اتفاق بیفتد گریبانگیر طرحهای کوچک سرمایهگذاری است. از سوی دیگر بیش از 90 درصد طرحهای سرمایهگذاری نوشته شده نمیتوانند بودجه لازم را برای شروع و راهاندازی کسبوکار خود جذب کنند. واقعیت این است که عموم طرحهای کسبوکاری که با شکست مواجه میشوند در سطح کسبوکارهای خرد قرار دارند. یک دلیل اصلی و مهم این امر عدم شناسایی تفاوتهای کسبوکارهای کوچک با سرمایهگذاری در سطح کلان است.
تخصص، مهمترین نکته در کسبوکارهای کوچک
اکثر افرادی که یک ایده سرمایهگذاری برای راهاندازی یک کسبوکار در زمینه خوداشتغالی دارند این نکته را فراموش میکنند که باید تخصص لازم برای شروع ایده خود را داشته باشند، چراکه در طرحهای کسبوکاری کوچک عموما سرمایه لازم برای استخدام نیروی متخصص در اختیار فرد قرار ندارد. از این رو به دلیل عدم تخصص لازم، ایده کسبوکاری فرد در همان ابتدا قافیه نزاع در بازار را باخته است. صاحبان این کسبوکارها معمولا وقت و انرژی زیادی برای پر کردن این خلأ در بازار صرف میکنند اما پیش از آنکه طعم موفقیت را در کار بچشند از بازار کنار میروند.
توجه به نیازهای منطقهای
مردم نیازها و خواستههای متفاوتی دارند اما یک تفاوت بنیادی در راهاندازی کسبوکارهای خرد و کلان در این است که درصد موفقیت یا عدم موفقیت کسبوکارهای کوچک براساس نیازهای منطقهای مشخص میشود.
در سرمایهگذاریهای کوچک افراد بیش از آنکه نیازمند شناخت کلیت بازار باشند باید بازارهای منطقهای را مورد ارزیابی قرار دهند و براساس آن طرح کسبوکاری خود را عملیاتی کنند. اهمیت این موضوع به این دلیل است که راهاندازی یک کسبوکار کوچک مثلا یک سوپر مارکت که در منطقهای موفقیتآمیز است ممکن است در منطقه دیگر با شکست حتمی روبهرو شود از سوی دیگر تقاضای برخی محصولات در راسته بازارها تعریف میشود و راهاندازی آن کسبوکار در محیطی خارج از بورس آن محصول عملا جواب نخواهد داد ؛ این همان چیزی است که انتظار میرود برای ورود به یک بازار یا راهاندازی یک کسبوکار به آن توجه شود. این در حالی است که برای راهاندازی یک کارخانه مواد شوینده باید علاوه بر مطالعه بازارهای منطقهای کلیت بازار و سهمی را که از بازار انتظار دارید بیش از هر چیزی مورد ارزیابی قرار دهید.
توجه به اصل رقابت
رقابت در دنیای تجارت و کسبوکار اصلی اجتنابناپذیر است. در سطوح بالا و در اقتصادهای توسعهیافته حتی شرکتهایی که بهصورت کاملا انحصاری در حال فعالیتاند به این اصل توجه دارند و هرروز در بازی رقابت با خود یا مشتریان محصولی جدید و نوآورانه به بازار ارائه میکنند تا مشتریان بیشتری را به خرید محصولات خود ترغیب کنند. بنابراین در هر سطحی که سرمایهگذاری میکنید باید به اصل رقابتپذیری در کار قائل باشید تا بتوانید مشتریان بیشتری را به خود جذب کنید.
این در حالی است که بسیاری از صاحبان کسبوکارهای کوچک به اشتباه فکر میکنند که راهاندازی یک کسبوکار و شروع سرمایهگذاری مهمترین مرحله برای موفقیت در برنامه مالی و اقتصادی است. این سیگنال اشتباه راه را برای افرادی که با توپ پر وارد بازار شدهاند و هر روز ایدهای جدید برای رونق کسبوکار خود ارائه میدهند باز خواهد کرد.
تنوع به چه قیمتی؟
بسیاری ازکسانی که بهدنبال سرمایهگذاری در یک ایده کوچک تجاری هستند بر این باورند که حتما باید تنوع بالایی در کار ارائه داده و طیف وسیعی از کالاها و خدمات را در اختیار مشتریان قرار دهند. با این حال آنچه سرمایهگذاران باید به آن توجه کنند رسیدن به یک استراتژی متمرکز در کار است. این اصل بهویژه برای کسانی که تجربه قبلی زیادی در راهاندازی یک کسبوکار ندارند یا تجربه عمل در بازارهای متفاوت را در اختیار ندارند بیشتر به چشم میآید.
متمرکز شدن بر یک فعالیت اقتصادی خاص یک اصل مهم برای بسیاری از شروعکنندگان کسبوکار است. دلیل محکم براین ادعا افرادی هستند که در سرمایهگذاری در یک بازار خاص موفقاند اما زمانی که به انگیزه سود بیشتر در بازارهای دیگر وارد میشوند نه تنها در بازارهای جدید موفقیتی کسب نمیکنند بلکه همان کسبوکار اولیه خود را نیز از دست میدهند.
داشتن یک استراتژی روشن در بازاریابی
یکی دیگر از تفاوتهای کســـبوکارهای کوچــک و ســـرمایهگـــذاریهــای کلان شیوههای بازاریابی آنهاست. برای یک طرح کسبوکاری کوچـک اســـتراتژیهای بازاریابی باید متناسب با نوع و اندازه کسبوکار تعریف شود. بیشتر کسبوکارهای کوچک باید شیوههایی را برای بازار یابی منطقهای بیابند. اکثر مشتریان این کسبوکارها به یک منطقه خاص محدود میشوند بنابراین استراتژی بازاریابی در این کسبوکارها بسیار متفاوت از کسبوکارهای کلان است. از این رو بسیاری از استراتژیهای بازار یابی در این نوع کسبوکارها کاربرد ندارد.
تجزیه و تحلیل در کار
رعایت مسائل فنی در تجزیه و تحلیل بازار برای شروع هر کسبوکاری یک اصل اجتنابناپذیر است. پیشبینی خطرات احتمالی و داشتن راه حلی برای مواجهه با این خطرات تا حد زیادی از شکست کسبوکار شما جلوگیری میکند. بنابراین یکی از چیزهایی که در ارائه یک طرح کسبوکار اهمیت دارد توضیح خطرات ذاتی در مسیر پیشرو است. بنابراین خطرات ذاتی کسبوکارهای کوچک ویژه همان کسبوکار و تا حدی ویژه همان منطقهای است که قصد دارید کسبوکار خود را راهاندازی کنید.
اینکه شما چگونه این خطرات را کنترل میکنید، به شیوه خاص شما در بر طرف کردن این مشکلات بر میگردد. خطرات بازار، ریسک عملیاتی، ریسک تکنولوژی، خطرات مدیریت، خطرات قانونی و غیره باید در کسبوکار شما دیده شود.
داشتن پشتوانه مالی مناسب
حتی اگر پیشبینیهای مالی شما مطابق انتظارات باشد باید همواره پشتوانه مالی مناسبی دراختیار داشته باشید. در شرایطی که بازارها هر روز در حال تغییر هستند، داشتن پشتوانه مالی مناسب ریسک سرمایهگذاری شما را کاهش میدهد. از سوی دیگر، سودهای پیشبینی نشده در کسبوکارهای کوچک همواره در گرو خریدهای ناگهانی در بازار است برای این امر باید سرمایه کافی در اختیار داشته باشید. در سرمایهگذاریهای کلان عموما مسئله تامین مالی جدیتر است و این مشکل با جذب سرمایهگذاران مرتفع خواهد شد اما در سرمایهگذاری در کسب و کارهای خرد قابلیتهای جذب سرمایهگذار تا حدزیادی وجود ندارد. بنابراین بیش از هر چیزی باید به توانمندیهای خودتان متکی باشید.
زمانبندی مناسب و داشتن اهداف کوتاهمدت
در طرحهای کلان که معمولا حجم سرمایهگذاری بالایی را در برمیگیرد، دستیابی به اهداف برنامهریزی شده نیازمند زمان بیشتری است و از همان ابتدا اهداف در آیندهای دورتر از آنچه در کسبوکارهای کوچک پیشبینی میشود، در نظر گرفته خواهد شد. سرمایهگذاریهای کوچک اگر در بازه زمانی محدود به سودآوری و موفقیت نرسند، محکوم به شکست خواهند بود. به همین دلیل بیشتر کسبوکارهایی که در یک سال اول با شکست مواجه میشوند در زمره کسبوکارهای کوچک طبقهبندی میشوند. هر طرح کسبوکاری خود اشتغالی نیازمند رسیدن به موفقیت در بازه زمانی کوتاهمدت است. صاحبان کسبوکارهای کوچک عموما وقتی به نتیجه دلخواه در کوتاهمدت نرسند، کسبوکار خود را تعطیل کرده و به دنبال فرصتهای جدید میروند.