توجه به تحصیلات دانشگاهی و افزایش نرخ فارغالتحصیلان در کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته موضوعی متداول است. اما ایجاد توازن بین این دو نرخ، یعنی به حداقل رساندن فارغالتحصیلان بیکار موضوعی است که حل آن با بخشهای متعددی متشکل از برنامههای زیرساختی و دوراندیشانه دولتها مرتبط است. آمارها نشان میدهد در طول سه دهه گذشته نرخ فارغالتحصیلان در بسیاری از کشورهای شرق آسیا شتاب چشمگیری داشته است اما موضوع نگرانکننده، افزایش همزمان نرخ بیکاران در این منطقه است.
این موضوع فقط کشورهای آسیایی و در حال توسعه را شامل نمیشود. برخی کشورهای توسعهیافته نیز گاهی براساس تغییرات اقتصادی و مسائل سیاسی با چالش بالاتر رفتن نرخ فارغالتحصیلان نسبت به مشاغل موجود روبهرو میشوند. یکی از علل زیربنایی عدم تطابق تعداد فارغالتحصیلان با نیازهای نیروی کار، به سیستم آموزش کشورها بازمیگردد. اتحادیه دانشجویان اروپا در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که انجام مطالعات در حوزه تطابق نیازهای شغلی بلندمدت و هدایت استعداد دانشآموزان به سمت اهداف پربازده، امنیت شغلی آینده دانشآموزان و دانشجویان احتمالی را تامین میکند و نرخ هدررفت هزینههای آموزشی را به حداقل ممکن میرساند.
کاهش سطح شغل در سایه ناامیدی
متاسفانه یکی از پیامدهای منفی عدم تعادل بین نیازهای بازار کار و سطح تحصیلات، کاهش سطح انتظار افراد از مشاغلی است که در اختیارشان قرار دارد. بنا به گزارش نشریه تلگراف بریتانیا، در طول سال گذشته میلادی رقمی در حدود یک سوم فارغالتحصیلان دوره کارشناسی دانشگاههای این کشور در مشاغلی سطح پایینتر از تحصیلاتشان استخدام شدهاند و بیش از 60 هزار نفر جذب مشاغلی غیرحرفهای مثل تایپیست، بازاریاب، منشیگری و خدمات به مشتریان شدهاند.
اما چرا این افراد جذب چنین مشاغلی میشوند؟ناامیدی از شرایط استخدام، نیاز به تامین معیشت زندگی و ناامیدی از یافتن شغل مناسب عمده دلایلی هستند که باعث میشود افراد برای فرار از بیکاری به مشاغل نامرتبط روی آورند. این مسئله نه تنها ارزش سیستم آموزش عالی را کاهش میدهد، بلکه تمایل افراد به ادامه تحصیل را نیز به چالش میکشد.
از بیکاری تا اعتراضات اجتماعی
نشریه زمان امروز، چاپ ترکیه در گزارشی به موج اعتراضات دانشجویان دانشگاههای ترکیه، نسبت به ابهام در آینده شغلی آنها پرداخته است. با توجه به شرایط فارغالتحصیلان دانشگاههای ترکیه در سال 2015 به نظر میرسد این کشور در طول سال جاری به رقمی بین 300 تا 400هزار عنوان شغلی جدید در رشته مهندسی نیاز دارد که تامین این تعداد شغل در عرض یک سال از سوی دولت تقریبا ناممکن به نظر میرسد.
بر این اساس بازنگری در پذیرش تعداد دانشجویان و برقراری تطابق بین تعداد دانشآموختگان و نیازهای دولت از جمله عواملی است که برای ادامه روند توسعه در ترکیه ضروری به نظر میرسد. بیتام گورسل، مدیر مرکز مطالعات اقتصادی و اجتماعی ملی ترکیه معتقد است، شکاف بین نیازهای جامعه و تعداد پذیرفتهشدگان دانشگاهها از جمله مشکلات کلیدی فارغالتحصیلان است. درواقع در شرایطی که تنها 2درصد از فارغالتحصیلان رشته پزشکی در ترکیه بیکار هستند، نزدیک به 20درصد از فارغالتحصیلان رشته ارتباطات با معضل بیکاری روبهرو هستند.
این مسئله نشان میدهد دولت ترکیه برای تعیین نرخ ورودیهای دانشگاه دوراندیشانه عمل نکرده است. همه این موارد باعث شده است که از سال 2010 تاکنون بارها راهپیماییهای گستردهای از سوی دانشجویان دانشگاههای این کشور در اعتراض به شرایط نابسامان شغلی برگزار شود. اما دولت با وجود وعدههای موقتی عملا فعالیت خاصی انجام نداده است.
تاثیر رکود اقتصادی بر رکود تحصیلی
بنابر پژوهشهای پژوهشگران دانشگاه جورج تاون، اینکه تمام علل بیکاری فارغالتحصیلان را بر دوش دولت بگذاریم چندان عادلانه نیست. درواقع بسیاری از عامل سیاسی و اقتصاد بینالملل نیز بر کاهش فرصتهای شغلی موثر هستند، کاهش قیمت نفت جهانی، تعدیل نیرو در شرکتهای بزرگ نفتی جهان و عدم استخدام فارغالتحصیلان رشتههای مرتبط، از جمله نمونههایی است که نشان میدهد پیشبینی یا پیشگیری از بیکاری فارغالتحصیلان چندان آسان نیست.
در عین حال برخی کشورها با مشکل مهاجران تحصیلکرده و ماهر مواجه هستند. گرچه جذب مهاجران کشورهای مختلف که حائز تحصیلات یا مهارتهای فنی هستند به رشد اقتصادی کشورهای پذیرنده کمک میکند اما به طور همزمان فرصتهای شغلی فارغالتحصیلان بومی را تحت تاثیر قرار میدهد.
آسیا و امیدهای بلندمدت
کرهجنوبی یکی از کشورهایی است که مدتی است با مشکل فارغالتحصیلان بیکار مواجه است. بنا بر آمارها رقم فارغالتحصیلان بیکار این کشور نسبت به سال گذشته 3درصد افزایش داشته است. با این وجود کرهجنوبی در بین کشورهای جهان یکی از موفقترین کشورها در مشارکت دادن فارغالتحصیلان در مشاغل مرتبط با تحصیلاتشان (حدود 80درصد) است. این در حالیاست که این شاخص در برخی کشورهای آسیایی بین 15 تا 40درصد است.
براساس آمارهای یونسکو اقتصاد کشورهای شرق آسیا صادراتمحور است در نتیجه بسیاری از کشورهای این منطقه برای بالا بردن نرخ توسعه بیشتر بر مهارتهای فنی نیروهای کار خود تاکید دارند. این زنجیره تاکید بر نیروی فنی باعث شده تمایل کارفرمایان به استخدام فارغالتحصیلان مدارج بالا کمتر از کارکنان با مهارتهای فنی سطح بالا باشد.