با نگاهی به برنامههای اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم توسعه اقتصادی - اجتماعی و میزان تخصیص اعتبارات، نیرو و امکاناتی که برای منابع طبیعی بهویژه جنگلها و مراتع در نظر گرفته شده و پس از آن تخصیصهایی که برای اعتبارات مصوب در نظر گرفته شده، نشاندهنده ضعف برنامهها، ناهماهنگی و کمبود اعتبارات این بخش است.
بودجه جنگلهای هیرکانی کمتر از هزینه یکتیم فوتبال
هادی کیادلیری، رییس انجمن علمی جنگلبانی کشور در گفتوگو با «فرصت امروز»، در خصوص اعتبارهای تخصیصیافته برای حفظ و حراست از منابع طبیعی کشور میگوید: نگاهی به ارقام بودجه سالانه منابع طبیعی نسبت به بودجه کل کشور نشان میدهد که اعتبارات سالانه تخصیصیافته به آن رقمی کمتر از یکصدم درصد بودجه کل کشور است که برای اعمال مدیریت حفظ، احیا، توسعه و بهرهبرداری مستمر و اصولی بیش از 83 درصد از مساحت کشور در نظر گرفته میشود. این موضوع نشاندهنده بیتوجهی کامل به حفاظت از این ثروت ملی است.
وی میافزاید: بررسیها نشان میدهد اگر سالانه تنها کمتر از 27درصد درآمد یک روز نفت کشور به جنگلهای باستانی شمال کشور اختصاص یابد نیازی به درآمد حاصل از بهرهبرداری و قطع درختان جنگلهای هیرکانی نیست. بودجهای که به اندازه هزینه یک تیم فوتبال هم نیست!
تخریبهای زیستمحیطی همچنان ادامه دارد
با روی کار آمدن دولت یازدهم و اعلام توجه دولتمردان به مسائل زیستمحیطی ازجمله قول رییسجمهوری مبنی بر احیای دریاچه ارومیه، نور امید در دل فعالان محیطزیست روشن شد. حال پس از گذشت بیش از یک سال از آغاز کار دولت جدید، آیا تغییری در این زمینه انجام شده است؟ کیادلیری پاسخ میدهد: شاید نگاهها و نیتها تغییر کرده باشد اما در عملکرد مسئولان هنوز بهبودی حاصل نشده است. چالشهای زیستمحیطی مانند تخریب، تغییر کاربری، زمینخواری و پدیده جدید دریاخواری و غیره همچنان ادامه دارد.
رییس انجمن علمی جنگلبانی کشور، به دو حلقه سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری اشاره و اظهار میکند: این دو نهاد وظیفه حفظ و نگهداری از منابع طبیعی کشور را بر عهده دارند اما این کافی نیست و تمامی ارگانها و وزارتخانههایی که دستی در تخریب منابع طبیعی دارند مانند وزارت نفت و نیرو باید در این زمینه همکاری کنند. وقتی اعلام میشود هشتمیلیون مترمکعب چوب در سال سوخت میشود وزارت نفت باید آن را جایگزین کند یا با نگاهی به آمار سدها، 70 درصد سدسازیها تنها 30 درصد آب برای کشور درپی داشته است که در این زمینه وزارت نیرو باید پاسخگو باشد.
وی ادامه میدهد: برخی از سدهای کوچک روی رودهای کوچکی ساخته شدند که در مسیر طبیعی خود اکوسیستمهای طبیعی را سیراب و شاداب میکردند و اکنون این اکوسیستمها از بین رفتند درحالیکه آبی هم برای کشور حاصل نشد. البته در برخی موارد نیاز به سدسازی وجود دارد اما نه به بهای از بین بردن منابع طبیعی و ملی. برای ساخت سد شفارود در استان گیلان 319 هکتار از جنگلها را به بهانه کشاورزی در پایاب سد از بین بردند درحالیکه در زمینهای پاییندست سد به دلیل بارشهای زیاد، کشاورزی همیشه رونق داشته و این موضوع تنها دستاویز و بهانهای بود برای ساخت سد!
مجلس ما زیستمحیطی نیست
رییس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه علوم تحقیقات، تصریح میکند: با این روند تخریبها که اکوسیستمها را بههم زدهایم و پایداریشان را از بین بردهایم، جنگلها و منابع طبیعی کشور رو به آنتروپی و نابودی میروند. با ادامه این روند، جنگلهای انبوه هیرکانی در حال تبدیل شدن به جنگلهایی از نوع زاگرسی هستند و جنگلهای زاگرسی نیز به بیابان تغییر شکل میدهند. یک میلیون هکتار از جنگلهای کشور در دو، سه سال اخیر در حال نابودی هستند و تجاوز، تخریب، تغییر کاربری و غیره همچنان ادامه دارد. این مسئله در حد تعارف و ژست نیست. حیات یک مملکت و بوم در حال از بین رفتن است.
وی با اشاره به طرح سال گذشته برخی از نمایندگان مجلس در راستای انحلال یا ادغام سازمان محیطزیست، تاکید میکند: مجلس ما زیستمحیطی نیست و تا دیدگاههای زیستمحیطی در مجلس حاکم نباشد نمیتوان به پیشرفت کشور امید داشت. توسعه و پیشرفت هر کشوری در گرو توسعه پایدار و توجه به مسائل زیستمحیطی است.
کیادلیری، اظهار میکند: در دورههای آینده تمامی نمایندگان باید دیدگاههای زیستمحیطی داشته باشند چون اکوسیستم کشور ما بسیار شکننده است و اکنون از مرز بحران هم گذشتهایم. دیگر نمیتوان چالشها و مشکلات زیستمحیطی کشور را اولویتبندی کرد، همه موارد در درجه نخست هستند.
رییس انجمن علمی جنگلبانی، صراحتا میگوید: اکوسیستم و طبیعت، سیاست نمیشناسد. بسیاری از تخریبها در اثر واگذاریها و مدیریتهای نادرست و غیرتخصصی ایجاد شده است. حلقه مفقوده در این مسئله مهم و ملی، نبود نظارتهاست. نظارتی که شاخصهایی در زمینه حفظ و نگهداری محیطزیست تعریف کند، در کشور ما وجود ندارد.