شاید تاکنون بارها بیمار شدهاید یا علائمی از کسالت روحی و جسمی در خود حس کردهاید. افراد معمولا در واکنش به بیماریها سه عکسالعمل از خود نشان میدهند: دسته اول آن عاقلانی هستند که میگویند علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد و راههای ابتلا به بیماریها را تا حد ممکن کور میکنند. دسته دوم افرادی هستند که به محض مشاهده علائم بیماری به پزشک رجوع میکنند و تحت درمان قرار میگیرند . دسته سوم از بیماران که تعداد آنها در ایران کم نیست، با خود را به فراموشی زدن یا تغافل و حتی کاهلی، مریضی را نادیده گرفته یا به نسخههای پیچیده شده توسط افراد غیرمتخصص دل خوش میکنند.سازمان نیز همچون هر پدیده دیگری ممکن است دچار بیماریهایی شود. یکی از بیماریهای مدیران سازمان که منجر به بیمار شدن بیشتر سازمان میشود همین تغافل است.
زمانی که مدیر شرکت از زیر کار دررفتن کارمندان از کار گلایهمند است و کارکنانش را افرادی غیرمنضبط و تنبل میبیند و برای درمان آنها تلاشی نمیکند دچار همین تغافل شده است و حتی ممکن است ریشههای این بیماری سازمانی را تنها در وجود کارکنان کاوش کرده یا با چنگ زدن به ریسمانهایی همچون دوربینهای کنترل نامحسوس یا سیستم حضور و غیاب انگشتی یا... سعی در درمان کارکنانش داشته باشد یا ممکن است به نسخههای افراد غیرمتخصصی گوش بسپارد که بعضا در اطراف مدیر نقش همان نسخهپیچان برای مریض را دارند که حالا سازمان مذکور را مورد هدف قرار دادهاند.
نسخههایی با این مضامین که: تنبیهشان کن... وقتی آخر ماه حقوقشان کسر شود دیگر دردسر درست نمیکنند و... هیچکس منکر نیاز مدیران به مشورت گرفتن از زیردستان و همکارانش نیست و همچنین هیچکس منکر ضرورت و مزایای بهکارگیری تکنولوژیهای رایج برای کنترل کارمندان نیست اما آیا تمامی بیماری بدون حضور پزشک قابل درمانند؟ آیا وقتی فردی دچار سرطان میشود باز هم خودش با مصرف دارو و بدون نسخه پزشک به درمان خود میپردازد؟
آیا سازمان شما هم از آن دسته سازمانهایی است که تا دچار بیماری حادی نشود به پزشک مراجعه نمیکند؟ خیلی از افراد تا قبل از پای درآمدن به دکتر مراجعه نمیکنند و با مکانیزمهای سنتی به خوددرمانی میپردازند. ممکن است سازمان شما درحال حاضر از بیماریهای متعددی رنج ببرد که شما با تغافل آن را نادیده گرفته و در پی درمان آن نباشید، اما باید بدانید که بیماریهای سازمانی خاموش هستند و عملکرد آنی ندارند به این معنا که مثلا افت عملکرد کارکنان بعد از گذشت مثلا یک دوره زمانی یکماهه یا یکساله بعد از آمار بهدست آمده از بخش تولید یا حسابداری جلوه میکنند.
اما آیا بهتر نیست روش اول را در درمان بیماریها بهصورت جدیتر دنبال کنیم؟علاج واقعه قبل از وقوع! باید اذعان داشت که این روش کمترین خسارت مالی را برای شرکت شما در پی دارد. حیات سازمان شما به سلامت سازمانتان بستگی دارد. پس حتی یک سرماخوردگی کوچک هم ممکن است باعث کاهش 5درصد سود شرکت شود که این اصلا مطلوب نیست.
برای برداشتن گامهای درست و داشتن سازمان سالم دو راه پیش روی شماست؛ یکی شناخت خوب سازمان و بیماریهای سازمانی توسط خود شما و دوم بهرهگیری از مشورت متخصصان درون و بیرون سازمان که شناخت خوبی از پیکره سازمان بیمار شما دارند مثلا معاونان باتجربه یا مشاوران مدیریتی خارج سازمانی. اما هیچ وقت با تغافل یا پیچیدن نسخههای غیرعلمی و خوددرمانی وضع را بدتر نکنید. خلاصه نکاتی که در این مطلب فراگرفتید:
1- بیماریهای سازمانی را جدی بگیرید و غفلت نورزید.
2- خوددرمانی سازمانی شرایطی دارد که باید واجد آن باشید؛ شناخت کافی از سازمان و راهحلهای درمان بیماریهای سازمانی یا وجود مشاوران خبره در شرکت.
3- کنترل پیشگیرنده بهتر از کنترل پس از رویداد است.
4- از زیر کار در رفتن کارکنان و بیرغبتی آنان به کار و دردسرسازی کردن برای شرکت یک بیماری سازمانی است.
5- تغافل و بیتوجهی مدیران نسبت به بیماریهای سازمانی، یک نوع بیماری مدیریتی است.
در شمارههای آتی با انواع دیگر بیماریهای سازمانی آشنا خواهید شد.