تعطیلی واحدهای تولیدی خبری بود که در طول سالهای سخت تحریم و رکود به یکی از پرتکرارترین اخبار در سالهای ابتدایی دهه 90 تبدیل شد.
فروش نرفتن تولیدات سالهای گذشته، نرسیدن منابع مالی جدید و بسته بودن دست بانکها در حمایت از تولیدکنندگان داخلی تنها بخشی از عوامل گستردهای بود که در نهایت به بسته شدن تعداد زیادی از واحدهای تولیدی و صنعتی کشور منجر شد؛ موضوعی که نتیجه آن رسیدن رشد اقتصادی کشور به عدد خطرناک منفی 6 درصد بود و بسیاری از زنگ خطرها را برای آینده اقتصادی ایران به صدا درآورد.
با عبور از آن سالهای سخت، کنترل تورم و امید به ایجاد موج جدیدی از رشد اقتصادی، حالا وقت آن رسیده تا بار دیگر بسیاری از کارگاههای تولیدی به بازگشت به عرصه اقتصادی امیدوار شوند. در این بین یکی از اصلیترین حوزههایی که بار دیگر و در سایه لغو تحریمها به ایجاد تغییر در حرکتش امید بسته، صنایع وابسته به حملونقل و امور زیربنایی است.
در حوزه ریلی، ایران توانست با ایجاد تغییراتی در فرآیند تولیدی خود، سالهای سخت تحریم را با قابلیتهای شرکتهای واگنسازی داخلی برطرف کند. این شرکتها که در کنار ساخت واگنهای جدید به بازسازی واگنهای قدیمی فعال در ناوگان کشور نیز پرداختند، در سالهای سخت تحریمها یا به تعطیلی اجباری تن دادند یا با درصدی بسیار پایینتر از تواناییهایشان به کار ادامه دادند.
این شرکتها پس از لغو تحریمها و بهبود نسبی اوضاع اقتصادی کشور بار دیگر به سمت توسعه خطوط تولید و افزایش سفارشهای جدید دورخیز کردهاند؛ موضوعی که هرچند در ابتدا یک معادله ساده به نظر میرسید اما با توجه به اظهارنظرهای مسئولان شرکتهای ریلی قدری پیچیده شده است.
سفارشهای کلان استفاده از واگن خارجی را الزامی میکند
مشکلات شرکتهای ریلی با واگن سازان داخلی به سالها پیش باز میگردد. مرتضی مقدمی مدیرعامل شرکت ایریکو چندی پیش سه مشکل محوری را مطرح کرد. نرسیدن به موقع محصولات داخلی، نبود منابع مالی مانند فاینانس و بحث درباره کیفیت تولیدات داخلی سه موضوع اصلی بود که براساس صحبتهای مقدمی، شرکتهای ریلی را از خرید واگنهای داخلی دور کرده بود؛ موضوعاتی که به اعتقاد مقدمی میتوان برای آنها به شکلی مجزا راه حل قطعی پیدا کرد.
حمایت از واگنسازان اما به سطحهای بالاتر هم رسید تا نعمتزاده، وزیر صنعت اعلام کند این وزارتخانه با واردات واگنهای خارجی مخالف است.
وزیر صنعت در نمایشگاه بینالمللی حملونقل ریلی موضع خود را به شکلی قاطع روشن کرد و گفت: در حوزه تولید واگن نیز اقدامات مثبتی صورت گرفته که در این راستا میتوان به ظرفیت تولید 22 هزار واگن باری اشاره کرد که در آینده نزدیک میتواند به 50 هزار واگن افزایش پیدا کند. همچنین در حوزه واگنهای مسافرتی نیز ظرفیت 2200 واگنی به 4000 خواهد رسید. در این حوزه میتوان پیشبینی کرد که در سالهای آینده به حدود 2000 تا 4000 واگن جدید احتیاج باشد که میتوان بخش قابل توجهی از آن را از طریق توان داخلی پشتیبانی کرد. ما با واردات واگن و محصولات نهایی مخالفیم اما اعتقاد داریم ظرفیت مناسبی برای مشارکت با خارجیها و انتقال تکنولوژی وجود دارد.
هرچند صحبتهای نعمتزاده میتواند به نوعی نشاندهنده رویکرد رسمی اقتصادی دولت به این حوزه باشد اما همچنان شرکتهای حملونقل ریلی ابهامهایی دارند که رسیدگی به آنها شاید سخت باشد. موسوینژاد، مدیرعامل شرکت رجا، یکی از افرادی است که گستردگی نیاز ناوگان کشور به خرید واگنهای جدید را امری میداند که جز با کمک گرفتن از طرفهای خارجی ممکن نخواهد بود.
وی در این باره گفت: ما انتظار داریم بودجه تصویب شده از سوی هیاتمدیره شرکت رجا که اجازه خرید 500 واگن نوساز و 200 واگن دسته دوم را میدهد اجرایی شود تا میانگین سن ناوگان شرکت که در حال حاضر 33 سال است کاهش یابد. قطعا وقتی صحبت از این تعداد واگن جدید است باید بخشی از این نیاز را از طریق شرکتهای خارجی رفع کنیم.
در کنار گستردگی تعداد تقاضا به نظر میرسد بحث تامین مالی خرید واگنها نیز موضوع دیگری است که خارجیها در آن گوی رقابت را ربودهاند. موسوینژاد در این باره گفته براساس شرایطی که شرکتهای خصوصی دارند در یک قرارداد اینچنینی حدود 15 تا 20 درصد از منابع مالی مدنظر از سوی سهامداران و منابع رسمی شرکت تامین میشود و مابقی از طریق فاینانس و منابع حاصل از کارایی واگنها کسب میشود. صحبت از اهمیت فاینانس در تامین مالی این واگنها نشان از اهمیت جدی منابع مالی خارجی در این حوزه دارد.
این به معنای آن است که یا شرکتهای واگنساز داخلی باید از حمایتهای مالی و بانکی برخوردار شوند که میتواند پرداخت منابع موردنیاز برای واگنهای جدید را به تعویق بیندازد یا در نهایت این شرکتهای خارجی هستند که با امکان تامین فاینانس نقشی محوری در این حوزه پیدا میکنند.
دعوای ناتمام واردات یا ساخت واگن در داخل، ماجرایی دنبالهدار است که در طول تمام این سالها ادامه داشته و به نظر میرسد هر طرف، براساس رویکرد و شرایط خود نسبت به آن اظهار نظر میکنند. یک سوی ماجرا واگنسازانی قرار دارند که به منابع مالی جدید و استفاده از توان خطوطشان نیاز دارند و از سوی دیگر شرکتهای ریلی نیز ترجیح میدهند با پولی کمتر و در زمانی کوتاهتر واگنهای خریداری شدهشان را تحویل بگیرند. هرچند ورود وزارت صنعت میتواند کفه ترازو را به سمت تولیدکنندگان سنگین کند اما شاید برنده این بازی در ماههای آینده نیز معلوم نشود.
ارتباط با نویسنده : j.hashemi1992@gmail.com