بهرهوری نیروی انسانی یعنی حداکثر استفاده مناسب از نیروی انسانی به منظور حرکت در جهت اهداف سازمان با کمترین زمان و حداقل هزینه دانستهاند. برای اینکه بتوان بهرهوری مناسب را از نیروی انسانی داشت عواملی در این موضوع تاثیرگذار هستند که بعضا عبارتند از:
- آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان
- ارتقای انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر
- ایجاد زمینههای مناسب برای بروز ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان
- برقراری مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد
- برقراری نظام تنبیه و تشویق
- تقویت وجدان کاری
- رعایت صرفهجویی و...
در واقع اگر بخواهیم بهرهوری را در یک جمله تعریف کنیم آن جمله این است: «انجام کارهای درست و درست انجام دادن کارها بهطور دائم.»
چه کنیم تا بهرهوری نیروی انسانی را افزایش دهیم؟
1- افزایش دانش و تخصص مدیران و کارکنان. چون در واقع انسان بهرهور انسانی است با کیفیت و انسان با کیفیت انسانی است که دانش و تخصص و مهارت کافی داشته باشد.
2- استفاده مناسب از تجهیزات، ابزارها و ماشینآلات سازمان و طرز قرارگیری آنها در مکانهای مناسب میتواند در چگونگی انجام بهینه کارها در سازمان موثر باشد.
3- باید در نظر داشت که پرداخت حقوق و دستمزد بهگونهای باشد که در کارکنان انگیزه بهوجود آورد بهعبارت دیگر لازم است کارکنان حقوق و مزایای خود را منصفانه بدانند.
4- درست است که حقوق و دستمزد به عنوان یک عامل مهم در نگهداری و عملکرد کارکنان موثر است اما کارکنان خواهان دریافت پاداشهای مختلف و متنوعی در ارتباط با عملکرد خود هستند. پاداش میتواند مادی و غیرمادی باشد. پاداش شامل مواردی ساده مانند: لبخند زدن، تشکر کلامی، سر تکان دادن، دست بر شانه زدن و... است.
5- ارتقای کیفیت کاری افراد یکی دیگر از راههای افزایش بهرهوری در سازمان است. استفاده از روشهای گردش شغلی، تعمیق و توسعه شغلی، غنیسازی شغل و... در این راه موثر هستند.
6- ایجاد روابط مبتنی بر صمیمیت، تنشزدایی در محیط کار و برقراری نظم و انضباط از عواملی هستند که میتوانند بهرهوری نیروی انسانی را افزایش دهد.
7- اینکه کارکنان بتوانند عقاید خود را ابراز کنند و در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند به افزایش و بهبود بهرهوری کمک میکند.
8- استفاده مناسب و اقتضایی از سبکهای رهبری بر بهرهوری تاثیر بسیار دارد. معمولادو سبک عمده رهبری وجود دارد؛ روش اقتدار گرا و استبدادی که مدیر میخواهد با اعمال نظرات و دستورات خود کارها را پیش ببرد و روش دموکراتیک که مدیر شرایطی را فراهم میکند که کارها به صورت مشارکتی و صمیمانه انجام شوند. انتخاب هر یک از این دو سبک رهبری موجب میشود که اثرات متفاوتی بر کارکنان بگذارد. در واقع، روش استبدادی در کوتاه مدت بهرهوری را بالا میبرد ولی در بلندمدت روحیه کارکنان را تنزل میدهد، حال آنکه روش دموکراتیک ممکن است در کوتاهمدت تا حدودی بهرهوری را کاهش دهد ولی در بلندمدت موجب کارآیی بیشتر کارکنان خواهد شد و بهرهوری آنها را افزایش میدهد.
9- تفویض اختیار یکی از راههای تقویت احساس مسئولیت در کارکنان است. هرگاه کارکنان احساس کنند که به آنها اعتماد شده است و انجام کارها به آنها واگذار شده است، کار را از خودشان خواهند دانست و سعی خواهند کرد به نحو موثری فعالیت خود را به انجام برسانند. آنها در برابر انجام کارهای خود احساس مسئولیت خواهند کرد و پاسخگو هستند وهمین بهرهوری آنان را افزایش خواهد دارد.
10- استفاده از سخنان تشویقآمیز و انگیزهدهنده، اثرات قابل توجهی بر پرسنل میگذارد و وقتی پرسنلی احساس کند که مورد لطف مدیر و رهبر خود قرار دارد با انگیزه بیشتری کار میکند و به سازمان وفادارتر خواهد شد. محیطهایی که با رعب و وحشت اداره میشوند موجب فراری شدن کارکنان میشود و تنفر از کار را در آنها تقویت میکند. لذا استفاده از سخنان تشویقی و انگیزهدهنده در تقویت بهرهوری کارکنان بسیار موثر است.
باید دانست کارکنان امروزه با کارکنان گذشته فرق میکنند. کارکنانی که از بلوغ کاری مناسب برخوردار باشند یعنی کار خود را بهموقع، درست و بدون تعارض انجام میدهند دیگر نباید مورد بیمهری مدیران و رهبران خود قرار گیرند، هرچه به کارکنان بهای لازم داده شود آنها هم با عملکرد مثبت خود بر بهرهوری سازمان خواهند افزود و هرچه آنها احساس کنند که شئونات انسانی آنها رعایت نمیشود به محیط کار و مدیر خود پاسخ منفی خواهند داد. بنابراین لازم است بر این امر تاکید شود که استفاده از روش اقتضایی در مدیریت کارکنان میتواند بر بهرهوری آنان اثرات موثری داشته باشد.
مدیران و رهبران میدانند که کارکنان دارای تفاوتهای روحی و اخلاقی و رفتاری هستند بنابراین نمیتوان با همه کارکنان به صورت واحد رفتار کرد. باید تفاوتهای کارکنان هنگام اعمال مدیریت مورد توجه قرار گیرد و با هر کس متناسب با خوی و منش او رفتار کرد. آن مدیریتی امروز میتواند بهرهوری نیروی انسانی را افزایش دهد که از روانشناسی کار اطلاع کافی داشته و از آن در اداره امور بهره لازم را ببرد. روانشناسی کار به مدیران و رهبران این امکان را میدهد که پتانسیل بالقوه کارکنان را درک کرده و با افزایش روحیه و اعتمادبهنفس در کارکنان آنها را به مسئولیتپذیری و وفاداری نسبت به سازمان ترغیب سازد.
به هر حال، امروزه اکثر نظریهپرداران بهرهوری نیروی انسانی بر این عقیدهاند که فقط یک عامل نمیتواند بر بهرهوری تاثیر داشته باشد بلکه عوامل مختلفی هستند که در افزایش و یا کاهش بهرهوری کارکنان اثر میگذارند که در این نوشته سعی شد به اختصار بعضی از عواملی که بر بهرهوری تاثیر میگذارند، بیان شوند.