قرار گرفتن ایران در چهار راه اصلی رفت و آمدهای منطقه به عنوان کشوری که از یک سو شرق آسیا را به اروپا متصل می کند و از سوی دیگر نزدیک ترین مسیر برای اتصال خلیج فارس به کشورهای اروپای شرقی به حساب می آید، باعث شده از نظر بالقوه تمام معادلات ترانزیتی و حمل و نقلی منطقه با محوریت این کشور صورت گیرد.
بالفعل کردن این ظرفیت بزرگ و مهم، اما در طول سال های گذشته با دو ابهام بزرگ همراه بوده است. نخستین مسئله به تحریم ها و محدودیت های اقتصادی بازمی گشت که اقتصاد ایران را برای مدت طولانی از مبادله با اقتصاد جهانی محروم کرد. در طرف دیگر ماجرا بحث نیازهای زیرساختی کشور به توسعه و رسیدن به استانداردهای جهانی مطرح است تا در زمان کنار رفتن تحریم ها امکان استفاده حداکثری از ظرفیت ها وجود داشته باشد.
دولت یازدهم تلاش کرده با اجرای برجام مشکلات حوزه نخست را برطرف کند و با سرمایه گذاری های جدید در عرصه های زیرساختی کار را برای رسیدن به قله های ترانزیتی هموار سازد.
از تلاش برای ساخت جاده های جدید گرفته تا برنامه ریزی برای رساندن خطوط ریلی ایران به مرز کشورهای همسایه همگی نشان از آن دارند که ترانزیت یکی از محوری ترین برنامه های اقتصادی کشور در سال های آینده خواهد بود.
پیگیری این سیاست های کلان در عرصه هوایی نیز صورت گرفته است؛ از برنامه ریزی برای ارتقای جایگاه ترانزیت هوایی گرفته که البته نیاز به تأمین ناوگان جدیدی دارد و مذاکرات آینده ایران با کشورهای هواپیماساز آن را به مرحله اجرا خواهد رساند تا تبدیل شدن به قطب هوایی منطقه در پروازهای عبوری که به سمت چهار گوشه جهان پرواز می کنند.
با وجود آنکه در ایام اوج گیری تحریم ها نیز آمار پروازهای عبوری ایران سقوط نکرد، اما آنچه مورد استفاده قرار می گرفت با اولویت ها و ایده آل ها تفاوتی جدی داشت؛ موضوعی که اتفاقات منطقه آن را بهبود داد و برای حفظش نیاز به برنامه ریزی های دقیقی وجود دارد.
بازگشت پروازهای عبوری به مرز 1000
در شرایطی که آمار پروازهای روزانه عبوری از آسمان ایران حدود 450 پرواز بود، بر هم خوردن شرایط امنیتی در کشور عراق و البته بحران های سیاسی که کشور اوکراین را در برگرفت باعث شد تقاضای ایرلاین های بین المللی برای عبور از آسمان ایران به شکل قابل توجهی افزایش یابد. طبق برآوردهای انجام گرفته از سوی شرکت فرودگاه ها در مدتی کوتاه حجم پروازهای عبوری بیش از 70درصد رشد کرد و مدیریت این افزایش ناگهانی نیاز به برنامه ریزی دقیقی داشت.
چند ماه پس از ثبت این آمار رسمی، حالا اصلی ترین مشکل ایران نه مدیریت پروازها که حل ابهامات داخلی است؛ موضوعی که باعث شده تعداد پروازهای عبوری کاهش یابند و اگر فکری به حال آن صورت نگیرد شاید روند کاهشی آن با سرعت بیشتری نیز دنبال شود.
مــه آبـادی، مـــدیــرعامل شرکت فرودگاه های کشور در این رابطه گفته که افزایش ترافیک هوایی مزایایی برای کشور داشت. بنابراین به فکر افتادیم که این وضعیت را ماندگار کنیم. در این راستا بازاریابی و مذاکرات را شروع و اصلاح ساختار آسمان خود را بررسی کردیم و این موجب شد تعداد بیشتری پرواز از کشور ایران عبور کنند. نوروز امسال 7500 کیلومتر راه هوایی جدید ایجاد کردیم، 19 مسیر جدید شامل 5مسیر داخلی و 14 مسیر بین المللی ایجاد شد، اما در نقطه ای به گلوگاه نقاط تبادل رسیدیم.
به گفته معاون آخوندی، با وجود تمام اقداماتی که در طول ماه های گذشته به کار بسته شده، اما هنوز نقاط خطرناک آسمان ایران، حفظ اقبال شرکت های هواپیمایی برای عبور از آن را دشوار می کند.
مه آبادی در این رابطه گفته که باید نقاط تبادل در مرزها را افزایش می دادیم که پیشنهاداتی دادیم، اما این مشکل حل نشد و این نقاط به نقاط خطرآفرین تبدیل شد. وجود این نقاط بحرانی موجب توقف رشد پروازهای عبوری در کشور شد و از رقم حداکثری عبور روزانه 1161 پرواز از آسمان کشور به رقم حدود 1000 پرواز رسیدیم. در صورت اصلاح ساختار فضای کشور و اجرای کامل طرح مدیریت آسمان ما به نقطه تعادل منطقه ای تبدیل می شویم و این از اهداف اقتصاد مقاومتی است حتی می توانیم بدون خرید هواپیما موضوع افزایش صندلی پرواز را محقق کنیم.
با وجود آنکه شرکت فرودگاه ها پیش از این از همکاری نیروهای مسلح برای برطرف کردن این مشکلات خبر داده بود، اما صحبت های مدیرعامل شرکت فرودگاه ها نشان از آن دارد که هنوز مسائل باقی است. بحث بالا بودن تعداد مناطق پرواز ممنوع در آسمان ایران نیز یکی دیگر از مسائلی است که باعث شده در زمینه حفظ تعداد پروازهای عبوری اماواگرهایی مطرح شود؛ مسئله ای که می تواند با مذاکرات فشرده میان دستگاه ها مربوط یا به کاهش این مناطق منجر شود یا با در نظر گرفتن محدودیت ساعات پروازی یا ارتفاع مدنظر، امکان بهره برداری از آنها فراهم شود.
فارغ از تمام مسائل و ابهام هایی که آسمان ایران با آن مواجه است آنچه بیشترین اهمیت را دارد استفاده حداکثری از ظرفیتی است که رها کردن آن به قدرت گرفتن رقبای منطقه ای منجر خواهد شد. همان طور که ایران از ضعف دوره ای عراق و اوکراین بهره برد، برطرف نشدن این مسائل می تواند به از دست رفتن این بازار بزرگ منجر شود؛ بازاری که شاید بازگرداندن دوباره آن چندان راحت نباشد.
ارتباط با نویسنده: j.hashemi1992@gmail.com