طرح یارانه سفر به شکل فراگیر طرح خوبی است. اما مانند بسیاری از طرحهایی که در کشور پیاده میشود، شتابزده است و بدون در نظر گرفتن جوانب مختلف دنبال میشود.
رحمانیموحد معاونت گردشگری درباره این طرح مطرح کرد که قیمت خاصی مدنظر نیست و این یارانه به آژانسها پرداخت میشود. این مسئله مشکل این طرح است
بهعنوان مثال آژانسی پکیج سفر خود را میبندد و آن 30درصدی را که به عنوان یارانه مطرح شده روی قیمت میکشد و سپس مطرح میکند که با 30درصد یارانه قیمت همان مبلغ اصلی را که خود به گردشگر ارائه میکرد پکیج ارائه میکند. این در اصل کمکی به گردشگر نمیکند و هرگز این یارانه به گردشگر نمیرسد. بنابراین برای کارایی این طرح در قدم اول باید یک سقف و کف برای رقم سفر مشخص و سپس یارانه پرداخت کرد.
مسئله دوم هدف پرداخت این یارانه است. به شکل کلی بودجهای که باید به این کار اختصاص داده شود رقم سنگینی خواهد بود. اگر تنها 10درصد جمعیت کشور از این یارانه استفاده کنند رقم بسیار بالایی میشود که به نطر میآید اگر این بودجه وجود دارد بهتر است در توسعه زیرساختها از آن بهره گرفته شود. اگر هدف فقط آن است که سفری صورت بگیرد میتوان گفت این یارانه خوب است، اما اگر هدف توسعه گردشگری است خروجی این امر توسعه گردشگری نخواهد بود.
اگر هدف را هم سفر قرار دهیم برای این نوع هدف هم ما باید تعریف مخاطب کنیم. همانطور که میدانیم این طرح قرار است پاییز اجرایی شود، بنابراین پیشنهاد من این است که برای این طرح مخاطب تعریف کنند. بخشی از مسافران ما را خانوادهها در بر میگیرند که به دلیل فصل کار و مدرسه تنها در تایمهایی که پیک زمان مسافرت است سفر میکنند و تنها سالی یک یا دو بار امکان سفر دارند.
این خانوادهها بیشک در این شرایط ریسک سفر به استانهای ناشناخته را نخواهند پذیرفت. این امر نیازی به تحلیل ندارد و یک تحلیل جامعهشناختی سطحی است. من اگر قرار است یک بار به سفر بروم و قدرت اندکی برای سفر دارم و این سفر تکرار نشدنی است، بیشک مقصدی را انتخاب میکنم که برای من تعریف شده است.
بنابراین نظرم این است که دولت در گام نخست با توجه به این شرایط برای رسیدن به خروجی بهتر مخاطب مشخص کند. یعنی انجمنهای مردمنهاد، خبرنگاران و دانشجویان را که مثلث سهگانه کنشگران گردشگری و میراث فرهنگی هستند بهعنوان مخاطب این طرح تعریف کند یا یک بازه زمانی برای این مخاطبان قرار دهد، حال یک تا چند سال تا این افراد با یارانه سفر به این استانها سفر کنند، پس از آنکه این افراد به این استانها سفر کردند و سفرنامههای آنها از این سفرها بیرون آمد و گزارشها در نشریات منتشر شد.
آن زمان یک شناخت عمومی از این استانها، پتانسیل آنها و جذابیت گردشگری آنها به دست خواهد آمد و میتوان تعریف مخاطب را برداشت و به همه گردشگران عام یارانه پرداخت کرد تا با شناختی که متخصصان به دست دادهاند بدانند که برای سفر کجا را با چه جذابیتهایی انتخاب کردهاند.
در کل همانطور که گفتم این طرح با تغییرات و تعاریفی، طرح مناسبی خواهد بود. ضمن اینکه پیش از طرح ما میتوانیم تا 70درصد خروجی طرح را پیشبینی کنیم و 30درصد بقیه آن در زمان اجرا مشخص خواهد شد که تا چه حد موثر است و تا چه حد کاستی دارد.
از سوی دیگر به نظرم بهتر است دولت این امر را به آژانسها نسپارد، بلکه سامانهای را در خود معاونت اداره گردشگری تعریف کند تا افرادی که متقاضی سفر به این مکانها و استفاده از آن هستند در این سامانه ثبتنام کنند و از طریق خود اداره این افراد به آژانسها معرفی شوند. کسی که از مسیر سامانه وارد میشود از سطح عوام جامعه در امر گردشگری مد نظر است عبور کرده و از این طریق نسبت به سفر اقدام میکند که این امر خودش به نوعی فیلتر مناسبی برای تعیین مخاطب است.
بهترین گزینه مکمل این سامانه هم این است که این سامانه افراد متقاضی را به آژانسی در مقصد سفر ارتباط بدهد تا هم تمرکززدایی از بین برود و هم واقعا آن یارانه و نقدینگی به استانهای مدنظر تزریق شود. وگرنه اگر مثلا آژانس تهران این امر را بر عهده بگیرد نقشی در تزریق بودجه و رشد سفر به این استانها نخواهد داشت.
طرح یارانه سفر در ادامه طرحهای ضد رکودی دولت است که در حوزههای مختلف در حال پیادهسازی است. متاسفانه در یک دهه گذشته در کشورهای بلوک شرق این مشکل ایجاد شده که دولتها به جای کوچک شدن دوباره بزرگ شدهاند. همین بزرگ شدن دولت به آنجا انجامیده که این دولتها با تزریق پول به جامعه در جهت بحرانزدایی برآید.
مهمترین اتفاقی که در این میان میافتد این است که این بحرانها هیچگاه رفع نمیشود و با از بین رفتن خلاقیت برای رفع بحران در سطح جامعه این بحرانها اپیدمی میشود و هیچگاه رفع نمیشوند. دولت هم به دلیل بزرگی نمیتواند اتاق فکری ایجاد کند تا پس از تزریق نقدینگی و حل مقطعی مشکل با راهکار مناسب جلوی ادامه بحران و ایجاد دوباره آن را بگیرند، بنابراین راهکاری که در حال اجراست نمیتواند موثر باشد، مگر در بحرانهای خاص مانند جنگ و بحرانهای خاص جهانی، ولی همیشه نمیتواند موثر عمل کند و به نوعی علیه خودش استفاده میکند.
بنابراین هر چند این طرح در مقطع کوتاه میتواند موثر باشد، اما اگر ما واقعا به دنبال توسعه پایدار در حوزه گردشگری هستیم بهتر آن است که این بودجه و رقم را که بیشک هنگفت هم هست در جهت توسعه زیرساختها خرج کنیم. وقتی زیرساخت فراهم باشد گردشگر خود بدون یارانه متمایل میشود به جایی سفر کند که شرایط آسایش و راحتی در آن مهیاست.
همه استانهای ما نیز به جهت جغرافیایی و تاریخی جذابیت خود را دارند و اگر زیرساختهای اولیه راحتی گردشگر در آنها مهیا باشد، بیشک گردشگر بدون یارانه آن استانها را بهعنوان مقصد سفر انتخاب میکند.
مدیرعامل موسسه جوانان سفید پارسی