بیشک سرمایهگذاری یكی از مهمترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی هر كشوری است. از میان سرمایهگذاریها در بخشهای مختلف اقتصادی، سرمایهگذاری در بخش كشاورزی میتواند از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار باشد، زیرا سرمایهگذاری در بخش كشاورزی، به دلیل افزایش پیوسته تقاضا برای موادغذایی و دیگر محصولات كشاورزی، موجب رشد تولید و اشتغال در این بخش است. با توجه به مطالعات انجام شده، بخش كشاورزی با توجه به منابع فیزیكی، استعداد و نیروی انسانی و فرصتهای توسعه، جاذبههای لازم را برای سرمایهگذاری ندارد. از جمله دلایل عدمسرمایهگذاری كافی در بخش كشاورزی میتوان به ریسك بالای تولید محصولات كشاورزی، هزینه بالای نگهداری محصولات، كمبود اعتبارات ریالی و ارزی، عدمگسترش صنایع تبدیلی، فقدان نظام تشویقی و سودآوری بیشتر دیگر بخشها بهویژه خدمات اشاره کرد. با توجه به تاكید مسئولان امر درخصوص اولویتدار بودن موضوع سرمایهگذاری، پیدا كردن راهكارهایی برای حل مشكل سرمایهگذاری كه بخش كشاورزی از آن رنج میبرد، ضروری بهنظر میرسد. برای دستیابی به این هدف، سیاستگذاران اقتصادی كشور باید سیاستهایی را اتخاذ کنند كه بستر مناسبی برای جلب و جذب سرمایه در بخش كشاورزی در جهت توسعه پایدار كشاورزی در ایران فراهم شود.
بدیهی است که آب وخاک، منابع طبیعی، شیلات، امور دام، دامپزشكی، باغبانی، حفظ نباتات، زراعت، صنایع تبدیلی و تکمیلی جمله از مهمترین زمینههای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی محسوب میشوند. بیتردید سرمایه یکی از مهمترین نهادههای تولیدبه شمار میآید. این نهاده نقش بسزایی در افزایش سطح تولید فعالیتهای اقتصادی و در نتیجه افزایش بهرهوری سایر عوامل تولید دارد. در بخش کشاورزی نیز سرمایه و سرمایهگذاری عنصر کلیدی رشد و توسعه محسوب میشود. طی سه دهه گذشته سهم بخش کشاورزی از تشکیل سرمایه ناخالص کل به طور متوسط 2/4درصد و دامنه تغییرات آن بین 8/3 تا 6/4درصد بوده است. درحالی که در این دوره میانگین سهم ارزش افزوده بخش مذکور در کل اقتصاد 9/12درصد بود. بهعلاوه متوسط شاخص تشکیل سرمایه ناخالص به ارزش افزوده در بخش کشاورزی 6/11درصد و در کل اقتصاد 7/33درصد است.
این ارقام بیانگر قلت سرمایهگذاری در بخش مذکور از یکسو و توزیع ناموزون سرمایه بین بخشهای مختلف اقتصادی از سوی دیگر است. دولت باید ضمن اصلاح ساختار و ساماندهی بخش کشاورزی در جهت وضع چارچوب سیاستی مناسب برای ایجاد کارایی و کارکرد موثر هزینه در بازارهای مالی اقداماتی انجام داده تا خدمات مالی پایداری را برای عاملان اقتصادی این بخش فراهم آورد و شرایط خدماتدهی به کشاورزان را بهبود و توسعه بخشد.در نهایت میتوان اظهار داشت که بدون رفع مشکلات ساختاری بخش کشاورزی تزریق سرمایه به بخش کشاورزی، بهخصوص در قالب اعطای تسهیلات بانکی به کشاورزان، به کاهش بهرهوری سرمایه منجر خواهد شد، چرا که به دلیل فقدان بستر مناسب در بخش کشاورزی و عدم سوددهی فعالیتهای کشاورزی، بهرهبرداران رغبتی به سرمایهگذاری در کشاورزی نخواهند داشت. بنابراین تحت چنین شرایطی افزایش سرانه سرمایه بخش کشاورزی به کاهش بهرهوری آن منجر خواهد شد، زیرا سرمایه به تولید مطلوب منتهی نشده و به بازارهای مسکن و طلا هدایت میشود.
* کارشناس ارشد مهندسی کشاورزی، گرایش زراعت