صنعت بیمه از صنایعی است که در تمام اقتصادهای معتبر دنیا جایگاهی ویژه دارد و بهعنوان یکی از بازوان قدرتمند اقتصاد در بهبود شرایط زندگی و ایجاد رفاه در جامعه مطرح است. امروزه رد پای بیمه در همه عرصههای زندگی دیده میشود بهگونهای که در جوامع توسعهیافته این صنعت با تنوع و نوآوری در ارائه خدمات توانسته جای خود را در فرهنگ عمومی جامعه بهعنوان پشتوانهای قابل اتکا باز کند.
در کشور ما هم با وجود رشد این صنعت در سالهای اخیر و سرمایهگذاریهایی که در این زمینه اتفاق افتاده همچنان ضعفهایی دیده میشود و جایگاه مناسبی را نمیتوان برای آن متصور بود.آنچه مهم است رشد سرمایهگذاری در صنعت بیمه است که میتواند در همه بخشهای اقتصادی تاثیرات مثبتی را بر جای بگذارد. در این خصوص گفتوگویی را با محمد تقوی، رییس هیاتمدیره انجمن صنفی نمایندگان بیمه البرز ترتیب دادیم تا به بررسی جایگاه صنعت بیمه در کشور و فضای سرمایهگذاری آن بپردازیم که در ادامه پیشرو دارید.
***
جایگاه صنعت بیمه را در اقتصاد کشور چطور ارزیابی میکنید؟
مهمترین مسئلهای که در این خصوص مطرح است بحث فرهنگی است؛ یعنی فرهنگ مناسب و بسترسازی لازم در جهت استفاده مردم از بیمههای متنوع بهعنوان یک پشتوانه برای اموال و داراییها، سرمایهگذاری و تولید رخ نداده است. مردم ما عمدتا بیمه را با بیمه خودرو و بیمه تامین اجتماعی میشناسند که نوعی بیمه اجباری بوده که در قانون تصویب شده است اما در همین زمینه هم هنوز 35درصد مردم از بیمههای اجباری خودرو استفاده نمیکنند و این نشان از عدم اطمینان و اعتقاد مردم به ساختار و جایگاه بیمه در زندگی است.
در مورد بیمههای اختیاری هم میتوان گفت، بهطورکلی صنعت بیمه به شرایط اقتصادی و وضعیت معیشت و زندگی مردم وابسته است و زمانی که شرایط اقتصادی مناسب نیست، قطعا استقبال از بیمههای اختیاری کاهش مییابد و صنعت بیمه یکی از بخشهای آسیبپذیر در این زمینه است چرا که فعالان اقتصادی بیمه را بهعنوان هزینه در نظر میگیرند و درهمین بخش هزینهها هم جزو اولویتهای آخر تلقی میشود که نگاه درستی نیست و باید فرهنگ مناسب در جهت تغییر نگاه هزینهای به نگاه سرمایهگذاری و اطمینان بخشی تغییر یابد.
از این رو میتوان گفت دولتها و صاحبان صنایع بیمه در کشور در توسعه این روند حرکت مناسبی نداشتند بهطوری که ما شاهد بودیم در سالهای بعد از انقلاب کل صنعت بیمه ما در کشور به چهار شرکت دولتی محدود شد و این مسئله به نوآوری در ارائه خدمات متنوع در صنعت بیمه آسیب رساند و هم در بخش عرضه و هم بخش تقاضا مشکلاتی ایجاد کرد و مجموعه این شرایط سبب شد تا صنعت بیمه در حال حاضر جایگاه مناسبی نسبت به نرم جهانی نداشته باشد.
اشاره کردید که ساختارها در صنعت بیمه کشور دچار ضعف است و به همین دلیل سرمایهگذاریهای مناسبی در صنعت بیمه صورت نگرفته، با این توصیف فاصله ما از صنعت بیمه دنیا چقدر است؟
متاسفانه باید بگویم که فاصله صنعت بیمه ما از ساختار روز دنیا بسیار زیاد است و ما از نظر نوآوری، خلاقیت و پوششهای بیمهای که نیاز جامعه است و در بسیاری از موارد دیگر، نسبت به سطح اول دنیا عقبتریم. به لحاظ ساختار اجرایی هم مشکلاتی داریم که موجب نارضایتی مردم و استفادهکنندگان از خدمات بیمهای شده است و این دیدگاه در جامعه به وجود آمده که شرکتهای بیمهای تنها پول میگیرند و خدماتی ارائه نمیدهند، بنابراین هم در بحث سرمایه اجتماعی و هم در بحث توسعه سرمایه انسانی و نوآوری نیازمند سرمایهگذاریهایی در این صنعت هستیم تا بتوانیم این صنعت را به جایگاه واقعی خود برسانیم.
از طرف دیگر، کمبود منابع مالی نیز مشکلاتی را در این صنعت ایجاد کرد و توانگری شرکتهای بیمهای در جایگاه مناسبی قرار ندارد. از این جهت نیز لزوم ورود سرمایههای جدید به این صنعت احساس میشود که بخشی از این عوامل به مشکلات و نواقص مدیریتی در این صنعت برمیگردد. شرایط کشور بهگونهای است که ما فرصت آزمون و خطا را در روند اصلاح ساختارها نداریم.
چرا نیاز است که در صنعت بیمه سرمایهگذاری مناسبی صورت گیرد و صنعت بیمه قدرتمندی در کشور داشته باشیم. اگر در صنعت بیمه در کشوری سرمایهگذاری مناسبی نشود، چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت؟
در اینکه نیاز به سرمایهگذاری در صنعت بیمه وجود دارد، شکی نیست اما این نیاز در شرایط چند سال گذشته کشور بیشتر احساس شد. زمانی که مسئله تحریمها علیه کشور شدت گرفت تمام شرکتهای بیمهای خارجی از ارائه خدمات بیمه اتکایی به کشور سر باز زدند و این ضعف باعث شد تا ما به فکر ایجاد بیمههایی با توانگری مالی بالاتر در کشور بیفتیم. از نگاه خرد هم هیچ جریان سرمایهگذاری و اقتصادی از آسیب در امان نیست بنابراین هم مردم باید اقبال بیشتری به خدمات بیمهای نشان دهند و هم شرکتهای بیمهای به سمت و سوی سرمایهگذاری برای ارائه خدمات متنوعتری در ساختار بیمهای کشور گام بردارند.
ایجاد فضای رقابتی را در سالهای اخیر در صنعت بیمه چطور ارزیابی میکنید و این مسئله چقدر توانسته به ورود سرمایهگذاریهای جدید درصنعت بیمه کمک کند؟
ساختار بیمهای کشور در گذشته در یک وضعیت انحصاری قرار داشته اما از یک دورهای به بعد یک وضعیت رقابتی در این صنعت شکل گرفت که راه را برای ورود سرمایهگذاران جدید باز کرد اما نکتهای که مهم است و باید به آن توجه کنیم این است که آزادسازی که در این بخش صورت گرفته تا حدزیادی بدون برنامهریزی و رها شده اتفاق افتاده است، در حال حاضر هم برای ورود سرمایهگذاران به حوزههای جدید محدودیتهایی اعمال میشود که به نظر بنده این اعمال محدودیتها باید در ابتدای دوره آزادسازی صورت میگرفت.
باور عامه مردم بر این است که صنعت بیمه صنعت سودآوری است و سرمایهگذاری در آن اقتصادی، نظر شما در این رابطه چیست؟
این تفکر اشتباه شاید به دلیل وجود بیمههای دولتی و بیمه تامین اجتماعی شکل گرفته باشد که سه عامل مهم پشتوانه دولتی، الزام قانونی و در اختیار داشتن منابع گسترده باعث آن شده است اما در بیمههای بازرگانی وضعیت بهگونهای متفاوت است و شما تنها با نیازسنجی مناسب، ارائه خدمات مطلوب و مدیریت مشتری میتوانید سودآوری مناسبی داشته باشید و این وضعیت سودآوری در صورت مدیریت مناسب شکل خواهد گرفت اما در چند سال گذشته به دلیل رقابت در نرخشکنی به جای بحثهای فنی توسط شرکتهای تازه وارد برای در اختیار گرفتن سهم بازار سود مناسبی نصیب سرمایهگذاران و سهامداران شرکتهای بیمهای نشده است.
نقش مدیریت را در سودآوری صنعت بیمه چطور ارزیابی میکنید؟
مدیریت در صنعت بیمه نقش راهبردی و کلیدی دارد اما نگاه مقطعی مدیران در صنعت بیمه و بهطورکلی در ساختار اقتصادی کشور باعث شده تا منافع کوتاهمدت مقدم بر نگاه بلندمدت شود. از این جهت سیاستهای بلندمدت و هدفگذاریهای علمی و اصولی در این صنعت اتفاق نیفتاده است. از جهت دیگر تیم مدیریتی که از بخشهای غیربیمهای و غیرتخصصی به این صنعت وارد میشدند یکی از اشکالات عمده مدیریت در این بخش است.
در حال حاضر چقدر فضا برای ورود سرمایهگذاران جدید فراهم است و افراد با سرمایههای اندک چطور میتوانند در رشد صنعت بیمه نقش داشته باشند؟
این فضا فراهم است تا سرمایهگذاران در هر سطحی به این صنعت ورود کنند. سرمایهگذاران بزرگ میتوانند با سرمایهگذاری در احداث شرکتهای جدید وارد این صنعت شوند یا سهام شرکتهای موجود را خریداری کنند سرمایهگذاران خرد هم میتوانند از طریق خرید سهام این شرکتها به رشد این صنعت در کشور کمک کنند. به لحاظ سودآوری هم وضعیت نسبتا مناسب است هرچند که در چند سال گذشته این صنعت وضعیت مناسبی نداشته اما بازار هنوز بازار بکری است و میتواند رشد غیرقابل انتظاری را پیشرو داشته باشد، به شرط آنکه شرکتهای بیمهای در زمینه خلاقیت و ارائه خدمات نوین تلاش کنند، اتفاقی که در چند سال گذشته به هیچوجه رخ نداده و تلاش بر سر تصاحب بازار موجود بود که به جنگ قیمتی و سخت شدن شرایط منجر شد. بنابراین هم راه برای سرمایهگذاری در تاسیس شرکتهای جدید بیمهای باز است و هم میتوان در بازار موجود سود خوبی به دست آورد.
نظر شما در رابطه با بحث سرمایهگذاری شرکتهای بیمهای در فضای تولید که اخیرا در برخی رسانهها مطرح شد، چیست؟
شرکتهای بیمهای به لحاظ سرمایه و رقم مالی گستردهای که در اختیار دارند، در تمام دنیا جزو مجموعههای با تمکن مالی بالا مطرح میشوند و در قالب بیمه و بانک دیده میشوند، در ایران هم این تفکر تا حدی پذیرفته شده است اما به لحاظ قانونی شرکتهای بیمهای 25 درصد از در آمدهای خود را باید بهعنوان سهم اتکایی به بیمه مرکزی پرداخت کنند و مابقی درآمدها را هم باید برای هزینههای جاری، خسارات معوق، بورس و وثیقه بانکی در نظر بگیرند و بخشی را هم در کارهای تولیدی صرف کنند که در حال حاضر هم این اتفاق رخ داده اما اینکه بخواهیم سهم بیشتری از درآمدها را به کارهای تولیدی اختصاص دهیم نیازمند برنامهریزی دقیقتر است و باید همه جوانب کار دیده شود.