طبق قانون بانکداری بدون ربا، بانکها تسهیلات خود را در چند کانال مشخص باید اعطا کنند که مشارکت مدنی، حقوقی و سرمایهگذاری مستقیم از جمله این کانالها است. طبق قانون بانکداری بدون ربا، بانکها از طریق سرمایهگذاری مستقیم میتوانند شرکت تاسیس کرده و تا 40 درصد سرمایه، سرمایهگذاری کنند. اما اکنون آنچه مشاهده میشود، حضور گسترده بانکها در عرصه بنگاهداری است.
گاهی یک بانک نزدیک به 26 شرکت در حوزههای بیمه، لیزینگ، مسکن، خودرو و سرمایهگذاری دارد، که همه آنها با سپردههای مردم تاسیس و تامین میشود.
همین موضوع عامل پرسش اصلی است که چرا بانکها به بنگاهداری علاقهمند هستند؟ آیا این مسئله به مشکلات اقتصادی بر میگردد یا کل نظام بانکی ایران براساس تعریف سوسیالیستی، لیبرال یا هر چیز دیگری؟ فارغ از پاسخ به همه پرسشهای موجود در این زمینه آنچه قابلتوجه است، انتقاد اغلب کارشناسان نسبت به بنگاهداری بانکهاست.
اما با تمامی این موارد، بانکها علاقهمند به کم کردن فعالیتهای بنگاهداری خود نیستند. حتی بانک مرکزی نیز در اینباره ابلاغیه داده و دولت نیز لایحهای را مبنی بر کم کردن سالانه 33 درصد از فعالیتهای بنگاهداری ارائه کرده که هنوز گوش بانکها به این مسئله بدهکار نیست. شاید این مسئله نشأت گرفته از عدم قدرت کافی بانک مرکزی برای جلوگیری از بنگاهداری بانکها باشد.
اما هرچه که هست، بنگاهداری بانکها موجب شده بانکها از فعالیت اصلی خود فاصله گرفته و بیشتر به فکر کسب سود باشند. گفت وگو با نمایندگان مجلس، کارشناسان اقتصادی و همچنین مدیران موسسات سرمایهگذاری موید این نکته است که بنگاهداری بانکها عاملی برای خدشهدار شدن رقابت در فضای اقتصادی کشور است.
باید توجه داشت که برای حمایت جدی از تولید باید تکلیف بنگاهداری بانکها در کشور مشخص شود و سرمایهها در مسیرتولید، صنعت، کشاورزی و خدمات
به کار گرفته شود.
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری امیر:
بانکها به دنبال سوآوری با کمترین پذیرش ریسک هستند
دکتر براتی، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری امیر و عضو هیاتمدیره بیمه کوثر ورود بانکها به حوزه بنگاهداری را غیرمنطقی میداند و بر این باور است که ورود بانک به حوزه بنگاهداری با استفاده از سپردههای مردم اما رقابت با مردم، شرایط نامساعدی را برای کسبوکارهای بخشخصوصی فراهم میآورد.
تا چه حد بانکها میتوانند در حوزه بنگاهداری وارد عمل شوند؟
به شخصه اعتقاد دارم که بانکها نباید در حوزه بنگاهداری وارد عمل شوند. باید منابع خود را بهصورت متفاوت در اختیار بنگاهها، بخش خصوصی و افرادی که میخواهند فعالیتهای بنگاهداری کنند، قرار دهند. بنگاهداری و کسبوکار حوزه تخصصی بانکها نیست. اینگونه نیست که بانکها با جمعآوری سپردهها بهصورت موازی با مردم رقابت کنند و به واسطه داشتن شرایط که قدرت دارند، به ظاهر در حوزه بنگاهداری عمل کنند.
چرا بانکها وارد این حیطه میشوند؟
بانکها میخواهند با کمترین پذیرش ریسک و در اختیار داشتن منابع، سودآوری بیشتری داشته باشند. به همین دلیل اکنون بانکها وارد حوزه ساختوساز، خودرو و بیمه شدهاند. از طرفی به دلیل عدم وجود مکانیزم دقیق خدمات بانکی در قالب بانکداری نوین، بانکها این روش را انتخاب میکنند.
حتی با توجه به ابلاغیه دولت مبنی بر اینکه بانکها کسبوکارهای خود را واگذار کنند، اما بانکها با اقدام موسسات و شرکتهای تابعه از جمله در حوزههای بیمه و صرافی از ابزار آنها بهره میبرند.
چه سودی برای بانکها و چه ضرری متوجه مشتریان بانکها میشود؟
شاید در ابتدا ضرری متوجه مشتریان نباشد. زیرا مشتریان سپردهگذاری کرده و با نرخ مشخصی سود سپرده خود را دریافت میکنند. اما مسئله این است که با توجه به اینکه بانکها متصل به بدنه دولت بوده، اگر بخواهند اعلام ورشکستگی کنند، دولت اجازه آن را به آنها نمیدهد. اگر نگاهی به ورودی و خروجی بانکها بیندازید و محاسبه کنید، توازنی برقرار نیست و به اصطلاح دخل و خرج با هم نمیخواند.
اگر سیستم بازار آزاد وجود داشت، بانکها باید اعلام ورشکستگی میکردند، ولی با توجه به اینکه هر مشکلی که برای بانکها به وجود میآید، دولت ورود پیدا میکند و بانک مرکزی نیز از آنها حمایت میکند، بنابراین بانکها نیز اقدام به سرمایهگذاری میکنند. شاید در ابتدا مشتریان توجه زیادی به این مسئله نداشته باشند. بیشترین تهدید متوجه بنگاههاست.
زیرا بنگاهها وامی که دریافت میکنند حداقل با نرخ 30 درصد بهره است. حال چه صنعتی در کشور وجود دارد که 30 درصد بازده داشته باشد و بتواند این میزان سود را به بانک به دلیل تامین مالیاش بپردازد؟
تجربه خارجی برای بنگاهداری بانک وجود دارد؟
به طور حتم نمونه خارجی وجود داشته که بانکهای ما هم ورود پیدا کردند. این مسئله به تمرکز و عدم تمرکز مربوط میشود. به عبارتی نگاه حاکمیت از حالت صرف دولتی به حالت صرف تفکر لیبرالی و اقتصاد بازار آزاد. ورود به بنگاهداری توسط بانکها از محصولات صرف نظام سوسیالیستی بوده است.
اگر از این منظر نگاه کنید، آنجاکه همه چیز در دست دولت بوده، بانکها نیز به منظور تامین منابع مالی وارد حوزه بنگاهداری میشوند. این نگاه تمرکز صرف به اقتصاد است. اما در حوزه عدم تمرکز بانکها با نیت کمک به تولیدکنندگان وارد میشوند.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی
بنگاهداری، بانکها را از وظیفه اصلی دور کرده است
ظهور بانکهای خصوصی و گرایش آنها به افزایش سود، موجب زمینه شکلگیری بنگاههایی شد که عمدتا در حوزههایی است که با کمترین ریسک بیشترین سود را عاید بانک کند. همین مسئله موجب افزایش تعداد بانک در کشور شده است. سیدمحمد حسین میرمحمدی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بر این باور است که بانکها از حیطه حرفهای خود خارج شده و لازم است دوباره به مسیر اصلی خود بازگردند.
براساس چه چارچوبی از نظام بانکی، بانکها سرمایههای مردم را به سمت بنگاهداریهای خود سوق میدهند؟
پس از فعال شدن بورس و ورود بانکهای خصوصی در صحنه اقتصادی و سودآور بودن فعالیتهای بنگاهداری، بانکها به دلیل اینکه بتوانند مکملی برای سود بنگاههای خود باشند، سود موسسههای خود را تضمین کنند، به این حیطه ورود پیدا کرده و به خرید کارخانهها، بنگاههای تولیدی و ساختوساز
اقدام کردند. البته این مسئله تا حدودی قابل قبول است، اما متاسفانه به دلیل عدم نظارت، اکنون شاهدیم بانکداری از سیستم حرفهای خود خارج شده و در قالب بنگاهداری نمود پیدا کرده است.
وقتی دولت منابع مالی را در اختیار بخشخصوصی و شرکتهای سرمایهگذاری قرار میدهد، این شرکتها به دلیل رابطه داشتن با بانک یا سهامدار بودن بانکها در این شرکتها، منابع دولتی را جذب کرده و دیگر منابعی برای بخشخصوصی باقی نمیگذارند. ضمن اینکه بنگاهداری با وظیفه بانکداری همخوانی ندارد. بانکداری فعالیت حرفهای برای جذب منابع، سپردههای نقدینگی در جامعه است که با ابزارهای سیاست پولی، آنها را به سمت تولید سوق دهد.
اما بانکها کمتر به این مسئله توجه دارند و شرکتهای هلدینگی زیادی تاسیس کردهاند. از این رو لازم است بانکداری به حرفه اصلی خود بازگشته و به همان میزان نیاز به بنگاهداری بپردازند. باید بنگاهداری بانکها تعریف شده و بهصورت روشن ارائه شود.
تبعات بنگاهداری بانکها بر نظام پولی و بانکی چه خواهد بود؟
نخستین تبعات بنگاهداری این است که بنگاهها به دلیل داشتن قدرت مالی، در عرصه اقتصادی، رقابت ناسالمی را ایجاد میکنند.
بانکها نیز به دلیل داشتن قدرت مالی و اثرگذاری و همچنین لابی گری در بخشهای بازرگانی، خدمات و تولید، بحث رقابت را خدشه دار میکنند. بر این اساس اگر بانکها بخواهند وارد بنگاهداری شوند، باید ابتدا بنگاه تاسیس کنند نه بانک. بانک باید برای ارائه خدمات به مردم تاسیس شود و بهعنوان نخستین واسط به دلیل ارائه خدمات، منتفع شود.
تا چه حد بنگاهداری متاثر از ترس از ورشکستگی یا استفاده از منابع مالی به منظور دریافت سود زیاد، اما با ریسک پایین است؟
بسیارکم. حتی میتوان گفت به دلیل بنگاهداری بانکها، تمایل به تاسیس بانک در کشور افزایش یافته و اکنون شاهد دهها تقاضا برای ایجاد بانک در کشور هستیم.
زیرا خود بانکداری فینفسه عملیات سودآوری نیست. بانکداری یک فعالیت خدماتی حرفهای است. اگر بانکی میخواهد کارهای انتفاعی و بنگاهداری انجام دهد باید موسسات دیگری تشکیل دهد.