ایران را بهحق چهارراه اقوام و ادیان خواندهاند. این را میشود به درستی با سیر در جغرافیای پهناور آن درک کرد یا با مراجعه به تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین خواند که چگونه اقوام گوناگونی به آن گام نهادهاند و در بخشهای مختلف آن ساکن شدهاند و در کنار هم یک کل مسنجم از خردهفرهنگهای رنگارنگ را شکل دادهاند که هر یک تمایز خاصی با دیگری دارد؛ تمایزی که افزون بر اهمیت فرهنگی و اجتماعی، امروزه از منظر گردشگری نیز از اهمیت فراوان برخوردار است و میتواند دریچه جدیدی را رو به این صنعت در حال توسعه بگشاید.
امری که رئیس سازمان میراث فرهنگی در جشنواره فرهنگ و اقوام ایران اینگونه به آن اشاره کرد: «باید اذعان داشت که فرهنگ قومی در ایران و تنوع فرهنگ اقوام ایرانی یک فرصت است نه یک تهدید؛ یک امکان و سرمایه و ثروت بزرگ است نه یک خطر. تنوع فرهنگ اقوام ایرانی را فرصت و ثروتی بزرگ میدانیم که میتواند بازار فرهنگ، اقتصاد و از جمله گردشگری را در کشور تقویت کند.» به همین دلیل و براساس تنوع فرهنگی و قومی ایرانی گزارش این هفته صفحه گردشگری را به این موضوع اختصاص دادهایم.
مفهوم و کاربست گردشگری قومی
قبل از اینکه به مفهوم گردشگری قومی بپردازیم، بهتر است ابتدا تعریف قوم را بدانیم. در تعریف قوم باید گفت که با توجه به قومیت «قوم یک گروه انسانی و نژادی است که از زبان، فرهنگ، سبک زندگی از خواستههای گروهی خاصی در چارچوب یک شاخه بزرگ نژادی برخوردار هستند، به قسمی که حتی از دیگر گروههای نژادی خود قابل تشخیص هستند.» حسب تعریف فوق از گردشگری قومی تعاریف مختلفی شده است که در اینجا ما از تعریف سقایی و پاپلی یزدی که در کتاب گردشگری مبانی و مفاهیم آمده است، استفاده میکنیم که گفته شده «این نوع گردشگری به منظور مشاهده سبک زندگی افراد بومی و اقوام انجام میشود. هدف گردشگری قومی شناخت اقوام مختلف و شرکت در تجربههای آنها است. تماشای مراسم سنتی، جشنها، آیینها از جمله جذابیتهای این نوع گردشگری است و برخی نیز به منظور درک بهتر از موقعیت خود یا دنیای معاصر به این گونه سفرها روی میآورند.
در ایران به دلیل وجود اقوام مختلف لر، کرد، ترک، بلوچ، عرب، ترکمن و خصوصیاتی که هر کدام از آنها دارند، واجد جذابیتهای فراوانی برای هر ناظر و گردشگر بیرونی هستند. بسیاری از گردشگران علاقه دارند تا از نزدیک به تماشای زندگی سنتی و قومی بپردازند. در جوامع چندقومیتی همانند ایران، گردشگری میتواند نه فقط از همبستگی و انسجام قومی و ارائه فرصتهایی برای تلفیق مرزهای قومی حمایت کند، بلکه میتواند رقابت و همکاری میان قومی را نیز ترغیب کند. زیرا قومیتگرایی بهعنوان یک امر جاذب گردشگر و یک استراتژی برای ایجاد درآمد و بهبود تبادلات با جوامع دیگر بسیار مورد توجه است. بسیاری کشورها از مزیت فرهنگی و قومی خود بهره برده و از گردشگری قومی بهعنوان ابزاری در جهت توسعه ساختار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی استفاده میکنند. همچنین گردشگری قومی میتواند بهعنوان نیرویی موثر در جهت تقویت هویت گروههای قومی عمل کرده و این فرصت را به گروههای قومی بدهد که فرهنگ و میراث غنی خود را حفظ و عرضه کنند و سنتها، زبان و افتخارات فرهنگی خود را احیا بخشند.
برنامهریزی و موضوعات فرهنگی و اجتماعی گردشگری قومی
گردشگری از نظر ماهوی قبل از اینکه بهعنوان یک پدیده اقتصادی مطرح باشد یک امر فرهنگی است، بهگونهای که در پیرامون آن، آثار فرهنگی بسیار شکل میگیرد. صاحبنظران زیادی در این باره بیان میدارند که در شرایط پستمدرنیستی که گونههای مختلف گردشگری مطرح است، انتخاب گونه گردشگری توسط گردشگر، یک امر فرهنگی- اقتصادی است. فرهنگ و اهمیت آن در گردشگری و نحوه تعامل و تبادل فرهنگی در مسائل گردشگری، بیش از هرچیز در بیانیه مانیل در اجلاس مجمع عمومی سازمان جهانی گردشگری مورد توجه اساسی قرار گرفت. در این بیانیه ضمن برشمردن آثار اجتماعی و فرهنگی ناشی از گردشگری داخلی و بینالمللی، از دولتها خواسته شد تا در حفظ منابع فرهنگی کوشا باشند، به نحوی که استفاده مستمر از آنها باعث نابودی آنها نشود. از همین رو برنامهریزی گردشگری باید به تنوع قومی- فرهنگی توجه کرده و برای برآورده ساختن نیاز یک جامعه چندفرهنگی تلاش کند.
گردشگری قومی نیز ابعاد فرهنگی و اجتماعی دارد که در برنامهریزی گردشگری باید بدانها توجه کرد، از جمله:
1) ابعاد اجتماعی که به بررسی اثرات توسعه گردشگری قومی بر تامین فرصتهای شغلی بیشتر، افزایش سطح استاندارد زندگی، بهبود کیفیت محصولات قومی، بهبود ارتباطات و کیفیت خدمات عمومی، بهبود تسهیلات رفاهی و تفریحی، مشکلات اخلاقی و اجتماعی، کمرنگ شدن مفهوم خانواده میپردازد.
2) اصالت قومی که هویت طبیعی فرد است که در واقع مربوط به گذشته و نیاکان وی شده و فرد در آن شرایط به دنیا آمده است که جلوههای آن را میتوان در جشنها، آداب و سنن مردم، زبان و لهجه گویشی آنها، صنایع دستی و تولیدات بومی و نحوه لباس پوشیدن آنها مشاهده کرد.
3) محافظت فرهنگی که به بررسی احساس افتخار مردم و غرور فرهنگی، مسائل هویت قومی و تعامل فرهنگی مردم با گردشگران، تقویت هویت فرهنگی، رشد شخصیت بومیان و شکوفایی استعدادهای آنان در زمینه نگهداری آثار باستانی میپردازد.
4) هنجارهای فرهنگی که نحوه نگرش مردم و دیدگاه آنها را نسبت به گردشگران و تعامل با آنها بررسی میکند که به بررسی تفاوتهای فرهنگی، رواج فرهنگ غیربومی (نحوه لباس پوشیدن، آداب و رسوم غیره)، استقبال مردم بومی از جذب گردشگران و ارتباط و تعامل مردم بومی با گردشگران میپردازد.
بررسی دو تجربه جهانی در حوزه گردشگری اقوام بهخوبی نشان میدهد که چگونه پاسداری از ارزشهای قومی- قبیلهای، هویت فرهنگی را در مقصد حفظ و منابع و سرمایه برای کشور میزبان جذب میکند، از طرف دیگر به اصالت تجربه گردشگری منجر میشود. مالزی از جمله کشورهایی است که با برگزاری جشنواره بینالمللی اقوام موسوم به «صباح» بهدنبال این رویکرد است. این جشنواره بینالمللی که هر ساله در فصل تابستان در مالزی برگزار میشود اهداف متعددی را دنبال میکند، از جمله اینکه از انواع آوازهای محلی و قومی الگوسازی میشود. ورزشهای محلی و قدیمی را معرفی کرده و افسانهها، شعر، موسیقی و فرهنگ عامه اقوام را به مخاطبان نشان میدهد.
کشورهای اروپایی نیز با تکاپویی زیاد نسبت به سایر مناطق به دنبال استفاده از تنوع قومیتی هستند. چندان که انجمن اروپایی جشنوارههای فولکلوریک، هرساله قهرمان این قاره در حوزه فولکلوریک را طی مراسم باشکوهی انتخاب میکند. بریتانیا را باید در این حوزه پیشتاز دانست که با مطالعه و ارزیابی آماری از پیامدهای اقتصادی-اجتماعی جشنوارههای اینچنینی، فعالیت گستردهای را در این زمینه از سال 2000 میلادی آغاز کرده است. «جشنواره لکلور» فرصتی برای نمایش آداب و رسوم محلی، ایجاد فرصت اشتغال برای سکنه و جماعتهای کوچک بومی و نیز بازاری برای تولیدات محلی و در نهایت محرکی برای تقویت اقتصاد نواحی مختلف بریتانیا است که هرساله نزدیک به 4میلیون گردشگر خارجی و داخلی از آن دیدن میکنند.
اثرات بالقوه گردشگری قومی
توسعه گردشگری از جنبههای گوناگون بر زندگی جوامع محلی تاثیر دارد. عمده این پیامدها ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی دارد. به طور مثال به وسیله این نوع گردشگری اشتغالزایی و بهبود اقتصاد مردم محلی حاصل میشود و از طرف دیگر گردشگری قومی به حفظ و نگهداری از هنر، صنایع دستی، رقصها و آداب و سنن مردم، ترمیم و احیای آثار فرهنگی کمک میکند. اما عدهای از پژوهشگران علاوه بر پیامدهای چهارگانه پیش گفته، جنبه دیگری نیز برای اثرات گردشگری قومی متصور هستند که آن بعد سیاسی گردشگری قومی است. از نظر این صاحبنظران، گردشگری قومی این فرصت را به جوامع قومی میدهد که صدا و خواسته خود را از طریق گردشگران به مجامع بالاتر برسانند.
از طرف دیگر، سازمانهای بینالمللی مربوط به گردشگری نیز به قوانین بینالمللی به نفع گروههای قومی دست میزنند که به بهبود زندگی آنها منجر میشود. برخی دیگر نیز گردشگری قومی را کمک به همبستگی ملی میدانند که این عامل از طریق شناخت بیشتر از خردهفرهنگها به ثمر مینشیند، بنابراین گردشگری قومی ابزاری در این زمینه است.