مدتی است که اقتصاد ایران با یک پدیده نادر به نام رکود تورمی دست به گریبان شده است. در این پدیده که به ندرت اتفاق میافتد، درواقع دو موضوع نامبارک تورم و رکود در یک زمان اقتصاد کشوری را به چالش میکشند. در این شرایط تورم از حد میانگین فراتر میرود و رشد منفی اقتصادی در سوی دیگر سبب رکود در اقتصاد میشود.
ایران در شرایطی که تورم آن همیشه بالاست در وضعیتی قرار گرفته که تولیدکنندگان به دلیل هزینه بالایی که برای تولید صرف میکنند، احساس میکنند میزان قیمت فروش محصولاتشان به جای سودآوری برای آنها زیانآور است و از این منظر تمایل برای تولید و ارائه آن به مردم دچار چالش میشود.
دولت یازدهم زمانی که بر سر کار آمد بین جبهه این دو معضل اقتصادی قرار گرفت و تا به امروز تلاش کرده از این مهلکه خارج شود. در کافه مدیران این شماره تلاش کردهایم در گفتوگو با کارشناسان اقتصادی بررسی کنیم که دولت یازدهم تا چه میزان در خروج از این امر موفق عمل کرده است.
محمد باقر صدری :
کاهش ارزش پول ملی به رکود تورمی انجامیده است
مقوله رکود تورمی یک مقوله نادر است و کمتر در اقتصاد جهان چنین مقولهای رخ میدهد، چه دلایلی سبب شده در ایران رکود تورمی ایجاد شود؟
پیش از ورود به بحث رکود تورمی باید به این نکته توجه داشت که اقتصاد ایران همیشه با تورم عجین بوده است. حتی در زمانهایی که ایران درآمدهای نفتی بسیار بالایی داشته این تورم در اقتصاد ایران وجود داشته است. حتی در آن سالها ما با تورم بالای 10 رصد روبهرو بودهایم و در رنکینگ و ردهبندی سازمان ملل ایران همیشه جزو 10 کشوری بوده که بیشترین میزان تورم را در منطقه داشته است. حال در این میان و این شرایط نامناسب که ایران همیشه با آن درگیر بوده است، شاهد هستیم ایران در سال 92 ناگهان به لحاظ ارزش پول ملی به کمترین حد خود میرسد.
اتفاقی که در نتیجه تحریم نفت اتفاق افتاد. چیزی که در این میان باید به آن توجه کرد، این است که ارزش پولی هر کشور در میزان ارزش شرکتهای آن کشور در بورس تعیین میشود. ایران کشوری است که در یک منطقه استراتژیک جغرافیایی- سیاسی قرار دارد و به لحاظ ذخایر نفتی و گاز و معادن جزو کشورهایی با منابع غنی است و این خیلی تعجبآور است که کشوری با چنین منابعی ناگهان دچار چنین افت ارزش پولی ملی شود. بنابراین مهمترین نکته در ایجاد رکود تورمی، کاهش چشمگیر ارزش پول ملی است.
حال که کاهش ارزش پولی سبب شده رکود تورمی در کشور ایجاد شود، چه راهکارهایی میتواند صورت گیرد تا این ارزش پولی دوباره افزایش پیدا کند و به دنبال آن رکود تورمی از بین برود؟
بهترین راه سر و سامان دادن به ارزش پول ملی است. در کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین این اتفاق افتاده است و ما شاهد بودیم زمانی که ارزش پولی این کشورها سبب ورشکستگی آنها شد، با استفاده از یکسری تدبیرها موفق شدند ارزش پول ملی خود را دوباره احیا کنند. این امر تنها در شرایطی فراهم شد که خردمندان و اندیشه ورزان اقتصادی راهکارهای مناسب را برای برونرفت از این شرایط اعمال کردند و دولت با وقع نهادن به آنها در تسریع حل مشکل اقدام کرد.
در ایران نیز باید همین اتفاق بیفتد و مدیران باسابقه و کارشناسان اندیشمند باید در کنار هم راهکارهایی را برای برونرفت از این رکود تورمی ارائه دهند که خواسته دولت یازدهم نیز همین است و در جهت آن تلاش میکند. نباید فراموش کرد قربانی اصلی این شرایط رکود تورمی دهکهای یک تا چهار هستند. یعنی گروه کمدرآمدها که بیشترین بها را در این شرایط میپردازند. همانطور که میدانید در طبقهبندی اقتصادی مردم به سه گروه کمدرآمدها که طبقه یک تا چهار هستند، طبقه متوسطها که رده چهار تا هفت را در بر میگیرند و سه رده هشتم، نهم و دهم که به افراد پردرآمد اختصاص دارد، تقسیم میشوند.
هر قدر این رکود تورمی طولانیتر شود گروه متوسط از میزانشان کم میشود و شاهد هستیم که اساسا گروه متوسط در اقتصاد ایران در حال از بین رفتن و حرکت به سمت اقشار کم در آمد هستند. در چنین شرایطی سیاستهای مناسب در کنار زمان کمکم به کاهش رکود تورمی میانجامد.
اسدالله تقوی بیات :
خروج از رکود تورمی تدریجی است
رکود تورمی در اقتصاد ایران در چه شرایطی بهوجود آمده است؟
بهطور کلی با توجه به محدودیتهایی که به لحاظ اقتصادی در ساختار کشور وجود دارد، مانند تحریمهایی که با آن دست به گریبان هستیم و نداشتن برنامه بلندمدت و مداوم در زمینه اقتصادی سبب شده تا مقوله رکود تورمی در کشور به وجود بیاید.
این شرایط سبب شده تولید به شکل چشمگیری کاهش پیدا کند و این امر به کمبود عرضه کالا دامن زده است. تقاضا نیز در این میان نقش موثری دارد، زیرا با توجه به افزایش روزافزون جمعیت، تقاضا نیز افزایش پیدا میکند و زمانی که تولید و عرضه با آن برابری نکند، خواه ناخواه رکود تورمی در کشور ایجاد میشود.
چه راهکارهایی میتوان برای برونرفت از این رکود تورمی در کشور تعریف کرد؟
از بین رفتن رکود تورمی، مقولهای نیست که در یک بازه زمانی کوتاهمدت اتفاق بیفتد. باید اوضاع اقتصادی را با یک دید منطقی در برابر خود قرار داد و بر این اساس برای آن برنامهریزی کرد. ساختار اقتصاد، با توجه به ساختار نظام حاکم است که تغییر میکند و این تغییر نیز یک تغییر تدریجی است که یکشبه و در یک بازه زمانی کوتاه اتفاق نمیافتد.
دولت یازدهم از این منظر دولتی است که چشمانداز مشخصی در برابر خود ترسیم کرده و بر این اساس میتوان امیدوار بود که در این تعریف چشمانداز کمکم یک تغییر تدریجی اتفاق بیفتد و کشور بتواند از این رکود تورمی خارج شود.
با توجه به همین چشمانداز دولت، مقولاتی چون تسهیلات بانکی و اختصاص یارانه به بخشهای تولیدی تمهیداتی است که دولت برای برونرفت از بحث رکود تورمی اندیشیده است، آیا این راهکارها میتواند به برونرفت از رکود تورمی کمک کند؟
شرایط بینالمللی به سمتی رفته است که این امیدواری وجود دارد که بهزودی انبساط لازم در زمینه مشکلات بینالمللی ایجاد شود، اما این امر بهتنهایی کافی نیست؛ زیرا که چشماندازی که دولت ترسیم کرده با مشکلات سیاسی و موانعی روبهرو است.
این موانع به تفاوت نگاه جناحهای سیاسی وابسته است و میتوان امیدوار بود که در انتخابات مجلس پیش رو نوعی یکپارچگی و هماهنگی بین دولت و مجلس ایجاد شود و این امر کمک کند تا دولت با موانع کمتری به چشماندازی که ترسیم کرده است دست یابد. این راهحلهایی که مطرح میشود نیز راهحلهای کوچکی هستند که در آن روند تدریجی که درباره آن صحبت کردیم نقش دارند. این تعدیل نرخ بهره و هماهنگی آن با تورم یک رابطه منطقی است که دولت بهخوبی به آن ورود کرده است؛ اما تا موانع وجود دارند دولت نمیتواند پا را فراتر بگذارد.
در هر حال در این دوران رکود تورمی، سرمایهها ساکن نمانده و سرمایهها به سمت یک مقوله مشخص هدایت شدهاند؛ فکر میکنید که در این دوران سرمایهها به چه سمتی رفته است؟
در زمینه تولید اخلالهایی ایجاد و سرمایهها از بخش تولید دور شدهاند، پس از تولید اصولا تمایل به خرید ارز و طلا به وجود میآید که با کنترل دولت بر قیمت این دو مقوله، سرمایهها به بحث مسکن هدایت شده و شاهدیم که در این بازه زمانی سرمایهگذاریهای کلانی در بخش مسکن انجام شده است.
جمشید پژویان:
مشکلات اقتصادی ساختاری است
مدتی است کشور ما با معضلی به نام رکود تورمی درگیر است، اما دولت یازدهم با سیاستهایی که در پیش گرفته معتقد است توانسته از این رکود تورمی خارج شود، آیا شرایط بهگونهایست که بتوان گفت از این رکود تورمی خارج شدهایم؟!
خروج از رکود تورمی با علائمی همراه است که مهمترین آن افزایش سرمایهگذاری است، از سوی دیگر کاهش بیکاری و تعادل میان عرضه و تقاضا از نشانههای از بین رفتن رکود تورمی است. به طور مشخص بحثهایی که در آنها رشد ایجاد شده است نشان میدهد رکود تورمی از بین رفته یا خیر. اینکه میزان تولید ما از 100 هزار به 200 هزار افزایش پیدا کرده این نشانه رشد نیست و وقتی از رشد صحبت میکنیم این رشد باید رقم بالایی را در بر گیرد. اینها تکانهای کوچکی است که نمیتوان آن را به معنای خروج از رکود تورمی تفسیر کرد.
دولت یکسری موارد مانند تسهیلات بانکی و اختصاص یارانه به بخش خصوصی را مطرح کرده و از طریق این راهکارها در تلاش است رکود تورمی را از بین ببرد، آیا این راهکارها کمکی به رکود تورمی کرده است؟!
مشکلات اقتصادی ما بسیار ساختاریتر از آن است که بتوان امیدوار بود از طریق چنین راهحلهایی از آن خارج شد. وقتی درباره یارانه و تخصیص آن به تولید صحبت میکنیم این یارانه تا چه میزان میتواند در این تولیدات نقش داشته باشد؟ در حال حاضر صنایع ما شش درصد، بخش تولید ساختمان 300 درصد و واردات خیلی بیشتر از مسکن در میزان درآمد کشور نقش دارند، حال باید چه میزان یارانه به این بخشها اختصاص داد تا تفاوت معناداری در این میان مشاهده کرد و امیدوار بود از این طریق از رکود خارج شد؟ بنابراین یارانه نمی تواند در این میان چندان نقشی داشته باشد. در اصل این علائم است که باید اصلاح شود. با بهبود رشد بهرهوری و تفاوت در نرخ بازده است که میتوانیم امیدوار باشیم به سمتی حرکت کنیم که از رکود تورمی خارج شویم.
در این مدت که کشور با رکود تورمی دست به گریبان بود، سرمایههای بخش خصوصی به چه سمت و سویی رفته و سرمایهگذاری در کجا انجام شده است؟
ابتدا بخش عمده این سرمایهگذاریها روی ساختمان انجام شد که پس از مدتی از آنجا که صنعت ساختمان نیز با رکود مواجه شد، این سرمایهها در جاهای مشخصی انباشت شد و به طور کلی در چرخه اقتصادی کشور وارد نشد.
آیا تحریمها در این رکود تورمی نقشی داشتهاند و اگر این تحریمها برداشته شود، رکود تورمی نیز کم میشود؟
همانطور که پیش از این نیز گفتم، مشکلات اقتصادی ما ساختاریتر از آن است که بتوان امیدوار بود با عبور از تحریمها بحث رکود تورمی از میان برداشته شود. اگر این تحریمها برداشته شود ما دوباره به شرایط سال 91 باز میگردیم. آیا در این سال شرایط اقتصادی مناسب بود؟! آیا رکود تورمی در این سال وجود نداشت؟! بنابراین شاید برداشتن تحریمها مقداری درآمد نفتی و صادرات ما را از تنگنا خارج کند اما مشکلات اقتصادی ریشهایتر از آن هستند که به آسانی بتوان از آنها خارج شد.
اسدالله بیات معتقداست دولت یکسری چشماندازهای برونرفت از مشکلات اقتصادی را برای خود ترسیم کرده که جناحهای مقابل سیاسی مانع رسیدن دولت به این چشماندازها هستند، آیا نقش جناحهای مقابل را میتوان در این امر موثر دانست؟
من بیشتر تحلیلهای اقتصادی ارائه میدهم و چندان کاری به مسائل سیاسی ندارم، اما تقریبا سیاست همه دولتها این است که جناح مقابل را سدی در برابر رسیدن به برنامههای خود بدانند و این ادعایی است که از قدیم مرسوم بوده و نمیتوان آن را عامل چندان موثری در این زمینه دانست. مهمترین موضوع مشکلات ساختاری است و سیاستهایی که باید اتخاذ شود تا این مشکلات از میان برداشته شوند.